شکرگزار شهادتم باشید/ صبر انقلابی خود را به دشمن نشان دهید
کد خبر: 3774548
تاریخ انتشار : ۰۱ دی ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۶
تولدت مبارک‌ای شهید/۱۶

شکرگزار شهادتم باشید/ صبر انقلابی خود را به دشمن نشان دهید

گروه اجتماعی - شهید «مسعود اسماعیلی» در وصیت‌نامه‌اش چنین نوشت: «مادر جان، اگر خدا خواست که ما را هم جزو کاروان شهدا قرار دهد، از تو می‌خواهم بعد از شهادتم برای شکرگزاری به درگاه با عظمتش، دو رکعت نماز به‌جای آوری تا دشمنان اسلام بفهمند که کشته شدن در راه خدا برای ما خود نعمتی بزرگ است. ».

بشکنیم بت‌هایی که در لباس انسان و حکومت، مردم را به ضلالت می‌کشند

به گزارش ایکنا از قزوین، تکریم و تعظیم شهیدان، این اسوه‌های ایثار و شهامت شکر نعمت به شمار می‌رود چرا که شهدا حق بزرگی بر گردن یکایک ما دارند. در سال جاری استان قزوین میزبان بزرگ‌ترین رخداد فرهنگی یعنی برگزاری «کنگره ملی ۳ هزار شهید استان قزوین» بود. در این راستا خبرگزاری ایکنا قزوین به معرفی شهدایی از خیل شهدای استان که سالروز تولدشان است می‌پردازد تا به این بهانه ره‌توشه‌ای از باغ معرفت و بصیرت شهدا را برای خود به ارمغان آوریم.
شهید مسعود اسماعیلی، 20 ساله
شهید «مسعود اسماعیلی» یکم دی ۱۳۴۲، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش الله‌بداشت، دست‌فروش بود و مادرش دختربس نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به‌عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهاردهم آبان ۱۳۶۲، با سمت فرمانده گروهان در پنجوین توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به کمر و پا، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

بشکنیم بت‌هایی که در لباس انسان و حکومت، مردم را به ضلالت می‌کشند
تنها آرزوی من
شهید «مسعود اسماعیلی» در وصیت‌نامه خویش چنین نگاشته است: «از این‌که خداوند بزرگ عنایت فرمود و این فرصت را برای حقیر گناهکار فراهم ساخت تا در نبرد حق علیه باطل شرکت کنم از عمق روح و جانم شکرگزارم. در ابتدا چند جمله‌ای با خانواده‌ام -که مرا در این امر واجب یاری دادند- سخن میگویم.
ای مادر سلام بر تو؛ سلام بر روح بلند تو؛ سلام بر صبر و استقامت تو؛ سلام بر تو که برای این فرزند حقیرت زحمت‌ها کشیدی و در این راه خستگی و رنج‌ها را به جان خریدی و لیکن این فرزند حقیر تو نتوانست جبران زحمات تو را آن‌طور که شایسته شماست انجام دهد؛ از این‌که نتوانستم وظیفه‌ خود را نسبت به شما انجام دهم، معذرت می‌خواهم. مادر جان، اگر خدا خواست که ما را هم جزو کاروان شهدا قرار دهد، از تو می‌خواهم بعد از شهادتم برای شکرگزاری به درگاه با عظمتش، دو رکعت نماز به‌جای آوری تا دشمنان اسلام بفهمند که کشته شدن در راه خدا برای ما خود نعمتی بزرگ است.
و سلام بر پدرم، برادرانم و خواهرانم که در این راه بزرگ مرا کمک کردند. امیدوارم صبر انقلابی خود را به دشمنان نشان دهید و همچون کوه استوار و پا بر جا باشید تا دشمنان از شما قطع امید کنند و نکند که -خدای نکرده- دشمن از شما ضعفی به دست آورد که در این صورت این ضعف به‌حساب اسلام گذاشته می‌شود و از خواهرانم می‌خواهم که صبرشان همچون زینب و تقوایشان همچون حضرت زهرا(س) باشد.

بشکنیم بت‌هایی که در لباس انسان و حکومت، مردم را به ضلالت می‌کشند
در آخر از خانواده‌ام مخصوصاً پدرم حلالیت می‌طلبم و اکنون‌که روی سخنم با دوستان و ملت بزرگ شهیدپرور ایران است به‌عنوان یک فرد کوچک جامعه می‌خواهم که امروز به فکر اسلام و مظلومیت اسلام باشند؛ همان‌طور که تاکنون به فکر اسلام و مظلومیت اسلام بوده‌اید، امیدوارم که این حالت را -انشاء الله- تا پیوستن به انقلاب سراسری امام زمان (عج) ادامه دهید.
برادران عزیز، امیدوارم امروز که فرصت خوبی است، به آوای جان‌سوز حضرت سیدالشهدا(ع) لبیک گوییم و به کمک اسلام بشتابیم. این حقیر تا وقتی زنده هستم و خون در رگ‌هایم در جریان است، ندای الله‌اکبر و لا اله الا الله را سر خواهم داد و وقتی که بر زمین افتادم، این رسالت بر دوش کسانی سنگینی می‌کند که ندای مظلومیت حسین(ع) و قرآن و اسلام را درک کرده باشند. این تنها سخن من نیست؛ بلکه این سخن تمام شهیدانی است که در وصیت‌نامه‌های خود می‌نویسند که: هان؛ ای بازماندگان رسالت، مسئولیت شما این است که راه ما را ادامه دهید و این راه را -که راه خون است- به پایان برسانید.

بشکنیم بت‌هایی که در لباس انسان و حکومت، مردم را به ضلالت می‌کشند
برادران عزیز اکنون‌که خداوند نعمت بزرگ خود را بر ما عنایت فرموده است و راه خود را برای ما منوّر کرده است، بر ماست که به زعامت روح خدا، خمینی کبیر این بزرگ‌مرد زمان، بت‌شکن قرن، بت‌هایی که امروز در لباس انسان و حکومت، مردم را به ضلالت و گمراهی می‌کشند، بشکنیم. باید حرکت بزرگ را آغاز کنیم تا -انشاء الله- پرچم خونین توحید را در سرتاسر جهان به اهتزاز درآوریم.
و در آخر، به‌تمامی کسانی که سر خود را در لاک مادیت پنهان کرده‌اند و جز خود و دنیا و زروزیور چیز دیگری مشاهده نمی‌کنند، میگویم بدانند که ما به خاک خفتگان این سرزمین مظلوم، این راه را با تمام آگاهی انتخاب کرده‌ایم و این رهبری را از عمق روح و جانمان پذیرفته‌ایم؛ همین رهبری که امروز روزنه‌ امیدی است برای رهایی تمامی مظلومان از زیر سلطه جنایتکاران شرق و غرب.
و اینک بر همه‌ مسلمانان است که با پیروی از این مرد الهی، انقلاب اسلامی را به انقلاب مهدی(عج) منتهی کنند. برادران عزیز، این لباسی که امروز بر تن کرده‌ایم، معرف و علامت مقاومت و ایثار است و این مقام که امروز شما مالک آن هستید، مقامی است که امام در مورد آن می‌فرماید: کاش من هم یک پاسدار بودم؛ پس در نظر داشته باشید که باید از این مقام والایی که در نزد خدا و امام دارید به نحو احسن استفاده کنید. امروز چشم امید امام و امت و یتیمان و خانواده‌های شهدا و تمامی مسلمین جهان به شما و این جنگ دوخته شده است.
برادران، ما باید با جنگ ساخته شویم؛ اگر این جنگ را خداوند برای ما پدید نمی‌آورد و این نعمت را نصیب ما نمی‌کرد، ما چگونه می‌توانستیم رابطه‌ای این‌چنین نزدیک با خدا داشته باشیم؟! پس برادران بزرگوارم ما نباید جنگ را فراموش کنیم؛ خودتان میدانید که ما در این جنگ تحمیلی چه شهدایی را از دست داده‌ایم؛ چه سردارانی را در همین شهر خودمان در عملیات‌های مختلف از دست دادهایم و مشکل است پیدا کردن افراد با تجربه‌ای که بتوانند جای این‌ها را پُر کنند و هر وقت که خبر شهادت یکی از آن‌ها را برای ما می‌آورند، مسؤولیت و رسالت ما سنگین‌تر از قبل می‌شود.

بشکنیم بت‌هایی که در لباس انسان و حکومت، مردم را به ضلالت می‌کشند
تنها آرزوی من این است که شما، راه شهدا را ادامه دهید و -انشاء الله- کربلا و قدس عزیز را نجات دهید. اگر دست من به کربلا نرسید و شما رفتید، سلام گرم مرا به مولایم برسانید و عوض من، قبر شش‌گوشه‌ آقا را زیارت کنید و در آخر از همه شما می‌خواهم که مرا حلال و برایم دعا کنید. به مدت دو ماه که در جبهه بودم نتوانستم روزه بگیرم؛ اگر می‌شود با پول خودم آن را برایم ادا کنید. مقدار پولی که دارم، خمس آن را نداده‌ام؛ خمسش را بدهید و در هر راهی که صلاح میدانید، خرج کنید. اگر کسی از من چیزی طلب دارد، به او بدهید. در تشییع‌جنازه من شیرینی پخش‌کنید».
روحش شاد و راهش پر رهرو
انتهای پیام

 

captcha