به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی شاملی؛ دانشیار روانشناسی تربیتی و مدیر گروه اخلاق جامعه المصطفی(ص) و فارغالتحصیل دکترای تعلیم و تربیت از دانشگاه مکگیل، امروز 13 شهریور در نشست علمی «بازخوانی و تحلیل اخلاقی گشتالتی و کلنگرانه نهضت امام حسین(ع) از مدینه تا مدینه، عِبرتها و عَبرتها»، که توسط انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، با بیان اینکه قیام عاشورا در ابعاد مختلف فقهی، سیاسی و اجتماعی قابل بحث است، گفت: بنده روی بُعد اخلاقی تمرکز میکنم. لذا باید بر گفتار و رفتار حضرت و فرزندانشان و صحابی ایشان، حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) تأکید کنیم. امام حسین(ع) قبل از آنکه در رجب سال 60 از مدینه بیرون بروند یک وصیتنامه مکتوب مینویسند و به معرفی خود و اعتقاداتشان میپردازند و این وصیتنامه را به محمدبن حنفیه میدهند. همچنین ایشان اعضای خانواده و فرزندان و بانوان را با خود بردند حتی کسانی که توانایی رزم نداشتند و اینها همه جای سؤال دارد.
وی افزود: جامعهشناسان میگویند نهضتی در جامعه موفق است که بتواند تبیین روشنی از اهداف خودش داشته باشد و حضرت در چند خط و به روشنی هدف قیام خود را روشن کردند که در هدفشان ابعاد اخلاقی موج میزند؛ به ابن حنفیه(در وصیت مکتوب) فرمودند که تو اینجا بمان و عین من باش و بعد فرمودند: «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی؛ من برای جاهطلبی و کامجویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم میخواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم».
شاملی تصریح کرد: معمولاً نهضتها و حرکتهای انقلابی در دنیا که به صورت انقلاب و کمپین و ... انجام میشوند چند هدف دارند؛ هدف اول کور و تاریک است، ولی امام فرمودند: «لم اخرج اشرا»؛ اشر یعنی بیمبنا، بیفایده و بیهدف؛ ممکن است بپرسید که مگر میشود کسی جان و مال خود را بدون هدف به خطر بیندازد، بله؛ الان در دنیا گاهی جنبشهایی داریم که فقط خواستهاند موج اجتماعی و تغییر و تنوعی ایجاد کنند و از یکنواختی بیرون بروند. یعنی معتقدند فقط وضع موجود عوض شود بعدا هر چه شد، شد.
وی با تقسیم دوره زندگی بشر به چند دوره از جمله دوره پیش از مدرنیته و زندگی از غار تا زغال سنگ و...؛ دوره مدرنیته و پستمدرنیته، اظهار کرد: در اینجا این پرسش مطرح است که پستمدرنها چه هدفی دارند؟ کسانی مانند فوکویاما میگویند که پستمدرنها فقط به دنبال این هستند که مدرنتیه نباشد، ولی هر چیز دیگری میخواهد باشد ولو اینکه وضع بدتر هم بشود؛ یعنی همین که وضع تغییر کند آنها به هدفشان رسیدهاند و بشریت از یکرنگی خسته میشود؛ درست مانند اینکه انسانی هر روز یک غذا را بخورد و فقط یک نوع لباس بپوشد. به همین دلیل تأکید شده است که فقط در ایام عزا لباس سیاه بپوشید، زیرا باعث افسردگی خواهد شد.
مدیرگروه اخلاق جامعه المصطفی العالمیه(ص) با بیان اینکه امام حسین(ع) فرمودند قیام من از روی «بطرا» یعنی از روی رفاهطلبی و اتراف هم نیست، افزود: قرآن کریم فرمود که در بهشت مؤمنان هر چه بخواهند و هر چه چشمشان از آن لذت ببرد در اختیار آنها قرار میدهند. همچنین مؤمنان از خدا میخواهند فرزندانی به آنها بدهد که مایه نورانیت چشم آنها باشد (قرة اعین) برعکس مترفین که فرعون و فرعونیت سمبل آن است. هارونالرشید در قصرش ایستاده بود و ابری را دید و خطاب به او گفت این ابر هر کجای این کره خاکی ببارد زیر حاکمیت من قرار دارد؛ بطر یعنی فرد هرقدر هم خرج کند باز سیر نمیشود و گاهی نمیداند چگونه دارایی خود را خرج کند. لذا یک ساختمان بزرگ و پرهزینه در وسط یک اقیانوس درست میکند که شاید فقط سالی چند بار پا در آن بگذارد.
وی اظهار کرد: امام حسین(ع) در ادامه فرمودند نهضت من از روی ظلم و به بند کشیدن دیگران نیست کاری که امروز استعمارگران میکنند و سالیان سال مردم و سرمایههای یک کشور را در اختیار خودشان قرار میدهند. کشورهای استعماری حتی از نشان دادن فیلمهای دیکتاتوری و تجاوز و به سلطه گرفتن دیگران هیچ ابایی ندارند و حتی میگویند مثلا کانادا سرزمینی دزدیده شده است، زیرا اینها به آمریکا و کانادا و... هجوم بردند و سرخپوستان را به بردگی گرفتند و خودشان آقایی کردند و بعد میگویند شما در اسلام بردهداری داشتهاید.
شاملی با اشاره به اینکه در کشورهای اروپایی و آمریکایی چند نوع شهروند وجود دارد، بیان کرد: خیلیها شهروند نیستند و مهاجری هستند که فقط اجازه دارند به عنوان شهروند درجه دو در این کشورها کار کنند و حق ندارند خیلی از مشاغل را داشته باشند؛ یک سیاهپوست یک تخلف معمولی میکند پلیس او را خفه میکند و صدای هیچ کسی هم درنمیآید، در حالی که بومی سرزمین آنهاست یا از فلان کشور آفریقایی به بردگی گرفته شده است.
شاملی با بیان اینکه حضرت فرمودند قیام من از روی این کارها نیست، تصریح کرد: همچنین فرمودند نهضت من از روی فساد نیست(و لا مُفْسِداً)؛ الان خیلی از کشورها مبتلا به فساد جنسی و مالی و آموزشی و... هستند. 124 هزار پیامبر(ص) برای هدایت بشر ارسال شدند و هر کدام درگیر یک مسئلهای بودند زیرا همیشه در جوامع مختلف از دوره آدم تاکنون یک مشت انسانهای فسادانگیز وجود داشتهاند؛ بنابراین نوع دیگر از حکومتها و اهداف نهضتها، فسادانگیزی است و امام نهضت خود را از این مسئله مبرا میداند. مروان بن حکم چند روز قبل از حرکت امام حسین(ع) در مدینه خطاب به امام(ع) گفت که آیا شما حوصله دردسر داری؟ مردم وضع خوبی دارند و امنیت در جامعه برقرار است و اصلا حکومت هم برای برقراری امنیت و رفاه است. در ذهن کسانی چون مروان زندگی خوب یعنی زندگی منهای دین؛ اصل قیام حضرت سیدالشهدا پیام اخلاقی دارد، ولی اخلاق منهای سیاست خیر بلکه اخلاق دینی توام با سیاست.
وی با بیان اینکه اخلاق درون دینی از مبانی قیام امام حسین(ع) است، تاکید کرد: امام علی(ع) فرمودند مردم وقتی میخواهند میان من و معاویه قضاوت کنند میپرسند شهروندی ذیل حکومت علی(ع) راحتتر است یا حکومت معاویه؟ یعنی همواره این نگرانی را داشتند و میفرمودند آنقدر روزگار بد است که مردم مرا با معاویه مقایسه میکنند و بسیاری میگفتند معاویه، زیرا علی خیلی خط و نشان میکشد و خطوط قرمز حکومتش زیاد است، ولی معاویه تساهل و تسامح میکند. علی(ع) فرمود که من آنقدر در داوریها پایین آمدهام که باید با معاویه قضاوت و مقایسه شوم؟ این فاجعه است.
استاد جامعه المصطفی(ص) افزود: امام حسین(ع) در ادامه بیاناتشان فرمودند که نهضت من بر پایه دو امر بزرگ اخلاقی است؛ من درصدد اصلاح امت پیامبر(ص) هستم. این اسلام با چه معیار و پارادایمی است؟ اسلامی که در آن امر به معروف و نهی از منکر رواج دارد، زیرا اگر این صفت نباشد نماز خواندن و نخواندن، حجاب داشتن و نداشتن و دروغگویی و راستگویی فرقی ندارد. امام(ع) فرمودند: «أُُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی».
شاملی با بیان اینکه امر به معروف و نهی از منکر در هر زمانی یک چیز است، گفت: در دوره امام حسین(ع)، بزرگترین منکر حکومت یزید بود. مصادیق امر به معروف و نهی از منکر، مسلمات اسلامی مانند نماز و روزه و... نیست، بلکه چیزهایی است که گاهی ما به نام اسلام انجام میدهیم. اگر باکتریهای فرهنگی وارد کشور شود همه جامعه را بیمار میکند و ویروس بدحجابی حساسیت همه را از بین خواهد برد؛ یکی از راههای تهاجم فرهنگی، حساسیتزدایی است؛ یعنی نگاه منفی مردم نسبت به یک منکری مثبت شود و یا افراد در برابر آن سکوت کنند. حساسیتزدایی کاری میکند که دهه هشتادی و نودی ما چیزی به نام شهدا و انقلاب و حجاب را متوجه نشوند، در حالی که در جامعه اسلامی مردم باید بدانند حلال و حرام چیست؟ نه اینکه آنقدر عادیسازی شود که مردم نتوانند بین حلال و حرام تشخیص دهند. لذا امام حسین(ع) فرمودند من به دنبال احیای سیره پیامبر(ص) و پدرم علی(ع) هستم.
وی در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت میان عِبرت و عَبرت اظهار کرد: در پیام گرفتن از نهضت حسینی(ع) نباید صرفاً به قیام عاشورا از منظر تاریخی بنگریم و حتی سوگوارهها باید مبتنی بر نگاه عِبرت و عَبرت باشد؛ عَبره در زبان عربی به معنای اشک است؛ یکی از القاب امام حسین(ع) که در زیارت ناحیه آمده است این است: «انا قتیل العبرات»؛ من کشته اشکهایم؛ یعنی هر با دین و بی دینی قصه مرا بشنود عواطف و احساسات او فوران میکند و اشک میریزد. لذا در روایات بیان شده است که هر قطره اشکی برای امام حسین(ع) هدیه و صله برای پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) است؛ عبرت هم یعنی پند و اندرزی است که از زندگی دیگران و خود انسان گرفته شود. عبرت یعنی به لقمان گفتند ادب از که آموختی گفت از بیادبان؛ یعنی هر کاری زشت و ناپسندی را از دیگران دیدم آن را انجام ندادم.
استاد جامعه المصطفی(ص) اظهار کرد: عاشورا پر از عِبرت است؛ عبرت اسلام اموی و علوی، عبرت از اینکه همه مصیبتها و مشکلات در زندگی زیباست و زندگی شما با این مشکلات تیره و تار نمیشود؛ نومید نمیشوید؛ زینب کبری(س) وقتی وارد قصر ابن زیاد شد او خطاب به ایشان گفت که دیدید خدا با شما چه کرد؟ و ایشان قاطعانه پاسخ دادند: «ما رایت الا جمیلا». تا زمانی که مختار سر عبیدالله بن زیاد را به مدینه نفرستاد هیچ زنی از سرمه استفاده نکرد زیرا مصیبت کربلا خیلی برای اهل بیت(ع) سخت بود، ولی آنها همه این مصائب را زیاد دیدند و این زیباترین و بزرگترین درس و عبرت از عاشوراست؛ الان در روانشناسی بحث مهمی به نام روانشناسی مثبتنگر وجود دارد یعنی تلاش میکنند به مردم القا کنند که در زندگی نقاط مثبت زندگی خود را بیشتر ببینند و مثبتنگر باشند نه منفینگر، زیرا منفینگری جایی برای نشاط و پویایی باقی نمیگذارد.
وی افزود: یکی از مشکلات افراد سکولار این است که فقط نیمه خالی لیوان زندگی خود را میبینند در حالی که خداوند لیوان هیچ انسانی را پر نکرده است، زیرا باید شرایطی برای آزمون و ابتلا فراهم باشد و زیبایی زندگی به مشکلات است و فردی که با تلاش از زیر بار مشکلات با سلامتی بیرون میرود احساس عزت نفس و موفقیت میکند. بنابراین اهل ناسپاسی و کفران نعمت نباشیم. از این رو مهمترین درس عاشورا، رسیدن به مهارت مثبتنگری و مدیریت صحیح زندگی است.
گزارش از علی فرجزاده
انتهای پیام