جلد دوم این کتاب، یک سال پس از انتشار جلد نخست، به چاپ رسیده است. ناشر کتاب (انتشارات حسینیه ارشاد) در مقدمه، با بیان اینکه جهان هستی با حرکت و امواج زنده، پویا و قابل شناخت است؛ جامعه بشری را نیز از این قاعده کلی مستثنی نکرده و آن را سرشار از امواج و جنبش میداند که برخی وسیعتر، عمیقتر و زندهتر هستند. این ناشر، زندهترین امواج اجتماعی را امواج و جنبشهای دینی دانسته که اصیلترین پیوندها را با «جوهر حیات» و «فطرت زندگی» انسان دارند. او بر این باور است، تاریخ اسلام از نظر حرکت موجیشکل، آموزنده و تکاندهنده است، موجی که از خانه محمد(ص)، خدیجه(س) و علی(ع) شروع به حرکت کرده، کمتر از دو دهه تمام شبهجزیره عربستان در مینوردد و به طور فزایندهای سراسر جهان را فرا میگیرد؛ به نحوی که نقطه متمدنی از جهان باقی نماند مگر آنکه، قدمهای فرهنگ اسلامی بدانجا رسید و هیچ موج مخالفی را یارای شکست آن نبود.
ناشر، در مقدمه ادامه میدهد که جنبش دین اسلام، برانگیزاننده امواج و جنبشهای فکری، فلسفی و علمی میشود به گونهای که پس از گذشت قرنها همچنان رقیبی سرسخت برای دیگر تمدنها محسوب میشود، زیرا برنامهای کامل داشته و برای آن برنامه مجریان و رهبران شایستهای در نظر گرفته شده است. سرچشمه تمام این کمالات و ویژگیها را، وحیانی و الهی بودن اسلام معرفی میکند.
جلد دوم کتاب «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران»، بیشتر به شناخت ابعاد مختلف اسلامپژوهی میپردازد و علاوه بر آن، دو مقاله در خصوص وحی و زندگی پیامبر(ص) در آن وجود دارد. سرویس اندیشه ایکنا؛ در دو بخش، به بررسی و مرور دو جلد این کتاب به صورت جداگانه میپردازد که بخش اول آن در این نوشتار تقدیم شد. این مجال، در ادامه نگاهی به کتاب «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران» و جریانهای فکری ایران در نیمه قرن بیستم، به بررسی و مرور جلد دوم این کتاب، پرداخته است.
نخستین مقاله جلد دوم، به قلم علامه محمدتقی جعفری با عنوان «اسلام و عقل» است. ایشان در آغاز این مقاله، نخست عقل را تشریح و دو مفهوم متفاوت برای عقل بیان میکنند: 1. نیرویی مستقل در وجود انسان که در مقابل سایر نیروهای روانی قرار میگیرد. 2. ذهن انسان که مواد خام را به وسیله حواس دریافته و فعالیتی برای تنظیم آنها انجام میدهد. او در ادامه تعریف عقل، به تفاوت این نیرو با فعالیتهایی نظیر هوش و تخیل میپردازد.
علامه جعفری، سپس در رابطه با جایگاه عقل در اسلام مینویسد: [عقل] در احکام و حقوق مقدس اسلام، علاوه بر اینکه یکی از مدارک چهارگانه(کتاب، سنت، اجماع، عقل) تعیین شده، مدرک منحصر به فرد اصول اعتقادی نیز بیان شده است. تمام فقها و متکلمین اسلامی در این اصل اتفاق نظر دارند که کلیات اصول عقاید، باید به استدلال عقلی، مستند شده باشد. علامه، در ادامه، آیاتی از قرآن کریم را به عنوان شاهد، جهت الزام انسانها به روش عقلی نقل کرده و دلالت و مضمون آنها را بررسی میکند؛ به عنوان مثال، آیه 12 سوره نحل «وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ ۖ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ» را با عنوان فرمان به تعقل در جهان میآورد. ایشان سپس به روایاتی در این زمینه اشاره و احادیثی را نقل میکند. او در این مقاله، به مباحثی دیگر پیرامون، نسبت عقل و اسلام، مثل حق دخالت عقل در احکام اسلامی پرداخته است.
مقاله بعدی، به قلم آیت الله حسین نوری همدانی یکی از مراجع حال حاضر ایران است. موضوع محوری این مقاله، «جامعیت اسلام» است، ایشان چند محور اقتصاد، حفاظت انسانها و حمایت حیوانها از منظر قرآن، روایات و کتب فقهی را برای اثبات جامعیت اسلام و احکام آن مورد بررسی قرار میدهند.
سومین مقاله این جلد، تألیف یکی از محققان دانشمند اما جنجالی تاریخ معاصر ایران است، دکتر عبدالحسین زرینکوب با کتاب «دو قرن سکوت» که در دیماه سال 1330 به انتشار رسید، نقدهایی را متوجه اسلام و فتوحات اسلامی ساخته بود، برخی از آن نقدها توسط استاد شهید مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» پاسخ داده شد. اما این مقاله «کارنامه اسلام» تخلیصی از کتابی با همین نام است که در سال 48 به انتشار رسید و دکتر زرینکوب در آن تأثیرات گسترده و خدمات مسلمین و جهان اسلام به دنیا را به رشته تحریر درآورده است.
مقاله چهارم، به قلم یکی از بزرگترین پژوهشگران، ادیبان، مورخان و مصححان ایران معاصر؛ یعنی استاد مجتبی مینوی است. این مقاله با نام «اسلام از دریچه چشم مسیحیان»، نخست به طور کلی و گذرا نزاعهای میان سه دین هماصل یعنی یهود، اسلام و مسیحیت را از نظر میگذراند و سپس به صورت خاص به مواجهه اسلام و مسیحیت میپردازد. او در آغاز، دلیل بازخورد منفی مسیحیان در قبال اسلام را بررسی میکند و بخشی از آن را مربوط به ابهامات ذهنی جامعه مسیحی نسبت به دین تازه میداند.
او، همچنین برخوردهای نظامی مسلمین و مسیحیان را مورد مداقه قرار میدهد، از نبردها با بیزانس تا درگیریها در آندلس، سپس زمانی را که مسیحیان و مخصوصا مسیحیان غربی فرصت مطالعه درباره دین تازه برایشان مهیا شد را، زمان عباسی تشخیص میدهد که عباسیها در رقابت با امویان آندلس با غرب مسیحی، همکاری میکردند. این مقاله، مقالهای مفصل است و استاد مینوی این مقوله را از زوایای مختلف و در برهههای مختلف تاریخی مورد پژوهش قرار داده است.
مقاله بعدی، توسط شخصیتی فاضل، برجسته، عمیق اما متأسفانه برای نسل امروز مجهول و ناشناس با عنوان «مستشرقین و اسلام» تألیف شده است. سیدغلامرضا سعیدی، مؤلف این مقاله، نویسنده و مترجم دینی معاصر ایرانی، زاده 1274 در توابع «شهرستان درمیان» (در خراسان جنوبی امروز) است او در دوران تحصیل با زبانهای مختلف آشنا شد که سبب تعمیق اندیشههای او گردید و پس از آن به مطالعات و تحقیقات گسترده پرداخت. سیر مطالعات، او را به دانشگاه علیگر هندوستان کشانید، او در آنجا با اندیشمندان و اندیشههای مختلف اسلامی، مخصوصا علامه اقبال لاهوری آشنا شد.
او، سفرهای مختلفی به اقصی نقاط جهان اسلام چون عراق، لبنان، سوریه و حجاز داشت و در سفر عراق از محضر آیت الله کاشفالغطا بهره برد. از اقدامات او میتوان به تأسیس اتحادیه مسلمین ایران در سال 1324 اشاره کرد، این نویسنده بزرگ در سال 1367 در بیرجند درگذشت و پیکر او در قم به خاک سپرده شد. در پی درگذشت سید غلامرضا سعیدی؛ رئیس جمهور وقت، آیت الله خامنهای، پیام تسلیت صادر و در آن شخصیت علمی ایشان را ستایش کرد. او در این مقاله به نتایج مواجهه مستشرقین با اسلام و مسلمین میپردازد.
ششمین مقاله، توسط سیدمرتضی شبستری، روحانی، قرآنپژوه و نماینده تبریز در مجلس شورای ملی در سال 1331(دوران نخستوزیری دکتر مصدق) با عنوان «تحلیلی از عوامل گسترش اسلام» نوشته شده است. نویسنده پس از پیشگفتاری کوتاه، گسترش و معنای آن را شرح میدهد، او گسترش را در امور اجتماعی شامل 3 وجه فرهنگی، معنوی و حکومت توضیح میدهد. او به گسترش فرهنگی و معنوی به طور مختصر میپردازد، گسترش فرهنگی را با پیشروی و فراگیری زبان عربی در جهان اسلام از شرق تا آندلس و گسترش معنوی را با تسلط معارف، اندیشهها و مبانی اسلامی بر اندیشه و قوانین ملل مسلمان که در گستره سرزمینهای اسلامی ساکن بودند نشان میدهد.
او برای توضیح گسترش حکومت اسلامی، ابتدا به توضیح حکومت اسلام و معنای حکومت در اسلام و گروههای مختلف آن میپردازد، سپس موانع گسترش اسلام را برمیشمرد که وضعیت حکومتهای مسلمان پس از پیامبر(ص) تا امروز را یکی از آنها میداند. او اصولی کلی برای گسترش هر امر اجتماعی، خصوصا اسلام تعریف میکند مانند، آزادی در تفکر، تعریف صحیح از دین و رعایت مساوات، بعد از آن عوامل گسترش اسلام به طور خاص را نام میبرد مثل، لزوم تحول در جهان آن زمان، مخصوصا شبه جزیره عربستان، و سوابق درخشان پیامبر(ص) و خاندان او در میان اعراب. او همچنین در این مقاله به جامعیت اسلام از زاویه دید خود نیز میپردازد.
مقاله هفتم، توسط سیدهادی خسروشاهی محقق، اسلام شناس، سیاستمدار و سفیر سابق ایران در واتیکان و رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مصر (قاهره) به رشته تحریر درآمده است. عنوان این مقاله «اسلام و مسلمین در جهان امروز» است که نویسنده در آن نخست به لزوم شناخت کشورهای اسلامی میپردازد پس از آن، دادهها و آمارهایی درباره کشورهای اسلامی بیان میکند سپس پراکندگی مسلمین در جهان و آمارهای مربوط به آن را آورده است.
مقاله بعدی، تألیف محمدتقی شریعتی فعال سیاسی - مذهبی و پدر علی شریعتی است. ایشان را میتوان از پیشگامان روشنفکری دینی دانست که سعی بر تطابق اسلام با دنیای تازه و حفظ کیان اسلام و تشیع در جهان مدرن داشت. او قرائتی جدید از اسلام ارائه میکرد که با قرائت روحانیون سنتی تفاوت داشت؛ به عنوان مثال او برخی از انتقادات احمد کسروی به تشیع را وارد میدانست و آن را انحرافی برآمده از تشیع صفوی قلمداد میکرد یا به مسائلی که حزب توده در رابطه با عدالت اجتماعی بیان میکرد، میپرداخت. او که از جانب برخی روحانیون سنتی، متهم به سنیگری، وهابیت یا بابی بودن میشد، در این مقاله به شکلی مفصل به بحث وحی و نبوت و زوایای گوناگون آن پرداخته است.
آخرین مقاله کتاب وزین «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران» توسط استاد شهید مرتضی مطهری به نگارش درآمده است. ایشان، در این مقاله به مبحث «پیامبر امی»، معانی این عبارت و ماجراهای مربوط به آن پرداخته است. امی بودن و درس ناخوانده بودن حضرت رسول(ص)، یکی از دلایل و براهین مسلمین برای حقانیت اسلام و الهی بودن قرآن است که استاد شهید به این مسئله در این مقاله نسبتا مفصل با موشکافی و دیدی انتقادی - تاریخی پرداخته و زوایای مختلف آن را واکاوی کرده است.