فاطمه زهرا(س) دخت مکرم خاتم پیامبران(ص) و محبوبترین فرزند رسول گرامی اسلام(ص) است، او حلقه اتصال نبوت و امامت است و نسل رسول خدا(ص) از طریق او تداوم یافته است. آن بانوی یگانه، مادر یازده پیشوای دین، مفسر قرآن، مبین احکام الهی، حافظان و نگاهبانان شریعت است؛ به دیگر سخن، حضرت زهرا (س)، مادر امامت بوده که آراستگی، نیکیها و نیکوییهای اخلاقی و انسانی را به دیگران آموزش داده و حق سترگی بر گردن امت اسلام دارد. آری فاطمه(س) سرچشمه مادری است و جمله فرزندان آدم را مادری مهربان است.
ایکنا به انگیزه ایام میلاد با سعادت حضرت مادر به گفتوگو با اهالی اندیشه میپردازد و میکوشد در رهگذر این گفتوگوها جرعهای معرفت از چشمه جوشان معارف اهل بیت(ع) بنوشد و به مخاطبان گرامی خویش بنوشاند.

در این مجال پای سخنان حجتالاسلام و المسلمین سیدعبدالواحد موسوی لاری، رئیس همایش ملی «ریحانه النبی(س)» و مدیر مؤسسه فاطمیه لارستان فارس نشستهایم، در این گفتوگو که به بهانه نهمین دوره این همایش فاطمی انجام شده است، موسوی لاری چهره شناخته شده ایرانی در عرصه سیاست از علاقهمندی خود به حوزه فرهنگ پیش و بیش از عرصه سیاست برایمان گفت. همچنین او به پرسشهای ایکنا درباره فلسفه برگزاری این رویداد، شیوه فراخوان، اثرگذاری آن بر مخاطبان به ویژه نسل جوان، نقش رسانهها در اعتلابخشی به مفاهیم معارفی و... پاسخ گفت. مشروح سخنان ایشان را با هم میخوانیم و میبینیم:
در آغاز سخن از اهتمام ایکنا نسبت به موضوعات معرفتی و اهل بیتی تشکر میکنم. ما هرچه داریم از اهل بیت(ع) است و کانون اصلی اهل بیت(ع) نیز فاطمه زهرا(س) است؛ بنابراین پرداختن به این مسئله برای همه ما نعمت و فرصتی ارزنده است.
برای مقدمه بحث، مختصری از علایق شخصی خود میگویم؛ سابقه فعالیت من بعد از انقلاب از مجلس شروع میشود و پس از آن نیز به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، كتابخانه ملی و شورای سردبيری روزنامه سلام و حضور در دولت اصلاحات به عنوان معاون حقوقی رئیسجمهور و وزیر کشور امتداد مییابد، هریک از این مسئولیتها عرصهای برای خدمت، فرصتی برای تجربهاندوزی و شناخت خود و جامعه خود بود، خدای را شاکرم که این فرصتها را در اختیار من قرار داد و امیدوارم در جهت رضای حضرتش عمل كرده باشم، حضور در اين مسئوليتها مانع اين نبود كه از عرصههای فرهنگی فاصله بگيرم، يكی از مؤسسات فرهنگی كه در تكوين و تأسيس آن حضور مستقيم داشتم مركز اسلامی فاطميه بود، انديشه تأسيس اين مؤسسه مربوط به اواخر دهه 60 بود، ولی ثبت آن اواخر سال ۷۰ یا اوایل سال ۷۱ انجام شد، مؤسسه با هدف ترویج و نشر فرهنگ اسلامی تأسیس شده بود، امکاناتی از طرف مرحوم پدر و عموی بنده فراهم شد؛ زمینی داشتند و برای ایجاد این مؤسسه واگذار کردند و با این وصف فعالیت مؤسسه آغاز شد.
بعدتر موضوع فعالیت مؤسسه را با دوستان صاحبنظر در حوزه فرهنگ از جمله آقای
احمد مسجدجامعی به مشورت گذاشتم و درباره اینکه علاقهمندم در این مجال، کار متفاوتی با مؤسسات مشابه با محور شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) به انجام رسانیم، سخنانی مطرح شد. در آن تبادلنظر، بنا شد این کار متفاوت به گونهای انجام شود که در عین حال که در آن، ساحت کلی ارادت به اهل بیت(ع) گنجانده میشود، تمرکز بر فعالیت در حوزه معارف فاطمی باشد. خاطرم هست آن زمان به ایشان گفتم برای ارادت به حضرت زهرا(س) بیشترین جلسات خانگی، مجالس روضه، عزاداری و ... در طول سال برگزار میشود و این مجالس، غیر از ایام دو یا سه فاطمیه است که در ایران داریم، مثلاً در عراق سه فاطمیه برگزار میشود، فاطمیه اول، دوم و سوم و در ایران دو فاطمیه داریم که فاطمیه دوم «
فاطمیه رسمی» و در تقویم کشور تعطیل اعلام شده است و در خانهها در طول سال هر کسی میخواهد دست توسلی به طرف اهل بیت(ع) دراز کند، روضه حضرت زهرا(س) میخواند و جای این خرسندی وجود دارد که این توسل در همه شهرها، روستاها و مناطق مختلف ایران به نوعی نمود دارد. منتها بنده تمایل داشتم، تفاوت را در مخاطبان این برنامهها ببینم. این روضهها به صورت عمده مربوط به خانوادهها و افراد میانسال است، جوانان، نوجوانان و به اصطلاح نسل امروزی کمتر به این مجالس رفت و آمد، دارند و اگر هم رفت و آمد داشته باشند، رفت و آمدشان به دلیل آن است که این مجالس در خانه آنها برگزار میشود و اگر آن مجلس در همسایگی آنان باشد کمتر حضور پیدا میکنند. بنابراین باید ما طرحی را پیشبینی میکردیم که هدفمان مخاطبانی غیر از آنچه در دایره شرکتکنندگان این مجالس بودند، باشد، یعنی ما باید سعی میکردیم مخاطبان جدیدی برای این محافل پیدا کنیم. به نظر میرسید باید به جای محافل روضه، گریه، اشک و... حرکت به سمتی را در پیش گیریم که در ارتباط با اهل بیت(ع) به فضایی نشاطمند و شاداب برسیم.

برای این کار باید به تجربههای موفق دیگران در حوزه نشاط و شادی در میلاد و شادیهای اهل بیت(ع) مراجعه میکردیم. در همین زمینه یکی از دوستان بنده که از مصر برگشته بود درباره توجه به جشن میلاد
حضرت زینب(س) در مصر با من سخن گفت. میدانید که حضرت زینب(س) در مصر بارگاهی دارد و مصریها برای حضرت احترام و ارادت خاصی قائل هستند. ایشان تعریف میکرد به مناسبت میلاد حضرت زینب(س) در قاهره یک هفته چراغانی و جشن برپاست. با اینکه مصریها عمدتا اهل سنت هستند ولی ارادتشان به خاندان پیغمبر اسلام(ص) و شخص حضرت زینب(س) بسیار است و این ارادت قاعدتاً مربوط به دوران حاکمیت فاطمیها در مصر است، او میگفت با یکی از مصریها صحبت میکردیم و آن فرد مصری میگفت «
شما ارادتمندان گریان زینب(س) هستید و ما ارادتمندان خندان زینب(س) هستیم». ما از نام حضرت زینب(س) و میلادشان و آن شور و نشاطی که در خانواده پیامبر(ص) بعد از تولد حضرت امام حسن(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) به وجود آمد به عنوان فضای با نشاط بهره میبریم و شما بیشتر به دنبال مصائبی که به آنها وارد شده است، میروید و فضای غمانگیز در جامعه ایجاد میکنید. با این وصف بنا گذاشتیم در مؤسسه فاطمیه از مسیر شادی و نشاط ائمه(ع) وارد عرصه ارادت به اهل بیت(ع) شویم و ما میلاد حضرت زهرا(س) را به عنوان نقطه عطف تلقی کنیم و این مناسبت فرخنده را پررنگتر و شادابتر از پیش برگزار کنیم.
پس از آن با اهل خرد و اندیشه مشورتهای بسیاری داشتیم که این محوریت باید در خور شأن و جایگاه حضرت زهرا(س) باشد.
همان آغاز راه پیشنهاد شد، محفل انسی ایجاد و برای شرکتکنندگان آن جایزهای در نظر بگیریم، در ادامه اهل فرهنگ، هنر و شعر را وارد عرصه تولیدمحتوا برای حضرت زهرا(س) کنیم و از این طریق مخاطبان جوان و نوجوان را سر سفره اهل بیت(ع) بنشانیم. با این طرح موضوع «جایزه ادبی ریحانه» مطرح شد و در پی آن فراخوانی داده شد و از شعرا، نویسندگان و اهالی قلم دعوت شد تا درباره حضرت زهرا(س) مطالبی به رشته تحریر درآورند.
عنوان همایش از کجا آمد
به منظور انتخاب نام رویداد به اتفاق جمعی از اهالی فرهنگ و هنر در شیراز به اسامی متعددی رسیدیم، همانطور که میدانیم حضرت فاطمه(س) با عناوین مختلفی معرفی میشوند، زهرا، مرضیه، زکیه، محدثه و... ولی یکی از نامهایی که سر زبانها است و من نمیدانم از شخص حضرت پیغمبر(ص) نقل شده است یا نه آن است؛ به حضرت زهرا(س) عنوان «ریحانه النبی(س)» یا «ریحانه الرسول(س)» هم گفته میشود و فکر میکنم با آن جهتگیری که ما برای برگزاری محافل شور و نشاط اهل بیت(ع) در نظر داریم، واژه مناسبی است و در نهایت این عنوان مصوب شد و قرار شد آقای مسجدجامعی از مجموعه فعالیتهای مشابه که تا آن زمان انجام شده بود، اساسنامهای تهیه کنند و بر مبنای آن اساسنامه نقشه راهی برای رسیدن به هدف خود تنظیم کنیم.
سال 95 کار را با اعلام فراخوانی آغاز کردیم، جالب آنکه فراخوان اول در اکثر استانها پاسخ گرفت، شورای شعر کشور متشکل از
استاد سیدعلی موسوی گرمارودی، عبدالجبار کاکایی، فاطمه راکعی و... ما را در این امر تشویق کردند، مسئولیت داوری آثار ادبی را خانم راکعی به عهده گرفت.
در همان اثنا و با هدف توسعه این حرکت، بنا شد فعالیتهای دیگری در کنار این کار تعریف کنیم، یکی از کارهایی که تعریف کردیم این بود که در کنار بحث ادبی یک سمینار علمی برنامهریزی شود، سال اول عنوان «قرآن و عترت» را انتخاب کردیم، فراخوان دریافت مقاله با این موضوع نیز اعلام شد. در کنار این کار برای نوجوانان و جوانان مراسم جشنی با همکاری هنرمندان معروف کشور با عنوان «جشنهای مردمی کوثر» طراحی شد.
همچنین به نظر رسید به عنوان بخش جنبی این رویداد نمایشگاه صنایع دستی و هنری نیز پیشبینی کنیم. خوشبختانه تاکنون که امسال نهمین دوره جایزه ادبی ریحانه برگزار میشود، گرایش اهل هنر و ادب به این مراسم گرایش خوبی بوده است. قصد مبالغه ندارم ولی وقتی برای چنین مراسمی آن هم در دور افتادهترین نقطه کشور (لار)، چهرههای اصلی هنر در تهران و در فارس همکاری میکنند و از ۳۱ استان کشور اثر دریافت میکنیم، تقریباً شاعران همه استانها (شاعران شناخته شده و نوظهور) حضور پیدا میکنند و هر سال بیش از 300 اثر شعر، داستان کوتاه و... به دبیرخانه همایش میرسد، تلقی آن است که رویداد موفق بوده است.
توجه به نصوص متقن در همایش «ریحانه النبی»
گاهی اوقات در رویدادهای فرهنگی، حاشیه از متن پررنگتر میشود، در همایش ریحانه النبی(س) نیز از آغاز تلاشمان این بود که برای تبیین معارف اهل بیت(ع) به نصوص متقن توجه کنیم، پایه و اساس آن نصوص «
قرآن» است، پس از آن، از نهجالبلاغه به عنوان بهترین متن سندی پس از قرآن بهره بردیم و در ادامه از برترین سند حقوقی یعنی
رسالهالحقوق امام سجاد(ع) استفاده کردیم.
با این تعریف عنوان سمینار علمی همایش در سالهای اول و دوم آن «
قرآن و عترت» بود، سال سوم و چهارم «
نهجالبلاغه از منظر دانشمندان جهان اسلام» محور سمینار علمی همایش بود و مقالات خوبی نیز به همایش رسید و کتاب آن چاپ شد؛ همچنین دو سال رسالهالحقوق امام سجاد(ع) را مبنا قرار دادیم، امسال هم اولین سال است که «صحیفه سجادیه» را محور برگزاری همایش علمی نهادهایم.
شناسایی استعدادهای نو در زمینه شعر اهل بیت(ع)
سال دوم برگزاری همایش، فایل جدیدی به نام «شعر نوجوانان» باز کردیم و با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شیراز هماهنگیهایی صورت گرفت، تعداد زیادی شاعر نوجوان از ۱۲ تا ۱۶ سال در این برنامه شرکت کردند و آثار خوب و نویی را به همایش راه دادند. بعضی از اشعاری که شاعران نوجوان با این محور سرودند، مورد تحسین و تمجید پیشکسوتان ادب قرار گرفت.
در همین راستا سعی کردیم انجمنهای ادبی را به فعالیت در این زمینه تشویق کنیم و باید بگویم در این زمینه تا حدودی موفق بودیم. هرگز نمیگویم آن نقطهای که اکنون در آن هستیم، ایدهآل ماست ولی به نظر میرسد یک گام به سوی جلو برداشته شده است.
حرکتی سزاوار نام حضرت زهرا(س) در عرصه بینالملل
یکی از آرزوهای ما آن است که همایش «ریحانه النبی(س)» را در سطح دنیای اسلام مطرح کنیم، ولی واقعیت آنکه بضاعت مادی ما اجازه این کار را نمیدهد. یک زمانی آقای شهرستانی، نماینده آیتالله العظمی سیستانی با اصرار به من گفت «این کار را بینالمللی کنید» من در پاسخ و به مزاح گفتم اگر ما پول شما را داشتیم حتما این کار را میکردیم!
برای مثال یکی از کارهای دیگری که در راستای ترویج فرهنگ فاطمی انجام دادیم انتخاب «کتاب سال فاطمی» بود. سال ۹۷ برنامهای به برنامههای این رویداد با عنوان «کتاب سال فاطمی» و با همکاری کتابخانه ملی افزودیم.
طی این کار تحقیقاتی انجام دادیم که بدانیم، طی طول دو سال منتهی به برگزاری مراسم چه تعداد کتاب در زمینه معرفی فضایل و مناقب حضرت زهرا(س) نوشته شده است. در این مسیر به کتابی از سیدمجتبی برهانی(خدایش رحمت کند) رسیدیم و از سوی هیئت داورانی که هیچ یک ایشان را نمیشناختند کتاب برهانی به عنوان کتاب سال فاطمی انتخاب شد. دو تن از داوران آن دوره گفتند ما در بررسی به کتابی رسیدهایم، ولی هیچ نشانی و آدرسی از نویسنده آن اثر نداریم. پرسیدم آن نویسنده کیست؟ گفتند: سیدمجتبی برهانی و کتابی در شرح خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) در هشت جلد نوشته است و این کتاب را به عنوان کتاب منتخب این دوره انتخاب کردهایم.
من این فرد را میشناختم، گفتم تا اینجا شما زحمت کشیدید، از این به بعد کار را من دنبال میکنم، تلفن او را داشتم و او را به همایش ریحانه النبی(س) دعوت کردم و طی مراسمی از کتاب یاد شده، رونمایی شد.
گسترش شادی برای سرور ائمه(ع)
آیتالله العظمی صافی گلپایگانی و
آیتالله العظمی جوادی آملی از روز نخست کار همایش، مؤیدمان بودند؛ روزی خدمت آیتالله العظمی جوادی آملی رسیدم و گفتم در تهران، قم و شهرستانهای کشور، تعداد حسینیهها، تکایا و ... مراسم مربوط به اهل بیت(ع) کم نیست، دقت کردم مستمعان آن محافل ساختمانشان عوض میشود، از این حسینیه بلند میشوند و به حسینیه دیگری میروند، از این تکیه به تکیه دیگری میروند. همچنین میانگین سنی این مخاطبان نیز بالای ۳۰ سال است، تعبیری خدمتشان عرض کردم و ایشان خیلی پسندیدند و بعدتر در فرمایشهای خود از آن تعبیر استفاده کردند و آن اینکه؛ به نظر من مساجد، حسینیهها و مراکز دینی ما به «
خانه سالمندان» تبدیل شده است، عملاً نسل گذشته بیشتر در این اماکن حضور دارند و نسل امروز کمتر به این محافل گرایش دارند.
در برنامه جشن کوثر این همایش که هنرمندانی از حوزه موسیقی، تئاتر و ... حضور دارند، در آن محیط کوچک، حدود 4 تا 5 هزار نفر که عمدتا جوان هستند، شرکت میکنند. میتوانیم از این مدل با نسخههای مختلف در سطح کشور بهرهمند شویم. البته یک مانع عمده در این راه وجود دارد و نمیدانم چگونه میتوان از آن عبور کرد و آن اینکه به صورت به اصطلاح نانوشته نهادهای سنتی و هیئتی شکل گرفته و مداحانی که برخی نیز در حقیقت آدمهای مخلصی هستند ولی موجودیت خود را به روشهایی که متعلق به گذشته است، گره زدهاند و امکان اینکه این روش را تغییر بدهند، ندارند. گاهی هم با روشهای جدید وارد صحنه میشوند خود را در تعارض میبینند. ما اگر در حوزههای علمیه و مراکز مختلف دینی روی این موضوع تمرکز کنیم که اهل بیت(ع) برای همه اقشار جامعه از کودکان، نوجوانان، جوانان، زنان و مردان و... پیام دارند و به صورت علمی و دقیق بر ذائقه مخاطبان مختلف در جامعه برنامهریزی کنیم، فکر میکنم به بخشی از وظایف فرهنگی خود عمل کردهایم.
باید روانشناسان، جامعهشناسان، مردمشناسان و اهالی علم، تحقیق، فهم و پژوهش بگویند چگونه میتوانیم دیروزمان را با امروز و امروزمان را با فردا هماهنگ و پیوند بزنیم؛ نه در دیروز بمانیم نه بریده از دیروز باشیم و نه فقط امروز را بدون ارتباط با فردا ببینیم و نه ایدهآلیستی و ذهنی فرداهای ایدهآل برای خود بتراشیم و نتوانیم امروز به وظیفه خود عمل کنیم.
این موضوع نیازمند کار علمی است و البته در حوزه علوم انسانی ما پژوهشگر و محقق کم نداریم، اگر این موضوع برای پژوهشگران علوم انسانی موضوعیت پیدا کند که چگونه مخاطب را بشناسیم، چگونه در کنار او قرار بگیریم و با چه ادبیاتی وارد عرصه تبلیغ دین شویم؟ و پس از آن مسئولان محافل و هیئتهای مذهبی را در برگزاری این مجالس راهنمایی کنند و از ظرفیتی که از گذشته مانده برای امروز و با نگاه به فردا استفاده کنیم، وضعیت امر تبلیغ و ترویج دینی یک گام به جلو حرکت کرده است.
نقش رسانهها در گسترش شادی برای اهل بیت(ع)
به طور معمول جهتگیری ما این است که سر سفره اهل بیت(ع) فقط به خاطر شفاعت آن دنیاییشان شرکت میکنیم، (آن موضوع به جای خود، ما به عنایت اهل بیت(ع) بعد از مرگ نیاز داریم و شفاعت آنها برای ما یک فرصت است) ولی فراموش نکنیم اهل بیت(ع) برای زندگی این دنیایی ما خیلی تلاش کردهاند، باید پیامهای اخلاقی اهل بیت(ع) برای زندگی را بیابیم و ترویج دهیم. برای مثال در رسالهالحقوق امام سجاد(ع) پنجاه و دو حق در سه سرفصل مطرح شده است که بنده سال گذشته پیشنهاد دادم رسالهالحقوق را به عنوان یک سند حقوق بشری به سازمان ملل، یونسکو و مجامع دیگر بینالمللی ارائه دهیم و روی این رساله کار کنیم، توجه به این سند زندگی دنیایی ما را به شکل دیگری خواهد ساخت.
در تاریخ به دو قرن اول پس از اسلام تا عصر غیبت مراجعه کنید، محافلی از سوی امام صادق(ع) و امام باقر(ع) برگزار میشد و پس از آن ائمه(ع) خیلی فرصت آنچنانی در بیان مناقب و فضایل اهل بیت(ع) نداشتند، تنها یک مورد بوده که مسائل مربوط به شهادت و مصیبت پررنگ مطرح میشده و آن هم مصائب مربوط به عاشورا، حضرت اباعبدالله(ع) و اهل بیت(ع) حضرت بوده است. در تاریخ شاهد نیستیم که روی مسائل مربوط به مصائب اهل بیت(ع) کار فراوانی صورت گرفته باشد و به نظر میرسد در این زمینه ما کمی زیادهروی کردهایم؛ منظور آن نیست که این مسائل نباید بازگو شود بلکه قطعا باید بدان پرداخته شود چون اگر ما مصائب اهل بیت(ع) را مطرح نکنیم، اردوگاهها تعریف نمیشود، اردوگاه اهل بیت(ع) از اردوگاه دیگران جدا نمیشود، بنابراین حتماً باید بدان بپردازیم. ولی باید بزرگان ما از مراجع تقلید تا شعرا، نویسندگان، اهل قلم و ... روی بهرهگیری از اهل بیت(ع) برای زندگی نیز کار و تحقیق کنند و نه فقط برای شفاعت ائمه(ع) پس از توسل ما، بیتردید جامعه مسلمان میتواند نشاط اجتماعی خود را نیز از اهل بیت(ع) دریافت کند.
اگر ما به آن حدیث که فرموده است؛ «شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا» باور داریم و به عبارتی با «يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا» برای اهل بیت(ع) محزون میشویم و برای فرح و انبساط خاطر آنها شاد میشویم، موضوع حزن و شادی ما برای ائمه(ع) مقدار زیادی با آنچه اکنون هست، تفاوت پیدا میکند.
شما خود را در خانه حضرت رسول الله(ص) پس از تولد حضرت زهرا(س) در نظر بگیرید و ببینید پیامبر(ص) با حضرت خدیجه(س) چه احوالی داشتند. مگر ما نمیگوییم شیعه اهل بیت(ع) هستیم؟ ما به خاطر مصائب حضرت زهرا(س) ناراحت میشویم، تألم داریم و اشک میریزیم و باید اینگونه باشیم، ولی سؤال آنجاست چرا به خاطر خوشحالی پیامبر(ص) و خدیجه(س) به دلیل تولد حضرت زهرا(س) شادمان نیستیم و چرا روی این مسئله تمرکز و کار نمیکنیم؟ ما به عنوان مسلمان باید به این موضوع توجه کنیم. باید جوان و نوجوان ما احساس کند که زندگی حضرت زهرا(س) فقط برای اشک ما نیست و برای شادی ما نیز هست.
به نظر میرسد ما احتیاج داریم برای ایجاد فضای شاد و با نشاط در سطح ملی به مناسبتهای ملی و مذهبی که رنگ و بویی از جشن و شادی عمومی دارد، توجه بیشتری کنیم. در کنار مراسم روضهخوانی برای اهل بیت(ع)، میلاد و مناسبتهای دیگری که دارند جدی تلقی شود. به طور مثال به امامت رسیدن امام سجاد(ع) بعد از حادثه عاشورا رخداد بسیار مهمی است، ما برای عاشورا گریه میکنیم ولی برای امامت امام سجاد(ع) که این همه تأثیر بر جامعه انسانی گذاشته است، به اندازهای که باید شادی نمیکنیم.
صحیفه سجادیه به عنوان زبور آل محمد(ص) نامگذاری شده و رسالهالحقوق امام سجاد(ع) که به اعتقاد من جامعترین کتابی است که در زمینه حقوق در ابعاد مختلف نوشته شده است، اثر وجودی امام سجاد(ع) است، شایسته است آن را به جامعه معرفی کنیم، همچنین برای میلادشان جشنهای فراوانی بگیریم که مردم احساس شادی کنند.
آنچه از رسانه قرآن انتظار میرود...
راهاندازی یک خبرگزاری به نام «قرآن» کار بسیار ارزندهای است و قطعا شما – اهالی این رسانه با خلوص نیت فعالیت میکنید. فکر میکنم شما یک قدم خیلی بزرگ میتوانید، بردارید و آن اینکه در زمینه تعارضاتی که در حوزه مرتبط با اهل بیت(ع) دامن زده میشود، گه گاه فعالیت کنید. به طور مثال حسینیه و تکایا جای پرداختن به امور سیاسی و تبلیغاتی نیست، شما به عنوان رسانه قرآن با مشورت اهالی حوزه و دانشگاه جامعه را به این موضوع توجه دهید که عرصه ارادت به اهل بیت(ع) عرصه توهین یا تبلیغ نیست.
کسانی که در جایگاه برگزاری مجالس ائمه(ع) هستند باید بدانند جایگاهشان، محل خطیری است و محل خدمت به اهل بیت(ع) است و این خدمت باید به گونهای باشد که تعارضات سیاسی در آن کار نفوذ نکند. قصد ندارم بگویم نباید فرق ظالم و مظلوم مشخص باشد، ما همیشه طرفدار مظلومیم و از حق او دفاع میکنیم و با ظالم هم مشکل داریم ولی خوب دقت کنیم سخن ما چه اندازه خوشایند اهل بیت(ع) است. گمان میبرم جای این مباحث در رسانههای ما خالی است و کسی به جامعه این توجه را نداده است که مرده باد و زنده بادهای سیاسی در حوزههای مربوط به اهل بیت(ع) راهی پیدا نمیکند.
انتهای پیام