
به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «فلسفه و زندگی» به همت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به مناسب روز جهانی فلسفه با حضور استادان و اندیشمندان فلسفه برگزار شد.
در بخش نخست این جلسه، هادی وکیلی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با ارائه طرح رویکردی کاربردی و اگزیستانسیالیستی، تلاش کرد نسبت میان فلسفه و زندگی را نه در مقام نظریهای انتزاعی، بلکه در قالب راهنمای زیست انسانی تبیین کند.
وی در آغاز سخنان خود، زندگی را «ظرف فلسفه» خواند و یادآور شد که هر تأمل فلسفی ناگزیر درون این ظرف شکل میگیرد. به باور وی، پیش از آنکه به روابط فلسفه و زندگی بپردازیم، لازم است معنای هر یک را بازاندیشی کنیم؛ زیرا ممکن است خود زندگی از فلسفه پیچیدهتر باشد.
وی فرض را بر آن نهاد که مخاطب، معنای کلی و مجملی از این دو در ذهن دارد و اکنون مسئله، سنجش نسبت و رابطه میانشان است.
وکیلی فلسفه را راهنمایی برای یک «زندگی خوب» دانست و صورتبندی آن را در پاسخ به سه پرسش کلیدی امکانپذیر خواند: نخست، معنای زندگی من چیست؟؛ دوم، چگونه باید اخلاقی زندگی کنم؟؛ سوم، وجود من چه ماهیتی دارد؟
وی خاطرنشان کرد که در پرسش نخست، فیلسوف میتواند نقش «فاعل» را ایفا کند؛ با کشف معنا از دل زندگی یا با جعل و خلق معنا برای آن. البته حالت سومی نیز وجود دارد که در آن فیلسوف صرفاً «ناظر» است و اجازه میدهد زندگی خود معنای خویش را بر او بتاباند.
وی در ادامه برای توضیح وجه فاعلی فلسفه به آرای فیلسوفان معاصر اشاره کرد: ژان پل سارتر، انسان را محکوم به آزادی میداند و بر ضرورت انتخاب و معنا دادن به زندگی تأکید میکند، ویکتور فرانکل که در اردوگاههای کار اجباری نازیها، معنای حیات را از رهگذر پیدا کردن «چرایی» آن جستوجو میکرد.
وکیلی به پرسش اخلاقی پرداخت و پیوند فلسفه و زندگی را در عرصه اخلاق، پیچیده و چندلایه دانست و گفت: با اشاره به مکاتب اخلاقی همچون فضیلتگرایی ارسطویی و اخلاق اسلامی، فلسفه را تقویتکننده «عضلات زیست اخلاقی» خواند که توان انتخاب آزادانه و عمیق را به انسان میبخشد، فارغ از نظام اخلاقی مورد استفاده او.
وی در ادامه مسئله «بودن یا نبودن» را محدود به موضوع خودکشی ندانست، بلکه آن را ناظر بر تعامل فعال یا منفعل انسان با زندگی معرفی کرد.
وی در ادامه افزود: بسیاری بدون ترک مستقیم حیات، ممکن است در تعامل با زندگی شکست بخورند و در حال زیستن، در واقع در حال مرگ باشند.
وکیلی در پایان گفت: راه برونرفت از این وضعیت، توجه وجودی به خویشتن و عبور از مسیر معنا و اخلاق برای دستیابی به عمق وجود است؛ همانجایی که مقولاتی چون آزادی، مسئولیتپذیری و اضطراب وجودی رخ مینمایند.
انتهای پیام