نشستن پای رحل قرآن تا پای جان/ دیداری چند دقیقه‌ای برای مرور زندگی پربرکت استاد مولایی + فیلم
کد خبر: 1417089
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۰:۴۷

نشستن پای رحل قرآن تا پای جان/ دیداری چند دقیقه‌ای برای مرور زندگی پربرکت استاد مولایی + فیلم

گروه چهره‌ها: ابراهیم مولایی یکی از بازماندگان نسل قدیمی اساتید قرآنی است که این روزها با وجود همه درد و ضعف جسمانی که دارد، پای رحل قرآن نشسته است و در ۸۷ سالگی همچنان مشغول تمرین دلدادگی به قرآن است.

اوایل آبان ماه سال گذشته بود که استاد ابراهیم پورفرزیب(مولایی) به دلیل ضعف جسمانی شدید در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری شد. به لطف خداوند و به مدد پزشکان که یکی از آنها از شاگردان خود استاد بود(دکتر حسین کرمی) تا حدود زیادی سلامتی به وجود استاد بازگشت تا جامعه قرآنی همچنان از وجود ایشان بهره‌مند باشد.
بلافاصله پس از مرخص شدن استاد از بیمارستان، قرار شد پس از گذراندن دوران نقاهت، جمعی از قرآنیان کشور به دیدار استاد بروند. این اتفاق در یک بعد از ظهر گرم خردادماه که گرمای هوا شانه‌های ابرشهر تهران را از تنگ و تا انداخته بود، محقق شد.


دیداری چند دقیقه‌ای برای مرور سالیان سال
با اینکه استاد مولایی پس از بهبودی نسبی، از بیمارستان مرخص شد اما همچنان در ضعف جسمی به سر می‌برد، نشستن طولانی مدت بر روی یک مبل، بلند شدن به کمک دیگران و برداشتن چند قدم کوتاه و خسته در حیاط منزل و البته به جا آوردن فریضه نماز بر روی همان مبل، تمام فعالیتی است که استاد مولایی این روزها انجام می‌دهد.
برای استاد مولایی حتی در این سن و سال، انگار زندگی بدون قرائت چند آیه از قرآن کریم، هیچ معنایی ندارد. انگار زندگی در رگ‌های استاد جاری می‌شود آن زمان که آیاتی را از مقابل حافظه‌اش می‌گذراند. چند آیه از قرآن را هر چند بدون صدا و فقط با چشم می‌خواند، نفس جاری می‌شود در ریه‌هایی که تا لحظاتی پیش بود و نبودش برای استاد احساس نمی‌شد و اینجاست که استاد تازه و نو می‌شود، شاید نه در  ظاهر، اما تازه شدن روحش را می‌شود، حس کرد.


استاد ابراهیم پورفرزیب، معروف به مولایی را همه می‌شناسند، هرکسی که حتی یک هفته در جلسه آموزش قرآن حضور یافته باشد با اسم این استاد مسلم قرآن آشنا شده است؛ استادی که تمام عمرش در خدمت قرآن و آموزش آن بوده است. اگرچه حالا دیگر خودش در عرصه آموزش قرآن به طور مستقیم حضور ندارد، اما با کتاب‌هایش این مسئولیت را روی دوش خود همچنان حس می‌کند. بدون شک هرکسی که در پی یادگیری فنون قرائت قرآن بوده کتاب‌هایی که استاد نوشته است در دست گرفته بدون اینکه بداند حال نویسنده کتاب، این روزها چندان خوش نیست.
استاد ابراهیم مولایی در یکی از روزهای سال ۱۳۰۶ هجری شمسی در منطقه سنگلج تهران متولد شد. دوران ابتدایی را در دبستان عنصری تهران سپری و برای تحصیل در مقطع متوسطه به دبیرستان ایرانشهر خیابان سعدی تهران رفت تا در نهایت در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شود. در سال 1330 ازدواج کرد و حاصل آن هم دو پسر و یک دختر بود. دست روزگار اما این روزها استاد را تنها گذاشته است تا حتی در این سن و سال هم خلوت خودش با قرآن را داشته باشد. استاد مولایی در سال‌های دهه 50، صندوق اندوخته نیکان را با مبلغ 100 هزار تومان قرض‌الحسنه راه‌اندازی کرد و به برکت رفع نیاز مستمندان و محتاجان، هم اکنون به مبالغ هنگفتی تبدیل شده است.


در دیدار گروه خبری ایکنا از استاد ابراهیم مولایی، محسن بادپا و محمدرضا خرمیان، دو نفر از شاگردهای سال‌های دور استاد مولایی نیز حضور داشتند و همین باعث شد تا در حین صحبت‌های استاد، آنها نیز به مرور خاطرات گذشته بپردازند.
لحظه اول دیدار و پس از خوش‌وبش شاگردهای ایام جوانی با استاد، سکوتی نسبتاً کوتاه، حکم‌فرما می‌شود؛ همه منتظر هستند تا یکی سخن را آغاز کند و یخ سکوت سخت و سنگین اتاق را بشکند... صدای شاتر زدن دوربین عکاسی که از گوشه‌ای به گوشه دیگر می‌رود تا یارای ثبت کردن سنگینی سکوت را داشته باشد، هم با سکوت هم‌نوا شده است تا موسیقی متنی برای آغاز یک عیادت چند ساعته از استاد ابراهیم مولایی باشد.
یادی از روزهای جوانی
در همان گیرودار سکوتی که حاکم اتاق شده است، گروه خبری خبرگزاری ایکنا یکی از شماره‌های مجله رایحه‌ این خبرگزاری را که سال‌ها قبل به صورت ویژه برای استاد مولایی منتشر شده بود به دست استاد می‌دهد. استاد هم شروع می‌کند به تورق مجله به دلیل لرزش دست‌ها زمان تورق، با یک نوسان نامنظم همراه است که می‌توان حدس زد حاصل نبض کُند این روزهای استاد است. به هر صفحه از مجله که می‌رسد و نگاهش به خطوطی که در وصف او بر دل صفحات نقش بسته‌اند، می‌افتد، یک گام به روزگار جوانی نزدیک می‌شود و تو گویی در یک قدمی آن روزها قرار گرفته است.


صدای کشیدن مَد، توضیح دادن برای شاگردی که هنوز قوانین وقف را خوب به خاطر نسپرده است، فراز و فرودهایی که بعضی از شاگردها دیر فرا می‌گیرند، همه و همه از لابه لای خطوط مجله‌ای که در دست دارد، برایش زنده می‌شود و خطوط، او را همچنان به روزهای خوش ایام جوانی فرامی‌خوانند.
جلسات آموزش قرآن دوشنبه شب‌های مسجد محله‌، اگرچه برگزار می‌شود، اما صفا و صمیمیت گذشته را ندارد. این روزها، روزهایی است که استاد مولایی حتی نایی برایش نمانده است تا آن را در دستگاه تارهای صوتی‌ به آواز در بیاورد. این روزهای استاد مولایی روزهای پر از دردی است که تحملش تنها از صبوری برگرفته از قرآن برمی‌آید نه از مسکن‌هایی که پزشکان تجویز می‌کنند. استاد برجسته قرآنی درد دارد و این درد را در چهره‌ خسته‌اش هم می‌توان دید، چهره‌ای که هنوز هم با همه خستگی‌ها، امواج آرامی از آرامش را در پشت عینکی که حالا دیگر سنگینی می‌کند بر روی صورت استخوانی شده‌اش، با خود به همراه دارد.


با وجود همه دردی که دارد آرام روی مبل قرمز رنگ نشسته است و خیره در دوردست‌ها با ورود عیادت‌کننده‌ها که روزگاری نه چندان دور گرد شمع وجودش برای یادگیری الفبای قرآن حلقه زده بودند، لبخندی بر روی صورتش می‌نشیند و آرام آرام به گونه‌ای که مخاطبش متوجه نشود، محو می‌شود؛ این آرامش را بی‌شک از قرآن گرفته است و این را خودش هم تأیید می‌کند.
استاد مولایی همراه با مشتی از تنهایی‌های خود، گوشه یکی از اتاق‌های خانه‌ای که هر از چندگاهی محل رفت و آمد قرآنی‌ها می‌شود، با طمأنینه خاصی نشسته است به گونه‌ای که گویی فیلم 87 سال زندگی‌اش را برایش اکران کرده‌اند تا در سکوت مطلق نگاه کند.
استاد مولایی از زبان شاگردان قدیمی
استاد مولایی را با مجله‌ای که گویی او را سال‌ها جوانتر کرده تنها می‌گذاریم تا تمام کوچه پس کوچه‌های روزگار جوانی را یکبار دیگر با پای خیال بگردد، تا ما هم پای صحبت‌های محمدرضا خرمیان، شاگرد سالیان دور استاد مولایی که این روزها خودش پیشکسوت این عرصه است، بنشینیم و برایمان از روحیات و ویژگی‌های استاد مولایی بگوید؛ خرمیان از آشنایی 50 ساله‌اش با استاد مولایی می‌گوید و می‌افزاید: استاد مولایی از همان دوران جوانی با انفاس قدسی خود پای رحل قرآن نشستند و در مکتب‌القرآن در مساجد مختلف شب‌های دوشنبه جلسه قرآن داشتند. ما نیز به عنوان شاگرد کوچکی خدمت ایشان می‌رسیدیم، البته قبل از ایشان شاگرد مکتب «استاد محمدتقی مروت» بودم، خاطرم هست که مسابقات قرآن زیادی در «مسجد الجواد(ع)» قبل از انقلاب توسط استاد مولایی داوری شد و قاریان قرآن زیادی شرکت داشتند. استاد مولایی در لابه‌لای فعالیت‌های قرآنی خود هم کارهای خیرخواهانه نیز انجام می‌دادند که راه‌اندازی صندوق اندوخته نیکان یکی از آنها است. بسیاری از قاریان از جمله شخص من هنوز دفترچه اقساط صندوق را به صورت یادگاری نگه داشته‌ایم.


حالا استاد خرمیان است که در لابه‌لای خیالات دور و دراز روانه شده است، به هر سویی که سر می‌گرداند بر در و دیوار کوچه‌های خیال خاطراتی نقش بسته است که یک سر آن استاد مولایی است و سر دیگر آن هم قرآن؛ خاطراتی که هر بار که می‌آید با خودش لبخند را هم به همراه دارد.
خرمیان در ادامه می‌گوید: چندین مرتبه همراه استاد مولایی به سفر حج نیز مشرف شده‌ایم که جزء بهترین خاطرات همه ما به حساب می‌آید، ایشان یک زندگی قرآنی به همراه فرزندانش داشته‌اند و حقیقتاً استادی هستند که سال‌ها با اخلاق اسلامی کامل، رعایت همه شئونات دینی و مذهبی را می‌کردند و ما هیچ موردی نداریم که بشنویم استاد با شاگردی بداخلاقی کرده باشد. ایشان بسیار صبور، خوش اخلاق، مؤمن، متدین و ارادتمند به آستان مقدس اهل بیت(ع) بودند و پایان جلسات‌شان اختصاص به مداحی و مدیحه‌سرایی داشت.
این پیشکسوت قرآنی کشورمان در ادامه از ارادات مقام معظم رهبری به استاد مولایی هم سخن می‌گوید و می‌افزاید: چندین مرتبه دیده‌ایم که رهبر معظم انقلاب احترام ویژه‌ای برای استاد مولایی قائل بوده‌اند و همیشه فرموده‌اند که دعاگوی استاد مولایی هستند که جوانان زیادی را به سمت قرآن کشانده است.
شروع فعالیت‌های قرآنی استاد مولایی
استاد مولایی سرانجام پا را از کوچه‌های مجله‌ای که در دست گرفته است، بیرون می‌کشد، با اینکه می‌دانیم نباید زیاد حرف بزند اما از او می‌خواهیم در مورد فعالیت‌های دوران کودکی‌اش بگوید، سینه‌ای صاف می‌کند تا همراه خوبی باشد برای گفتن بخشی از خاطرات دوران کودکی؛ در مورد آغاز فعالیتش می‌گوید: در دوران دبستان خانم معلم‌مان که الان از دنیا رفته‌اند نمی‌توانست قرآن بخواند و من که علاقه به قرائت قرآن در وجودم وجود داشت به جای معلم قرآن می‌خواندم و دیگران هم تکرار می‌کردند، بعد از آن از مدرسه «عنصری» هم شروع کردم به کلاس‌های درس تشکیل دادن، تا به امروز که نزدیک به هفتاد سال این کلاس‌ها ادامه داشته است و هر بار کلاس‌ها را مرتب و بدون وقفه هفته‌ای یک روز و در ماه مبارک رمضان هر شب برگزار کرده‌ام. جلسات قرآن در ابتدا شب‌های دوشنبه در منازل برگزار می‌شد اما بعد‌ها جلسات در مساجد برگزار شد و ماه رمضان نیز هر شب در منازل، جلسات آموزش قرآن را برپا می‌کردیم.
این استاد مسلم آموزش قرآن کریم علاقه عجیبی به ارائه مباحث تفسیری در جلسات قرآن داشته است. استاد مولایی در این باره می‌گوید: از همان ابتدا علاقه بسیاری داشتم که در حین آموزش قرآن کریم مقداری هم در مورد مباحث تفسیری صحبت کنم و همین کار هم باعث پیشرفت در یادگیری بچه‌ها می‌شد.
این استاد برجسته قرآنی کشورمان در لابه‌لای صحبت‌های خود از سفرهایی که به منظور آموزش قرآن به مشهد داشته است به نیکی یاد می‌کند، سفرهایی که هر بار که صورت می‌گرفته است بیش از 10 روز به طول می‌انجامید، جایی که استاد در یادآوری خاطرت جا می‌ماند شاگردها به یاری‌اش می‌آیند، یادآوری خاطرات به سفر مشهد که می‌رسد، از حسینیه خیاط‌های مشهد هم یادی می‌شود و استاد می‌گوید: «روزگاری داشتیم، همه خوش و خرم بودند؛ خود مشهدی‌ها همیشه می‌گفتند جلسه‌داری را از استاد مولایی باید یاد گرفت».


قرائت دعای کمیل بالای گلدسته‌های حرم امام رضا(ع)
اسم خاطره که به میان می‌آید استاد مولایی غرق می‌شود در دریایی از خاطرات، انگار حضور هزاران شاگردی را که تربیت کرده است در کنار خود حس می‌کند، دست‌های لرزان، ذهنش را می‌برد تا نزدیکی‌های یکی از دورترین خاطرات و آن را که مربوط به یکی دیگر از سفرهایش به مشهد مقدس است پیش چشمان حافظه‌اش می‌گیرد تا تعریف کند برای ما که بی‌صبرانه منتظر شنیدن آن هستیم؛ «در یکی از سفرهایمان به مشهد که چندین روز به طول انجامید ما را به طور استثنایی دعوت کردند به بالای گلدسته‌های حرم امام رضا(ع) و مشرف به گنبد شریف، دعای کمیل را قرائت کردیم» به اینجا که می‌رسد رو به دو شاگرد روزهای دور، می‌پرسد، «من صوت آن دعا را ندارم، شما دارید؟» شاگردها هم قول پیدا کردن آن را به استاد می‌دهند، شاید استاد می‌خواهد در این روزهای تنهایی خودش، همدمی پیدا کند و بارها و بارها دعای کمیل را با جان دل گوش کند.
این خاطره را که تعریف می‌کند، محسن بادپا که به همراه محمدرضا خرمیان، گروه تهیه گزارش را همراهی می‌کند، می‌گوید: استاد علاوه بر اینکه بر قرآن کریم و اختلاف قرائات مسلط هستند، یکی از بهره‌هایی که از مکتب قرآن و اهل بیت(ع) برده‌اند این بوده است که عاشق دعای کمیل بوده‌اند و از 14 سالگی موفق به حفظ دعای کمیل شده‌اند و شب‌های جمعه به طور مرتب در این 70 سال دعای کمیل را از حفظ خوانده‌اند، تنها جایی که زمانی برق می‌رفت نگران پیدا کردن شمع و چراغ قوه و نور کمکی نبودیم مربوط به جلسه استاد مولایی بود، ایشان وسط دعا خواندن گریز هم می‌زدند و بدون اینکه فراموش کنند ادامه دعا را پیگیری می‌کردند و این در بهره‌مند شدن مستمعین از دعا بسیار مؤثر بود.
یکی دیگر از خاطرات استاد مولایی هم مربوط به اول شدن «محمدتقی مروت» در مسابقات قرآن مالزی است؛ که می‌گوید: وی اولین نفری بود که از ایران در مالزی اول شد، در مالزی یک قرآن دست‌نویس به روایت «ورش» بود که در پشت آن یک لوح‌هایی قرار داشت و هرکس که اول می‌شد لوحش را ضبط می‌کردند. آن سال که محمدتقی مروت اول شد، این قرآن را به همراه رحلش به او دادند و آورد ایران مثل کاپ‌های ورزشی، ایشان آمدند در جلسه و آن را گذاشتند جلوی من و گفتند این حق شما است و گفتند که ما هرچه داریم از شما داریم و یک سری تعارف دیگر... من گفتم، نه؛ شما باعث افتخار مذهب تشیع هستید و باعث شدید که دیگران بفهمند که شیعیان هم می‌توانند قرآن را به این زیبایی بخوانند. این بزرگترین خاطره‌ای است که دارم.
کتاب‌هایی که چراغ راه شدند
از استاد مولایی که حالا دیگر از این همه صحبت کردن مداوم خستگی به وضوح در چهره‌اش دیده می‌شود می‌خواهیم کمی هم در مورد کتاب‌هایی که نوشته است توضیح دهد؛ در این باره می‌گوید: بچه‌ها در قرائت‌هایی که از قاریان مصری می‌شنیدند، می‌دیدند در قرائت‌ها، اختلاف وجود دارد و فکر می‌کردند که آنها اشتباه می‌خوانند، حال این که آنها صحیح می‌خوانند و قرائت‌های مختلف را پیاده می‌کردند. من برای این که شاگردانم اطلاعات کافی درباره قرائت‌های مختلف داشته باشند، کتابی را به نام «تهذیب القرائة» در دو جلد نوشتم. به طریق شاطبیه که مورد استفاده قاریان قرار گرفته و می‌گیرد. در این کتاب، اختلاف قرائات را جدول‌بندی کردیم به‌گونه‌ای که بتوانند به آسانی یاد بگیرند، بعد هم «تجوید جامع» را به خواست دانشگاه تهران نوشتم که سازمان «سمت» آن را چندین بار تجدید چاپ کرده‌ است و جلد اول آن را به قرائت عاصم نوشتم.

خواسته استاد از شاگردانش
شاید بسیاری از فعالان قرآنی بخواهند بدانند که خواسته استاد مولایی به عنوان شخصی که سالیان سال در این عرصه شاگردپروری کرده است چه چیزی است. بنابر این از استاد سؤال می‌کنیم که سفارش و خواسته‌شان از قاریان و حافظان جوان فعال در عرصه قرآن چیست؟ استاد مولایی بدون مکث و با کوچکترین تأخیری می‌گوید: خواسته من این است که نه تنها به خاطر پول وارد این عرصه نشوند، بلکه به خاطر حضور در جلسات قرآن پولی دریافت نکنند. الان مرسوم شده است که در برنامه‌های شبی با قرآن پول مطالبه می‌کنند که از نظر من این پول حرام است و این کار یعنی فروختن قرآن به ثمن بخس؛ بنده در طول این هفتاد سال یک ریال استفاده برای خودم نبردم و حتی از درآمد خودم نیز برای آموزش قرآن کریم هزینه کردم، آنجایی که لازم بود از خودم مایه گذاشتم به عنوان مثال به برخی قرآن‌آموزان همچون «شهریار پرهیزکار» برای حفظ هر جزء از قرآن کریم یک سکه هدیه می‌دادم.
از استاد مولایی در مورد شاگردهایی که آموزش داده است نیز سؤال می‌کنیم که می‌گوید: من هیچ وقت این آقایان را شاگرد خودم نمی‌دانم، آنها دوستان من هستند و من خودم را قابل این نمی‌دانم که معلم باشم اما به هر حال بسیار خوشوقت و خوشحالم که این دوستان من، الان در مرحله بالایی هستند و فرزندان من حساب می‌شوند و نوه‌هایی برای من در عرصه قرآن تربیت می‌کنند که در سطح جهانی با ارزش‌اند؛ قاریانی که سالی یک مرتبه می‌آیند به ایران و در مسابقات شرکت می‌کنند از تلاوت این قاریان(ایرانی) با آن که آنها لهجه عربی ندارند، تعجب می‌کنند. این قاریان در مجامع بین‌المللی مثل سوریه و مصر و عربستان هم درخشیده‌اند و نفرات اول و دوم شده‌اند.


محسن بادپا در زمینه شاگردپروری استاد مولایی می‌گوید: در خاطرم هست که اولین بار به جلسه استاد مروت رفتم و بعد که مقداری با تجوید آشنا شدم خود استاد مروت جلسه استاد مولایی را برای تکمیل قرائت ما معرفی کردند. هنوز هم که هنوز است، ایشان با نوشته‌های خود تکیه‌گاه و مرجع قاریان هستند. از همه اینها مهم‌تر، شخصیت قرآنی استاد مولایی است که چیزی فراتر از بحث تجوید هستند. زمانی که ما به بالای گلدسته‌های حرم امام رضا(ع) رفتیم و مشرف بر گنبد طلایی شدیم و ایشان دعای کمیل را از حفظ تلاوت کردند ما فهمیدیم با یک شخصیت معمولی طرف نیستیم و ایشان اول در اخلاق معلم ما بودند و پس از آن در یادگیری قرآن، ما در مدت زمان 45 سالی که در خدمت ایشان بودیم یک کلام غیبت از ایشان نشنیدیم و همین امر باعث عزت ایشان شد.
قبل از اینکه زمان عیادت ما از استاد مولایی به پایان برسد از استاد می‌خواهم که سخن پایانی خود را برای فعالان این عرصه و کسانی که قصد ورود به آن را دارند بگوید، «از همه فعالان عرصه قرآن می‌خواهم چه برای خواندن و چه برای آموزش قرآن پولی دریافت نکنند چرا که اجر آن عندالله است و حیف است این اجر با پول معاوضه شود. کما اینکه خود من هم همین طور بودم. برای افرادی که مبتدی هستند نیز می‌گویم با کمال خضوع و خشوع در برابر قرآن زانو بزنند ‌و از خدا بخواهند که قرآن را بر آنها تعلیم کند.»
برنامه عیادت از استاد مولایی که تمام می‌شود به این فکر می‌کنم که اینجا گوشه‌ای از این شهر، جسم یک استاد قرآن بر روی زانوانش سنگینی می‌کند و صدای نفس نفس زدن‌هایش آن زمان که دستگاه اکسیژن با او نیست خودش را هم کلافه می‌کند، اما چگونه است که با این وضع، قرآن را رها نمی‌کند و هنوز در برنامه روزانه‌اش تلاوت قرآن جایگاه اصلی را دارد، شاید این همان معنای عشق واقعی باشد که همه از آن دم می‌زنند، همان عشقی که باعث شد تا استاد مولایی در یکی از گفت‌وگوهایش بگوید، «از خدا می‌خواهم مرگ من را در کنار رحل قرآن قرار دهد.» اینجا در یکی از مناطق شمالی شهر تهران استاد ابراهیم مولایی در سن 87 سالگی پای رحل قرآن هنوز هم عشق و دلدادگی به آن را تمرین می‌کند.

گزارش از تیمور کاکایی

انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
خادم
|
-
|
۱۳۹۳/۰۳/۲۸ - ۰۹:۵۲
0
0
خدمات استاد مولایی در زمینه قرآن در جامعه بسیار ارزنده است و امیدوارم خداوند به این استاد مسلم قران جزای خیر در دنیا و آخرت عطا کند، همچنین از حسن سلیقه ایکنا برای ارائه گزارش از این استاد گرامی بسیار تشکر می‌کنم.
عباس
|
-
|
۱۳۹۳/۰۳/۲۸ - ۱۱:۳۳
0
0
چقدر قشنگ نوشته بودید، حال و هوای دیدار به آدم سر می زنه
خدا حفظشون کنه و شما هم از این گزارش ها بیشتر کار کنید/ متشکر
ایمانی
|
-
|
۱۳۹۳/۰۳/۲۸ - ۱۴:۵۵
0
0
عیادت از این عزیزان کار بسیار شایسته ای است آن هم چنین استادی که خدمات زیادی داشته است و به درستی فرزند زمان خودش بود
محمد
|
-
|
۱۳۹۳/۰۳/۲۸ - ۱۴:۵۷
0
0
متن گزارش خیلی زیبا بود.دستتون درد نکنه. خدا به استاد مولائی صحت و طول عمر بابرکت عطا کنه.
مهدی از تهران
|
-
|
۱۳۹۳/۰۳/۲۸ - ۱۷:۰۸
0
0
از جنابعالی استدعا دارم برای سلامتی استاد مولایی و همه معلمین با اخلاص قرآن کریم سوره مبارکه حمد را با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد تلاوت فرمایید......

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ﴿1﴾ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿2﴾الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ ﴿3﴾مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾ اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ ﴿6﴾صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ ﴿7﴾
مهدی از تهران
|
-
|
۱۳۹۳/۰۳/۲۹ - ۱۰:۲۴
0
0
جهت سلامتی همه معلمین با اخلاص قرآن کریم سوره مبارکه حمد باذکر صلوات بر محمد و آل محمد
captcha