به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، آیتالله رضا رمضانی، رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگهای شیعه، امام و خطیب جمعه هامبورگ و مدیر مرکز اسلامی این شهر در گفتوگو با خبرنگار شبکه «مسلم تی وی» در آلمان به تشریح ابعاد دومین نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غرب پرداخت.
روابط عمومی مرکز اسلامی هامبورگ نسخهای از این گفتوگو را در اختیار ایکنا قرار داد که حاصل آن از نظر میگذرد.
آیتالله رمضانی در ابتدای این گفتوگو در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت فکری و روحی جوانان غربی و اینکه آیا آنان مستعد دریافت نامه جدید رهبر معظم انقلاب بودند، اظهار کرد: شرایط این روزها در اروپا به لحاظ برخی از حوادث و وقایع چندان مناسب نیست، بلکه در بعضی از کشورها بحرانی است؛ زیرا مردم و طبعاً جوانان از یک سو با سیل پناهجویانی که از کشورهای سوریه، عراق، افغانستان، یمن و برخی نقاط دیگر به اروپا و بهویژه آلمان سرازیر شدهاند، مواجه بوده و از نزدیک شاهد برخی از رنجها و مصائب آنان هستند و از سوی دیگر عملیاتهای تروریستی و ناامنیهای گسترده و سازماندهی شدهای را از سوی گروههای افراطی مشاهده میکنند و این غیر از کشف عملیاتهای ناموفق تروریستها است که توسط دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی شناسایی میشود.
رمضانی افزود: شاید بسیاری از جوانان این روزها بهطور ناخودآگاه با دیدن این صحنهها پرسشهایی در ذهنشان پدید آمده که برای آن به دنبال پاسخهای صادقانه و روشن، آن هم به دور از غوغاهای رسانهای هستند. لذا، زمینه برای شنیدن سخن حق بسیار فراهم است؛ گرچه باز هم برخی از رسانهها، ضمن سانسور و بایکوت واقعیتها تلاش دارند پاسخهای غیر دقیق و نادرست و از قبل طراحی شده را بر اساس یک سلسله پیشفرضهای ثابت به خورد آنان بدهند.
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ گفت: به نظر من شرایط عمومی جوانان در این روزها، آمیزه و ترکیبی از کنجکاوی و جستوجوگری برای رسیدن به حقیقتی است که ورای شیشه دوربینها و موجهای رسانهها میگذرد و آنها در جستجوی آنچه که در متن میدان مشاهده میکنند و آنچه سبب و علتالعلل این وقایع است، هستند و از سوی دیگر نسبت به آینده هراس داشته و نگرانند؛ آیندهای که تاکنون اینگونه وانمود میشد که تأمین شده؛ ولی امروزه نشانهها حاکی از آن است که ممکن است با گسترش تروریسم سازمانیافته و گروههای جنایتکار، امنیت و آسایش عمومی بر هم بریزد و آینده نیز تحت تأثیر قرار بگیرد.
نامه رهبر معظم انقلاب؛ پاسخی روشن به پرسشهای جوانان غربی
وی ادامه داد: البته آنان حق دارند نگران باشند چراکه هر روزه تهدیدهای زیادی برای قتل و کشتار دریافت میشود و ناباورانه اتفاقات ناگواری به وقوع میپیوندد. بهعنوان مثال در همین چند روز اخیر در شهر هامبورگ که یکی از امنترین شهرهای اروپاست، مدارس به خاطر یک تهدید، تعطیل شد یا در هانوفر مسابقه فوتبال انجام نشد و بدتر، در آمریکا که اشخاص بیگناه به گلوله بسته شدند. حتی این احساس وجود دارد که در آینده با بازگشت تروریستهای صادراتی که از اروپا برای جنگ به عراق و سوریه و ... رفته بودند، روز به روز به دامنه این جنایات افزوده شود.
رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگهای شیعه عنوان کرد: طبیعتا در چنین شرایطی زمینه روحی و ذهنی برای جوانان فراهم است، چون هم منتظر دریافت تحلیلهای قانعکننده و خردپسند برای وقایع هستند و هم به علاجی برای آینده فکر میکنند. این در حالی است که در میان خیل انبوه رسانههای دیداری، شنیداری و نوشتاری کمتر میتوانند به یک تحلیل درست و جامع با راهحل مناسب دست پیدا کنند و بیشتر مطالب، صرفاً هیجانی، احساسی و حتی کهنه و خالی از سخن تازه است. بنابراین، پاسخ این پرسش که آیا جوانان غربی مستعد دریافت نامه جدید بودند؟ به نظر مثبت است؛ چراکه جوانان غرب با مطالعه این نامه میتوانند از علل و ریشههای بسیاری از مسائل به صورت شفاف سر در آوردند.
رمضانی در تحلیل فاصله زمانی بین دو نامه و اینکه آیا فاصله نامهها از قبل در نظر گرفته شده بود، گفت: معظمله بهعنوان یک معلم و مربی دلسوز در عرصه بینالملل در این دنیای پیچیده و متغیر برنامه تربیتی مستمری را در قبال نسل امروز به ویژه جوانان غرب دنبال میکنند. طبعاً در چنین روندی تعدد ارتباطات میتواند مهم و نقشآفرین باشد. رابطه مستقیم و مستمر از مختصات ولایت است که لحظه به لحظه در متن حوادث حضور پیدا میکند و راه و چاه و فرصتها و چالشها را ترسیم میکند و هم ارائه طریق میکند و هم ایصال الی المطلوب.
هدایت مهرورزانه رهبری پس از حادثه پاریس
وی با بیان اینکه در تفکر الهی تفاوتی بین انسانی که در غرب زندگی میکند با انسانی که در شرق زندگی میکند نیست، افزود: حق هدایت برای همه افراد ثابت است و باید حجت بر همگان ارائه شود. در واقع وقتی حادثهای در حد تروریسم کور فرانسه رقم میخورد و آنان در خانه خود و از نزدیک با آنچه ملتهای مسلمان در طول سالیان دراز به ویژه در دهه اخیر از آن رنج کشیدهاند، آشنا شوند، طبیعی است که فرصت مناسب و بستر سخن فراهم و ذهنها برای شنیدن سخن جدید آماده میشوند و این جاست که ایشان بهعنوان طبیبی درد آشنا و با نگاه هدایتی به شیوه مهرورزانه حضور یافته و به روشنگری اذهان میپردازد تا زمینهای برای چارهاندیشی و محملی برای همفکری بسازد.
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ ادامه داد: زمانی که طلب و نیاز حقیقی وجود دارد، دم فرو بستن و خاموشی در منطق ولایت ناصواب است. رهبر معظم انقلاب بهعنوان یک مصلح دینی، بلکه یک مصلح بشری که حتی برای غیر دینداران خیراندیشی میکند، در سطح جهانی به حسب شرایط موجود در غرب این نامه را برای جوانان نوشتند. البته از نظر تحلیلهای آکادمیک، وزانت و غنای نامه اول به گونهای بود که انصافاً خوراک چندین سال مجامع علمی غرب را در رشتههای مختلف میتوانست تأمین کند. لذا، به نظر میرسد که نامه اول هنوز جای کار فراوان دارد و باید روی ابعاد مختلف آن فعالیت علمی و پژوهشی صورت گیرد، گرچه برنامههای خوبی هم تاکنون از سوی مجموعهها و تشکلهای مختلف در غرب و حتی برخی از جوانان علاقهمند صورت گرفته است. از این منظر، نامه دوم مکمل نامه اول است.
شباهت و ارتباط بین نامه اول و دوم رهبر انقلاب به جوانان غربی
رمضانی با اشاره به شباهت و ارتباط بین نامه اول و دوم رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی، گفت: زوایای هر دو نامه که از طرف یک مصلح بزرگ برای جوانان اروپایی و آمریکا نوشته شده، بسیار گسترده است. هر دو نامه منطقی، منصفانه و در عین حال مستقیم، صمیمانه و واقعگرایانه است. رهبر معظم انقلاب در این نامه تلاش دارند با تواضع خاصی که هنر مردان خداست، پیامها را بر اساس مکانیزم تولید و با دریافت ادراکات فطری منظم به مخاطب منتقل کنند. هر دو نامه از بدیهیات، مشاهدات و تجربیات روزمره جدید شروع شده و سپس پرسشهای موجود در اذهان عمومی جوانان را برجسته کرده، تا فکر و دل آنان را به کار بیندازد. از اینرو مقایسههایی بین نمونههای یکسان در غرب و شرق صورت گرفته تا داوریهای دوگانه برخی دول غربی را نشان دهد و نیز تحلیلهای تاریخی و عقلانی در این نامه ارائه شده و جوانان را به تأمل بیشتر برای فردایی بهتر و ایمنتر فرا خوانده است.
رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگهای شیعه عنوان کرد: در عین حال، موضوع نامه اول، دعوت به مطالعه و شناخت مستقیم راجع به اسلام بود و در نامه دوم به دنبال مسائل قبلی و به تناسب شرایط پدید آمده، موضوعات جدیدی مطرح شده است؛ از جمله اینکه تروریسم درد مشترک همه ملتهای جهان است که محتاج چارهاندیشی جمعی است، تضاد برخی از سیاستهای کلان غرب و برخوردهای دوگانه، عامل اصلی شکلگیری و گسترش تروریسم است، اصلاح اندیشه خشونتزای برخی از سیاستهای فرهنگی، اجتماعی و جهانی دولتهای غربی، اساسیترین اقدام برای ایجاد امنیت در غرب است، تعاملات صحیح فرهنگی غرب و شرق امری مرغوب و مطلوب و در مقابل، پیوندهای تحمیلی مخالف با تکثر فرهنگی، امری مردود و نادرست است، رفتار ظالمانه با مسلمانان ساکن اروپا و آمریکا یک اشتباه بزرگ و زیانبخش به حال جامعه غربی است و باید جهت رسیدن به آیندهای بهتر، تعامل صحیح و شرافتمندانه با جهان اسلام پیریزی شود. اینها برخی از مهمترین مسائلی بود که در این نامه مطرح شده است.
دعوت جوانان غربی به انصاف و نگاه برابر
وی با اشاره به محتوای نامه دوم، اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب عهدهدار یک مأموریت تاریخی برای ایجاد وفاق منطقی بین جامعه انسانی بر پایه عقلانیت و معنویت است و با دو نامه اخیر در پی ادای رسالتی جهانی برآمده است؛ از اینرو بطن و روح نامه، دعوت به انصاف و نگاه برابر است. آیتالله خامنهای میخواهند بار دیگر ضرورت عدالت را یادآور شده و رفتارهای تبعیضآمیز و ستم ورزانه را پایه هر کژی و تباهی قلمداد کنند. لذا، کلید واژههای نامه، قابل دقت فراوان است.
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ افزود: رهبر معظم انقلاب در بخشی از این نامه از همپیمانی غرب با حامیان آشکار و شناختهشده تروریسم تکفیری، علیرغم داشتن عقبماندهترین نظامهای سیاسی، گلایه میکند، در بخشی دیگر برخورد دوگانه غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام را به چالش میکشد و در بخشی دیگر از پشتیبانی از تروریسم دولتی و ستمی که بر مردم مظلوم غزه و فلسطین روا داشته میشود سخن میگوید.
وی ادامه داد: همچنین آیتالله خامنهای در بخش دیگری از این نامه از خسارتهای انسانی، زیرساختهای اقتصادی و صنعتی کشورهای مورد تهاجم از سوی غرب که آنها را از توسعه بازداشته و در مواردی دهها سال به عقب برگردانده سخن میگوید و در فرازی دیگر از ذهنیت آلوده به تزویر، ذهنیتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است، پرده برمیدارد و وضع مقررات در برخی کشورهای اروپایی برای تشویق شهروندان به جاسوسی علیه مسلمانان را عامل گسترش ناامنی میشمارد و از خاصیت برگشتپذیری ظلم سخن میگوید.
جنگ نرم غربیها به شکل استعمار نو بروز یافته است
رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگهای شیعه گفت: یکی از مهمترین مسائل این نامه، سیاستهای فرهنگی است که از آن بهعنوان هجوم نرم یاد شده و به شکل استعمار فرانو بروز یافته است. آنچه بهعنوان شبیهسازی و همانندسازی فرهنگی جهان مطرح میشود، خطری بزرگ و خسارتبار برای جامعه بشری است؛ چراکه مبتنی بر مؤلفههای «استکبار و ستیزهجویی» و «بیبندوباری اخلاقی» و «معناگریزی» است و نمیتواند جامعه بشری را به خوشبختی پایدار و با ثبات برساند و در نهایت رهبر معظم انقلاب پیشنهاد میکنند که شکافها به جای تعمیق، ترمیم شود و از جوانان میخواهند لایههای ظاهری جامعه خود را بشکافند و با استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنند تا بار دیگر امید به آینده در بشریت زنده شود و آرزوی دیرین برای تجربه کردن امنیت جامع برای همگان به رؤیایی دست نیافتنی تبدیل نشود.
وی با اشاره به عملکرد مراکز اسلامی اروپا در رساندن نامه اول و دوم رهبر معظم انقلاب به دست مخاطبان اصلی آن، بیان کرد: بهطور کلی وظیفه اصلی مراکز اسلامی اروپا این است که اندیشههای ناب الهی که بهطور خاص در قرآن و عترت تجلی یافته است را به جامعه بشری به شکل صحیح منعکس کند. لذا، این وظیفه ذاتی و دائمی ماست که در تمام فعالیتها مورد توجه است و تعطیلبردار نیست. اما در خصوص نامههای معظمله بر اساس گزارشهایی که به دست ما رسیده، تاکنون فعالیتهای خوبی در این زمینه صورت گرفته است. از آن جمله برگزاری برخی کنفرانسها و جلسات علمی و آکادمیک بوده که اخیراً یکی از آنها در برلین برگزار شد.
رمضانی گفت: اسلام، مکتبی حیاتبخش است که مؤلفههای اساسی آن عبارتند از امنیت، عدالت، معنویت، اخلاق، عقلانیت و اعتدال بر اساس رحمت الهی. به نظر میرسد که باید بر اساس مؤلفههای یاد شده، بنیانهای جدیدی برای نظم جهانی در نظر گرفت، چراکه دیدیم که نظم جهانی مورد نظر برخی از قدرتهای بزرگ که با راهبردهای استعماری با اشکال جدید طراحی شده، نه در سطح دنیا؛ بلکه حتی در حیات خلوت خود آنان پاسخگو و کافی نیست. این حقیقتی است که بشریت را به تأملی ژرف دعوت میکند و نامه آیتالله خامنهای برای تذکر بر همین معناست.
تعریفهای غیردقیق از چیستی انسان در غرب
مدیر مرکز اسلامی هامبورگ بیان کرد: مصیبت بزرگ دنیای معاصر این است که با تعریفهای غیردقیق از چیستی انسان که به صورت گسسته از کلیت هستی ارائه میشود، آموزههای ناب ادیان ابراهیمی با ویرایشی سکولار در جوامع غربی کمرنگ و بیفروغ شده است و این امر به نوبه خود موجب شده نیازهای حقیقی بشر در ابعاد مختلف مغفول و بیپاسخ بماند و رفته رفته به بحرانهای فکری، معنوی، عقیدتی و اخلاقی دامن زده شود؛ طبعاً برای برونرفت از این بحران باید به ایدههای جهانی و قوانین طلایی برخاسته از جوهر و گوهر دین بازگشت.
وی اظهار کرد: امروزه با تجارب جهانی که بهویژه در طول دو قرن اخیر به دست آمده بسیار روشن است که مطالبات حقیقی بشر را نمیتوان با ایجاد نیازهای کاذب و ارائه پاسخهای غیر واقعی معطل گذاشت؛ چراکه با روشهایی که تاکنون اعمال شده، هر روز بر عمق و دامنه بحرانها افزوده خواهد شد و دیگر امکان مدیریت و تأمین امنیت مطلوب وجود نخواهد داشت. اکنون نوبت آن رسیده که با نگاهی واقعگرایانه، راهبردی فراروی بشر امروزی قرار گیرد تا از این اضطراب و افسردگی و بیهویتی و ناامنی رهایی پیدا کند و خود واقعی و حقیقت اعلای خویش را به دست آورد تا به حقیقت صلح و آشتی با خود، دیگران و خدا نائل شود.
رمضانی در پایان با بیان اینکه برای تحقق صلح و عدالتی که عقلای عالم و متن جامعه بشری انتظار آن را میکشند، باید کرامت انسان بهویژه در همه ابعاد در حوزه فکر و تکثر اندیشه حفظ شود، گفت: حاکمیتهای جهانی باید حضور و مشارکت ملتها در سرنوشت خود را پذیرا باشند و بر اساس اصل همزیستی و مدارا، از اعمال نژادپرستی و تبعیض دینی و فرهنگی در جوامع پرهیز کنند؛ چراکه جز این راهی برای حاکمیت اخلاق و چشیدن طعم شیرین زندگی مسالمتآمیز وجود ندارد.