سیدمجتبی مجاهدیان، شاگرد علامه سیدعلی کمالی دزفولی و سردبیر نشریه معارف در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، اظهار کرد: نگاه استاد مفسر مرحوم علامه کمالی به تفسیر، نگاه ویژهای بوده است. عین کلام ایشان است که میفرمود «من ابداً معتقد به شرح زیاد قرآن و احادیث نیستم؛ چون از حیطه فهم تبادری اولی آدمی خارج میشود. از فهمی که مال جبلّه و فطرت آدم است دورتر میشود». ایشان میگفت که من مدتی است به این روایت که از لسان اهلبیت(ع) نقل شده است فکر میکنم «اِنّ احادیثَنا صعبٌ مستصعبٌ»؛ یعنی احادیث ما نه تنها صعب/ سختند بلکه مستصعب نیز هستند. آنگاه اين سؤال را مطرح ميكردند كه چرا اهل بيت(ع) با وجود كلمه «صعب»، «مستصعب» را نيز آوردهاند؟! و سپس خود در مقام پاسخ ميفرمود «مستصعب» از باب استفعال، طلب سختی و پیچیدگی است. به عبارت ديگر منظور آن است که متأسفانه برخی احادیث ما اهل بيت(ع) را سختتر کرده و میپیچانند؛ با وجود اینکه احادیث آنقدر پيچيدگي و سختی ندارند! اینها شماری از همان راویان، شارحان، مفسران، قصاصون و ... هستند. قرآن نیز چنین است». اين نگاه کلی مفسر فقید ما به شرح و تفسير قرآن بوده است.
وی اظهار کرد: ایشان معتقد بود که قرآن بنا بر فرمایش خودش «تبیاناً لکل شیء» است؛ یعنی حداقل خود برای خودش روشن است. البته جاهايي وجود دارد كه فهم برخی آیات براي ما مشكل ميشود كه ميتوان از آيات ديگر و نیز بيان اهل بيت(ع) استفاده کرد و آن مشكلات را برطرف کرد. با این نگاه، تفسیر قرآن از نگاه مرحوم علامه كمالي باید موجز، روان، ساده و بدون تکلّف باشد؛ و البته ویژگی عمده تفسیر مکتوب ایشان «تفسیر قرآن برای همه» نیز همین است، یعنی یک تفسیر تقريباً مجمل است و خیلی در بند نقل اقوال و آراء گوناگون و پي در پي مفسران در ذیل هر آیه و به هر بهانهای نیست.
مجاهدیان ادامه داد: با اين نگاه، نميتوان از اين تفسير انتظار داشت كه جامع آراء متفاوت مفسران در طي تاريخ تفسير باشد و یا در رد و قبول و یا جرح و تعدیلِ رطب و یابسِ اقوال مختلف تفسیری تلاش كند. خواننده در این تفسیر گاه میبیند که مفسر ذیل آیهای در بخش تفسیر (پس از بخشهای ترجمه، واژگان و روایت) مینویسد «ترجمه کفایت میکند». البته جاهایی که لازم است نظر مفسران را طرح و به ارزیابی آن ميپردازد؛ اما چنانکه اشارت رفت این رویه معمول مرحوم علامه ذيل هر آيه نیست؛ چون معتقد بود كه این شیوه، فهم قرآن را دشوار میکند. او میفرمود ما نبايد با پیچ و تاب دادنهای بی مورد تفسیر، بر فهم قرآن پردهاي اضافه كنيم بلکه باید بی افاده پرده از فهم قرآن برگیریم.
قرآن و تفسیر آن برای همه مردم است
وی گفت: علامه كمالي در مقدمه «تفسیر قرآن برای همه» در وجه تسمیه آن نوشتهاند «این تفسیر را تفسیر قرآن برای همه نامگذاری نمودم زیرا قرآن و تفسیر آن، برای همه مردم است». شاید این سؤال پیش بیاید که آیا منظور مفسر از این نامگذاری این بوده که تفسیری مبتدئانه و سطح پائين از قرآن بنویسد که تنها برای عموم مردم باشد و به درد فرهیختگان و عقول و فحول جامعه مسلمان نمیخورد؟ اتفاقا همين سؤال را بنده در زمان حیات استاد از ایشان پرسیدم و زماني كه فرمودند اين تفسير را به اين نام گذاشتم، پيشنهاد كردم نامی كوتاهتر و شكيلتر انتخاب كنند؛ اما ايشان اصرار داشت که بايد همين نام باشد و به زیبایی فرمودند «این تفسیر برای همه مردم است و مگر نخبگان جزو همه مردم نیستند؟!» حقیقت این است که این تفسیر مأدبه و سفرهای برای همگان، اعم از فرهیختگان و عموم مردم است و هر کس میتواند به اندازه توان و نیاز خود از آن بهره برگیرد.
مجاهديان با اشاره به بازتاب این تفسیر در میان عموم مردم به ویژه استقبال از آن در جلسات قرآن مساجد، و نیز بازتاب این تفسیر در میان نخبگان گفت: چند تن از نخبگان بنام از جمله استاد قرآن پژوه آیتالله مهدویراد، معارف پژوه فرهیخته استاد منوچهر صدوقی سها، تفسیر پژوه گرامی استاد سيدمحمدعلي ایازی و قرآن شناس ارجمند استاد بهاءالدین خرمشاهی پس از چاپ و انتشار این تفسیر، به آن و مفسر فقیدش اظهار لطف و ارادت کردند. به گفته استاد خرمشاهی «تفسیر قرآن برای همه» تفسیر مهم و پرنکتهاي است که عالمانه مورد تحقیق قرار گرفته و میتواند یکی از بهترین منابع تفسیری موجود باشد. ایشان با اظهار شعف از انتشار و رویت این تفسیر بیان کرد «از مدتی که غرق مطالعه این اثر نفیس شدم چه دقایق و نکتهها که در آن یافتم؛ از ترجمه سوره حمد نکات و دقایق دارد تا آخر آن». و این نشان میدهد که علاوه بر همه اقشار مردم، نخبگان و فرهیختگان قرآنی هم می توانند از دقایق تفسیری مرحوم علامه کمالی بهرهمند شوند.
ترجمه قرآن با قرآنشاگرد علامه كمالي دزفولي در ادامه بهعنوان مثال به بيان دقايقي از ترجمه سوره حمد پرداخت و گفت: مرحوم علامه اولین آیه سوره حمد؛ «بسمالله الرحمن الرحیم» را چنين ترجمه كردهاند «بنام خداوند بخشاینده[به همه] و مهربان[به مؤمنان]». چون واقعیت امر این است كه صفت رحمانیه با رحیمیه فرق میکند که باید به دقت مشخص شود. صفت رحمانیه خداوند گسترده است و شامل همه موجودات ميشود؛ اما صفت رحیمیه مخصوص مؤمنان است. استاد اين دقت را در ارائه ترجمه خود لحاظ داشتهاند.
وي ادامه داد: ایشان کلمه «العالمین» در آيه دوم حمد یعنی «الحمدلله رب العالمين» را به «جهانها» ترجمه کردهاند؛ برخلاف بسياري از مترجمان كه «جهانيان» ترجمه كردند. اين ترجمه استاد بيدليل نيست بلکه مستند به قرآن است؛ به گفته ايشان کلمه عالمین جمع عالم است. عالم در عرف مردم یعنی جهانیان(مافي العالم) اما منحصر در این معنا نیست؛ بلكه معناي گسترده تری نیز دارد و آن جهانها است؛ به این دلیل که در سوره شعرا آیات 24- 23 خداوند ميفرمايد «قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ(23) قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إن كُنتُم مُّوقِنِين(24)» (فرعون گفت رب العالمین چيست؟ گفت پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو استاگر اهل يقين باشيد). یعنی خدای جهانهاست و البته خداي جهانیان نیز هست. ترجمه علامه كمالي از اين آيه و سوره یکی از دقیقترین ترجمههای موجود است؛ چون ترجمه قرآن با قرآن است.
سه رويكرد به ترجمه قرآن كريم اين محقق قرآني در ادامه بیان كرد: به طور کلی در هنگام ترجمه قرآن، نگاه مترجمان به آيات سه نوع است، یک نگاه «ناظر به زبان مبدأ» است؛ در این نگاه مترجمان وقتی میخواهند آیهای را ترجمه کنند، به زبان مبدأ قرآن بسيار توجه ميكنند و ميگويند اين كلام خداوند است، كم و زياد ندارد و بسیار دقیق است، پس بدون کم و زیاد کردن حتی یک حرف باید ترجمه صورت گیرد. این نوع نگاه آسیبهایی را متوجه ترجمه میکند و ترجمه، شدیداً تحتاللفظی، نازیبا، پر دست انداز و ناخوشخوان میشود. مانند ترجمه مرحوم آیتالله شیخ محمدكاظم معزی دزفولی که آخرین ترجمه منتشر شده از نسل ترجمه های تحتاللفظی است که بارها چاپ شده است. اين ترجمه اگر چه به متن قرآن بسیار وفادار است اما چندان به فهم مخاطب توجهي نمیکند.
وی افزود: نگاه ديگر مترجمان به ترجمه آیات، «ناظر به زبان مقصد» است. در این ترجمه، نگاه مترجمان به فهم و گیرایی مخاطب از قرآن است. ایشان در پی فهم مخاطب از آیات هستند. این نگاه نیز علی رغم امتیازاتی که دارد، آسیبهایی نیز به همراه دارد که اگر مترجم دقت نکند، ترجمه او سر از تفسیر در میآورد و یا با تفسیر قرآن آمیخته میشود. مانند ترجمه مرحوم علامه محيالدين مهدي الهیقمشهای؛ این ترجمه گرچه از فضل تقدم برخوردار است و جزو متقدم نسل جدید ترجمههای قرآن است که بسيار مورد استقبال قرار گرفته است و مخاطب عام هم وقتي آن را ميخواند تا حدود زيادي راضي است؛ اما مخاطب فرهیخته چندان به اين ترجمه راضی نمیشود چرا که تا حدود زیادی ترجمه آیات با توضیحات تفسیری امتزاج یافته است. حتی دیده شده که برخی از ناشران برای رهایی از این مشکل عنوان «خلاصه التفسیر» را بر این ترجمه نهادهاند!.
مجاهدیان اظهار كرد: نگاه دیگری به ترجمه وجود دارد که به ویژه در دو دهه اخیر شاهد رونق آن هستيم؛ بزرگاني هستند كه در اين حيطه به نظریه پردازی و سپس ترجمه دست یازیدهاند؛ از جمله استاد فولادوند، دکتر مجتبوی، استاد خرمشاهی، آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی، مسعود انصاری، استاد سیدعلی موسوی گرمارودی و مرحوم علامه کمالی که بهطور کلی مواجهه ايشان (علیرغم اختصاصات و شدت و ضعفهایی که دارند) به ترجمه نه صرفاً تنگ نظرانه و تحتاللفظی است و نه بی باکانه و آمیخته با تفسیر. يعني اين حد و حدودها را در ترجمه رعایت میکنند. لذا ترجمه مفسر فقید ما از سوره حمد و بقره که در جلد يك اين تفسير آمده، هم وفادار به متن است و هم براي مخاطب قابل فهم است.