به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، هنر و قالبهای گوناگون آن در عصری که شاهد صفآرایی تمام جبهه تفکر مادی در مقابل تفکر توحیدی هستیم، اهمیت دو چندان پیدا کرده و وظیفه مهمی در تبیین حقایق و مقابله با دشمنیها دارد، از این رو رسالت هنر انقلابی در دوره پس از انقلاب اسلامی مطرح میشود و هنرمندان متدین و انقلابی نقشی مضاعف مییابد.
در این رابطه رهبر معظم انقلاب نیز در فرازی از رهنمودهای خود خطاب به اصحاب فرهنگ و هنر فرمودهاند: «توقعِ انقلاب از هنر و هنرمند، یک توقعِ زورگویانه و زیادهخواهانه نیست؛ بل مبتنی بر همان مبانی زیباشناختی هنر است؛ هنر آن است که زیباییها را درک کند، این زیباییها لزوماً گل و بلبل نیست، گاهی اوقات، انداختن یک نفر در آتش و تحمل آن، زیباتر از هر گل و بلبلی است، هنرمند باید این را ببیند، درک کند و آن را با زبان هنر تبیین نماید».
ایشان در فرازی دیگر با اشاره به آیه 39 سوره احزاب دارند: «مهمترین وظیفه(انسانِ هنری و فرهنگی) هم تبلیغ و تبیین است؛ «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ...، (پيامبران پيشين) كسانی بودند كه تبليغ رسالتهای الهی میكردند و(تنها) از او میترسيدند و از هيچكس جز خدا واهمه نداشتند...» این یک معیار است؛ حقیقتی را که درک میکنید، آن را تبیین کنید».
«شما وقتیکه هنری را در خود یافتید و آن را دنبال کردید و ریشه و چشمه هنر را در خودتان به جوشش درآوردید، باید کوشش کنید مایه هنری را غلیظ نمائید تا بتوانید این اندیشه مقدس و این روح پاک امروز دنیا ـ یعنی انقلاب اسلامی ـ را که مثل روح و اندیشه معصومی، در دنیای ناپاک افکار غلط و در روزگار سیاه ما، بالاخره جای خودش را در دنیا باز میکند، تقویت نمائید و گسترش دهید».
در این گزارش تا به بهانه روز 20 فروردینماه مصادف با شهادت مرتضی آوینی، سید شهیدان اهل قلم و نامگذاری این روز به نام هنر انقلاب اسلامی، در این خصوص با دو تن از چهرههای هنری و ادبیات دینی شهر مشهد گفتوگویی کوتاه داشتیم.
انقلاب یعنی تحول در نگرش به زندگیکمالالدین غراب، نویسنده و قرآنپژوه مشهدی در گفتوگو با
ایکنا در ابتدا ضمن اشاره به این مطلب که هر انقلاب و تحولی یک نوع بازتاب و تاثیر گریزناپذیری بر زمینههای هنری دارد، اظهار کرد: انقلاب مانند یک تفکر است که در یک برهه از زمان یک فراگیری دارد و جمع کثیری را در بر میگیرد و خود به خود این هیجانات بر هنر آن سرزمین هم تأثیر خواهد گذاشت، یعنی چنانکه انقلاب بر اخلاقیات ما تاثیر میگذارد، بر هنر ما نیز اثرگذار است.
وی افزود: تحولات انقلابی به معنای تحول در نگرش انسانها به زندگی است، وقتی که ما میخواهیم این نگرش تغییر یافته را استوار کرده و جامه عمل بدان بپوشانیم، تحول صورت میگیرد و در جنبههای مختلف فرهنگی و تمدنی آن جامعه و افراد متعلق به آن اجتماع اثر میگذارد، پس بسیار غیر واقعی خواهد بود اگر بگوییم انقلاب با خودش هنر خاصی را به همراه نمیآورد، قطعاً میآورد.
غراب ابراز کرد: اما اینکه این هنر انقلابی تا چه حد عمیق بوده و تاثیرگذار است، نیازمند یک بررسی دقیق تاریخی دارد، اعتقاد من بر آن است که هر چه قدر هنرمندان و تأثیرپذیران ما از هنر ملی و سنتی و نیز از محتوای انقلاب سرمایهدارتر بودند، به تبع آثار ارزشمندتر و گرانبهاتری در این عصر انقلاب پدید آوردند.
وی تصریح کرد: همانطور که در حوزههای هنری تذهیب، خط و نگارگری، افرادی که بیشتر از افکار و اندیشههای انقلابی متأثرتر بودند، آثار بسیار برجستهتر و شاخصتری را خلق کردند، از جمله این هنرمندان میتوان به حوزه خط و خوشنویسی استاد غلامحسین امیرخانی و جلیل رسولی و در هنر نگارگری استاد محمود فرشچیان اشاره کرد.
هنرهای نمایشی؛ هنرهایی وارداتی این مترجم قرآن کریم با بیان اینکه در زمینه هنرهای نمایشی تئاتر و سینما نیر صاحب آثار برجستهای بودهایم، ادامه داد: ولی به دلیل آنکه اینها اصالتاً هنرهایی وارداتی بودند و آبشخوری از ریشههای فرهنگی ما نداشتند، هنوز به رشد چشمگیری دست نیافته و جایگاه والایی پیدا نکردند و هنوز برخی از هنرمندان آن نگاهی به آن سوی مرزها دارند، با این حال در هنر سینما موفقیتهای بهتر و بیشتری را کسب کردیم و توانستیم تاثیرگذار باشیم.
وی انقلاب را یک موج دانست و عنوان کرد: انقلاب پدیدهای است که موقتاً باقی میماند و با استقرار سازمانها و نهادها خود به خود به ثبات میرسد و با تحول انقلابی مداوم در تضاد است؛ بر همین اساس هنرهایی که سوار بر این موج هستند گذرا و ناپایداراند، نه به این معنا که میمیرند و از بین میروند بلکه برهه انقلاب یکسری ارزشها و مفاهیم را ایجاد میکند، بعداً اینها به عنوان یک سبک، اندیشه یا نگاه و پیشینه هنری در حافظه تاریخ هنری ما باقی میماند و نسلهای بعدی از آن متاثر میشود.
به گفته وی این موج میخوابد ولی تاثیرات آن باقی است، چنانچه اتفاقات تاریخ اخیر سرزمین من در اندیشه و نگاه امروزم تاثیر خودش را گذاشته و در کارها و زندگیام دیده میشود، هنر انقلاب هم همین طور است، در یک مدت زمان مشخص دوره اوجگیری دارد و بعدش به صورت نه یک جریان بسیار قوی بلکه به عنوان یک عامل موثر و تغییردهنده نگاه و نگرش من هنرمند کارکرد دارد ولی مطمئناً به صورت یک اثر شناسنامهدار مشخص و معین عمل نمیکند.
قرآن و عرفان؛ جانمایههای موسیقی سنتی ایرانیاین نویسنده و قرآنپژوه مشهدی به میزانی که هنرمندان وابستهتر به ریشههای خودی و فرهنگ بومی داشتیم، در آن زمینه نیز هنر شکوفاتر و رشدیافتهتری داریم، البته ایشان در این راه با موانع بسیاری نیز روبرو بودهاند، مثلاً در زمینه موسیقی سنتی در سالهای بعد از انقلاب بسیار رشد کردیم، زیرا موسیقی سنتی ما با عرفان درگیر است، با مضامین بلند قرآنی و اسلامی سروکار دارد و با آنها جانمایه موسیقی ما را میسازد.
وی با تصریح بر اینکه موسیقی در دوره دفاع مقدس نقش حائز اهمیتی را در آن دوره تاریخی بازی کرد، اضافه کرد: واقعاً امروز با اجحافی که در برخی از شهرها در حق این رشته هنری صورت میگیرد، به نقش بزرگ موسیقی در زمان انقلاب، بعد از آن و به ویژه دوران جنگ تحمیلی آگاه نیستند و نمیبینند و میخواهند آن را به راحتی با آن همه دستاورد کنار بگذارند.
غراب با تأکید بر این نکته که وقتی هنر ریشه در این فرهنگ اصیل دارد و هنرمند خودبه خود تربیت شده این ریشههاست، تحول انقلابی انگیزههای وی را تقویت میکند و کسی به او خط نمیدهد، ابراز کرد: جشنوارههای موسمی و دستوری نمونه بارز این فعالیتهای هنری غیرانقلابی محسوب میشود، به عنوان نمونه طی جشنواره بینالمللی امام رضا(ع)، افرادی که تعهد نداشته و یا آگاه نیستند، خودشان را مجبور میکنند در چارچوب جشنواره رضوی شعر بسرایند و نمایشنامهای با مضمون رضوی تولید کنند، آخر شعر باید از دل برخواسته باشد، نمیتوان کلمات را به یکباره کنارهم گذاشت و بدان وزن و قافیه داد.
هنری که ره به ناکجا آباد میبردوی تأکید کرد: در سایر حوزههای هنری نیز به همین ترتیب باید از دل هنرمند برآید، اصولاً کار سفارشی و دستوری در این حوزه معنا و ارزشی ندارد و ره به ناکجا آباد میبرد، بنابراین اگر در آثار هنری طول این30 سال مقایسهای صورت بگیرد، هنرمندی که خودش دارای انگیزه و غنای فرهنگی باشد، تحول انقلابی زمینه رشد گسترش بیشتری را در او پدید آورده است و نقش خودش را به خوبی در این عرصه ایفا کرده است.
حمیدرضا سهیلی، نویسنده و کارگردان تئاتر نیز با تعریف هنر انقلاب اسلامی ابراز کرد: همانطور که از نام هنر انقلاب پیداست، به هنری اطلاق میشود که متعلق به یک انقلاب و در خدمت آن انقلاب باشد، انقلاب یک حرکت مردمی است که باعث تغییر در یک نظام میشود و در صورتی که این تغییر در بستر هنر قرار گیرد و هنر کشور را دچار دگرگون کند، هنر انقلاب نامیده میشود.
برخاستن هنرمندان انقلاب از دل مساجدوی در ادامه با بیان اینکه در کشور ما پس از وقوع انقلاب مردمی اسلامی، نیاز به تغییر در ساختار هنری کشور بود و این تغییر جز به دست هنرمندان مردمی و انقلابی انجام نمیشد، اظهار کرد: تغییر این ساختار حتی به خواست مسئولان و با بخشنامه و دستورالعمل هم میسر نبود، باید هنرمندانی از دل مردم و انقلاب دست به انقلاب هنری میزدند و این کار را ممکن میساختند؛ هنر انقلاب از متن تشکیلات انقلابی بروز پیدا کرده است و همانطور که مساجد طلایهدار انقلاب بودهاند، هنرمندان انقلاب نیز از دل مساجد بیرون آمدهاند.
سهیلی در تشریح این سؤال که هنر انقلاب متعلق به یک دوره است یا یک جریان، اضافه کرد: هنر انقلاب اسلامی به زعم من متعلق به یکدوره نبوده بلکه برخاسته از یک دوره است که باید به جریان متداومی برای آینده تبدیل شود تا آنان که در آن دوره نبودهاند بتوانند با زبان هنر با چگونگی شرایط و روابط آن دوره خاص آشنا شوند و این جریان بتواند زنده کننده دوره انقلابی خاص باشد.
هنر انقلاب، متضمن تداوم انقلاب استوی با افزودن این مطلب که هنر انقلاب باعث به وجود آمدن جریانی میشود که تضمین کننده تداوم انقلاب است، عنوان کرد: از این رو بها دادن به هنر انقلاب به معنی تضمین زنده بودن و تداوم انقلاب است؛ وقتی هنر انقلاب از دل مردم انقلابی بر میخیزد، هنرمندان معتقد به انقلاب، با اعتقاد به حرکت انقلابی مردم، یک جریان در خدمت به انقلاب را پدید میآورند.
نگارنده «صد سال تئاتر مشهد» همچنین افزود: همانطور که مردم برای انقلاب جز رسیدن به آرمان مورد نظر خود خواسته دیگری ندارند، هنرمندان نیز برای این آرمان تلاش میکنند، این جریان به وجودآمده ـ ایمان و تلاش- باعث استحکام انقلاب و اهداف آن شده و برای شناخت آیندگان مورد استفاده قرار میگیرد.
وی با تأکید بر اینکه از ابتدای انقلاب هنرمندان زیادی برای خدمت به انقلاب تلاش کردهاند، این هنرمندان در سطح کشور به طور اعم و در خراسان به صورت خاصتری منشأ به وجود آمدن جریانهای هنری خوبی بودهاند ولی بها ندادن به این جریانها باعث دلسردی هنرمندان شده و آنها را از چرخه فعالیت دور کرده است.
نهادها حامی هنر انقلابی یا دکان دلالی؟ سهیلی با طرح سؤالاتی همچون نقاشان چیرهدستی که در دوران انقلاب تصاویر زیبایی بر پرده و دیوار نقش میکردند، کجا هستند؟ هنرمندانی که در زمینه تئاتر منشأ خدمات بودند، چه شدند؟ نویسندگان انقلابی کجا هستند، چرا باید منزوی شوند، ادامه داد: این مشکل از سوی نهادهایی است که داعیهدار حمایت از هنر انقلابی هستند ولی به دکانی برای دلالی مبدل شدهاند.
نویسنده کتابهای «بوی بهشت» با تأکید بر این نکته که هنرمند با عشق اثر خلق میکند و ارگان مدعی حمایت تنها در اندیشه تبلیغ و آمار خود است، تصریح کرد: این دو جریان با هم سازگاری ندارند، هنرمند انقلابی و هنر انقلاب مسئول دلسوز انقلابی میخواهند، مسئولی که برای حمایت از هنر هنرمند انقلاب، دو دو تا چهار تا نکند و سود انقلاب را بر سود خود ارجح بداند.