نکاتی در باب مظلوميت امام رضا(ع)
کد خبر: 3626832
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۹
یادداشت وارده/

نکاتی در باب مظلوميت امام رضا(ع)

کانون خبرنگاران نبأ ــ آیت‌الله احمد عابدینی در یادداشتی به نکاتی پیرامون مظلومیت امام رضا(ع) اشاره کرده است.

 نکاتی در باب مظلوميت امام رضا(ع)

به گزارش کانون خبرنگاران ایکنا، نبأ، آیت‌الله احمد عابدینی، استاد حوزه علمیه اصفهان به مناسبت ولادت امام رضا(ع) پیرامون مظلومیت ثامن‌الحجج(ع) یادداشتی نوشته و آن را در اختیار ایکنا قرار داده است که در ادامه از نظر می‌گذرد؛
به نام خدای مهربان
معمولاً ما ايرانی‌ها ائمه بقيع(عليهم‌السلام) را مظلوم می‌دانيم زيرا گنبد، ضريح، بارگاه، صحن، رواق، چراغ و متولی ندارند و امام حسين(عليه السلام) را مظلوم می‌دانيم زيرا پس از قتل، بدنش را دفن نكردند و هنگام دفن، كفن همراه نداشت و پیکر مطهر ایشان سر نداشت؛ اين مظلوميت‌ها در امام هشتم يافت نمی‌شود زيرا صحن‌ها و رواق‌هايش در ميان تمامی امامان بی‌نظير است و از گنبد، ضريح و چراغ چيزی كم ندارد، علاوه بر اين زائران فراوان دارد و روزانه مبالغ بسياری پول به بارگاه رضوی ريخته می‌شود كه اين غير از اوقاف و هديه‌های بزرگان به آن آستان مقدس است.

امام رضا(ع) هنگام دفنش هم كفن داشته و هم تشييع كننده و.. بله اگر در زمان خود مظلوم بوده ولی بعد از شهادت آنقدر نزد ایرانیان ارج و قرب پیدا کرد كه آن كدورت‌ها و نارسايی‌ها به چشم نمی‌آید.
اما به نظر می‌رسد، همه ائمه(ع) مظلومند زيرا هدف آنان شناخته نشد و درک نشد كه آنان آمدند تا پيشوای علمی و معنوی جامعه باشند، آنان آمدند تا جامعه را آگاه سازند و اين كار از گنبد طلا و ضريح نقره يا غير آن ساخته نيست. زائران فراوانی به زيارت قبر آن ثامن‌الحجج(ع) مشرف می‌شوند ولی از هزار، يكی هم قصد يادگرفتن راه و روش امام را ندارد و آنان كه چنين قصدی دارند در اين حرم پر طمطراق ره به جايی نمی‌برند، در این میان اما سخنان تشنج‌زا و خرافی به وفور يافت می‌شود مثلا چرا در کشور شیعه که که فقر و نداری در برخی مناطق بیداد می‌کند، متولیان حرم رضوی کاری نمی‌کنند؟ چرا این زرق و برق بیش از آنکه جاذبه باشد، دافعه شده؟!
اما مظلوميت امام هشتم مربوط به عصر کنونی نيست، این امام همام در زمان حيات پربرکتش نيز از اين سنخ مظلوميت‌ها داشت كه به شرح زیر است:
1. پس از شهادت امام موسی‌بن‌جعفر(ع)، امام رضا(ع) با درك عميق خود از اوضاع به اين نتيجه رسيد كه بايد رسماً امامت خود را اعلام كند زيرا اولاً او خوب می‌دانست كه حكومت هارون كه امام موسی بن‌جعفر در زندان او از دنيا رفته است، از نظر مردم بسيار بدنام است و در چنين جوّی توان ندارد كه امام  رضا(ع) را به قل برساند يا زندان كند و ثانياً چون فرزندان پدرش متعدد بودند، اگر او صريحاً اعلام امامت نمی‌كرد، ممكن بود بسياری از اصحاب پدرش به اشتباه بيا‌فتند. اما پس از اين كه امام علناً امامت خودش را اعلام كرد؛ تهمت‌ها شروع شد و با اين بهانه كه هيچ‌يك از پدران تو چنين نكرده‌اند، امامت او را زير سؤال بردند كه امام مجبور شد همين عمل خود را يك كرامت اعلام كند و بفرمايد اگر كوچكترين ضربه‌ای از ناحيه هارون به من رسيد همين دليل است كه من امام نيستم.
 بله برای مظلوم بودن امام همين بس كه اگر با صراحت امامت خود را اعلام نكند، می‌گويند، نشناختيم و اگر با صراحت اعلام كند همين را دلیلی بر امام نبودن او قرار می‌دادند.
 2. سن امام از چهل سال گذشته بود و صاحب اولاد نمی‌شد، شيعيان به او می‌گفتند آيا آخرين امام يا امام قائم تويی؟ جواب مي‌داد: خير. او بعداً می‌آيد و اصحاب همين نداشتن بچه را قرينه بر امام نبودن او می‌گرفتند و در ذهن خود در راستگویی امام شك می‌كردند و مظلوميت بزرگتر امام اين بود كه وقتي امام رضا(ع) صاحب فرزند شدند، شيعيان و حتی خويشاوندان در انتساب آن بچه به امام شك كردند و قول امام را كه اين بچه فرزند من است، به هيچ انگاشتند و  گفتند تنها بايد قيافه‌شناسان ميان ما و تو قضاوت كنند. چقدر امام مظلوم بود آن روزی كه همه خويشاوندان و آشنايان در باغی جمع شدند و به حضرت رضا‌(ع) لباس كشاورزی پوشانيدند و به او بيلی دادند تا در باغ به كشاورزی مشغول شود و خودشان از آزاد و برده در مكانی حلقه زدند و قيافه‌شناسان را آوردند و از آنان خواستند كه پدر جواد‌الأئمه(ع) را در بين حاضران مشخص كنند؛ آنان به تك‌تك افراد نظر كردند و گفتند پدر بچه ميان حاضران نيست ناگهان نگاهشان به امام رضا كه به كشاورزی مشغول بود، افتاد و گفتند آن كشاورز می‌تواند پدر بچه باشد، زيرا قدم‌هايشان مشابه است و وقتی روی حضرت رضا(ع) را ديدند، گفتند بله او پدر اين طفل است. چقدر امام مظلوم است... تصورش هم مشكل است.
3. در آن زمان بنی‌عباس دريافتند كه مردم نسبت به آنان نفرت و كينه داشته و در مقابل علويان محبوبيت خاصی در ميان مردم دارند و در چنين جوّی احتمال سقوط بنی‌عباس دور از انتظار نيست، همانگونه كه بنی‌اميه و بنی‌مروان سقوط كردند لذا مأمون عباسی به فكر استفاده از محبوبيت علويين افتاد تا مُلك خود و سلسله بنی‌عباس را دوام بخشد و امام رضا(ع) را به خراسان دعوت كرد و امام مجبور بود كه اين دعوت را بپذيرد، ولی اثبات اينكه امام مقام‌طلب نيست و حكومت بنی‌عباس را حق نمی‌داند و تحت شرايط خاص و حادّی مجبور به پذييرش اين مقام شده است، به شدت مشكل بود و امام را مظلوميت خاصی فرا گرفته بود كه در اصطلاح گفته می‌شود «آش نخورده و دهان سوخته». كسی دقت نمی‌كرد كه اگر پذيرش حكومت اختياری است چرا امام تنها فرزندش را همراه خود نياورده است؟ مگر ساليان سال منتظر قدومش نبود؟
4. امام مجبور بود به برنامه‌های حكومت عمل كند، در عين حال مجبور بود خود را نشان دهد تا از سكوت ايشان به عنوان تقرير معصوم سوء استفاده نشود و با اين حال وليعهد نيز باشد و باز مجبور بود مظلومان را از تعرض به بنی‌عباس باز دارد و در عين حال حقانيتی برای بنی‌عباس اثبات نشود مثلا برادرش «زيد» كه به زيد‌النار معروف شده است، خانه‌های بنی‌عباس را در بصره آتش زد بايد اين كار محكوم می‌شد، ولی ظلم بنی‌عباس تأييد نمی‌شد. يا اگر زيد جملاتی را به امام هشتم نسبت می‌داد بايد به نحو بسيار ظريفی تكذيب می‌شد و در عين حال مظلومان افراطی آسيب جدی نمی‌ديدند لذا امام قسم خورد كه با او زير يك سقف قرار نخواهد گرفت تا از اين راه بتوان به نقل قول‌های او از حضرت رضا شك كرد؛ در عين حال چيزی نگفته باشد كه با آن زيد محكوم شده باشد.
5. باز مظلوميت ديگر امام اين است كه مأمون عباسی كاری را به امام پيشنهاد بلكه امر می‌كرده و وقتی اواسط كار، تبعات آن فرمان را می‌ديده، امام را به ترك آن كار فرمان می‌داده است و امام در هر دو حال بايد مطيع باشد و سخن خلافی نگويد تا نظم جامعه به هم نخورد؛ از جمله امام را به اقامه نماز عيد فطر فرمان داد و وقتی جمعيت را پشت سر حضرت رضا(ع) ديد، از حكومت خود ترسيد و امام را به برگشتن و انصراف از نماز عيد فرمان داد.
6. او آنقدر مظلوم بود كه شهادتش تا به امروز نيز مشكوك مانده است و آن را مرگی طبيعی می‌دانند؛ در حالی كه اگر به موارد فوق دقت لازم شود، معلوم می‌شود که امام به مرگ طبيعی نمرده و آوردن و قتل امام با برنامه‌ای حساب شده بوده است زيرا امام هشتم حدود دو دهه از مأمون بزرگتر بوده و چنين وليعهدی غير متعارف است.

اعاذنا الله من شرور انفسنا ومن سيئات اعمالنا
احمد عابدینی

captcha