سید علی صافی مدرس دانشکده اصول دین دزفول در گفتوگو با ایکنا از خوزستان گفت: وقتی واژه قلب را در قرآن مورد بررسی قرار میدهیم، میبینیم قلب را به این دلیل قلب میگویند که علیالدوام دچار تحول و دگرگونی میشود. دگرگونی شرایط، دگرگونی قلب را هم به دنبال دارد.
وی ادامه داد: دگرگونی قلب یعنی حالات مختلف آن مثل سلامت، مریضی، انحراف و ... سایر مواردی که در قرآن ذکر شده است؛ مثلاً در قرآن داریم گاهی قلب مضطرب است، گاهی مریض است، گاهی گرفتار قساوت است یا دچار فشردگی و تنگی است، گاهی دچار انحراف است و یا گرفتار زنگار است. اینها حالاتی است که بر قلب عارض میشود.
قلب مانند جسم گاهی سالم و گاهی مریض است
این مدرس دانشگاه افزود: در جهت دیگر قلب گاهی به سکون و آرامش میرسد، یا سالم است، یا به مقام خشیت رسیده است یا منیب است، یا دارای صفت رأفت و نرمی است؛ یا طاهر، بصیر و ... است. این ویژگیها در آیات مختلف نشان میدهد همانطور که جسم حالت سلامتی دارد و این سلامت برکاتی برای او دارد، قلب هم (که در قرآن به معنای معنوی آن یعنی روح و جان انسان به کار میرود) نیز همین حالت را دارد.
صافی توضیح داد: یعنی گاهی قلب سلیم است و به سبب سلامتش طهارت دارد، رحمت دارد، خشیت و رأفت دارد. گاهی قلب مریض است و همانطور که جسم وقتی مریض میشود، آفاتی به دنبال خود دارد، قلب نیز وقتی مریض میشود (اعم از مرض اخلاقی، اعتقادی و ...) دچار انحراف میشود، از ایمان فاصله میگیرد و دچار زنگار میشود. گاهی دچار قساوت میشود.
سه حالت اصلی قلب کدامند/قلب منیب قلبی است که از قساوت و بیماری به سمت پاکی میرود
به گفته وی این حالات کلی قلب را میشود در سه حالت اصلی دستهبندی کرد: یکی حالت قلب سلیم است، یکی حالت قلب مریض است و یکی هم حالت قلب منیب است؛ یعنی قلبی که در مسیر بازگشت است و از بیماری به سمت سلامتی حرکت میکند. در واقع از مسیر نامطلوب انحراف و قساوت و زنگار به سمت پاکی میرود.
این محقق قرآن با بیان اینکه قلب «مخبت» یکی از انواع قلب در قرآن است، گفت: اِخبات در سه آیه از قرآن ذکر شده است که شامل آیات:
34 سوره حج: «فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ»: [بدانيد كه] خداى شما خدايى يگانه است پس به [فرمان] او گردن نهيد و فروتنان را بشارت ده
54 سوره حج: «وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ»: و تا آنان كه دانش يافته اند بدانند كه اين [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست و بدان ايمان آورند و دلهايشان براى او خاضع گردد .
و آیه 23 سوره هود: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَخْبَتُوا إِلَى رَبِّهِمْ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ»: بى گمان كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و [با فروتنى] به سوى پروردگارشان آرام يافتند آنان اهل بهشتند.
صافی در توضیح واژه «اخبات» در قرآم کریم گفت: اخبات یکی از ویژگیهای اوج سلامتی قلب است؛ یعنی وقتی انسان به مرتبه سلامت قلب میرسد، در کنار همه علایمی که نشان میدهد قلب او سالم است، یک ویژگی دیگر اصلی دارد و آن «خبت» است؛ این کلمه در معنای اولیه به معنی زمین همواری است که هیچ بلندی ندارد. از کلمه «اخبات» نوعی نرمی و تواضع فهمیده میشود.
تواضع و فروتنی زمینه جلب نظر پروردگار را فراهم میکند
مدرس دانشکده اصول دین دزفول ادامه داد: اخبات در ارتباط با قلب انسان، تواضع و ذلت در برابر پروردگارمعنی میدهد و اگر در وجود انسان فراهم شود، زمینه جلب رحمت خدا میشود. ما در روایات داریم خداوند به حضرت عیسی(ع) فرمود: میدانی چرا تو را به هم کلامی خود انتخاب کردم؟ برای اینکه چهرهای آرامتر و نرمتر و حالتی متواضعانهتر از تو نیافتم. معلوم میشود این تواضع و فروتنی آن هم از نوع انکسار قلبی و حقیقی، مرتبه بلندی است که زمینه جلب نظر پروردگار را فراهم میکند، همانطور که عکس آن اغترار و طلبکاری و توقع داشتن از خداوند انسان را ولو اهل اهل عبادت از دایره محبت و عبودیت خداوند دور میکند.
وی گفت: در دعای مکارم الاخلاق میخوانیم، امام سجاد(ع) میفرماید: «خدایا مرا نزد مردم درجهای بالا نبر؛ مگر اینکه به همان میزان در درونم مرا درجهای پایین بیاوری و مرا عزت ظاهری در میان مردم مده مگر اینکه به همان میزان مرا نزد خودم ذلیل بگردانی». لذا این حالت «اخبات» بالاتر از خیلی فضایل اخلاقی دیگر است.
تواضع و نرمش نسبت به خداوند یک اکسیر است
صافی گفت: این حالت ذلت باطنی، شکستهدلی، تواضع و نرمش نسبت به خداوند به واقع یک اکسیر است؛ اگر کسی در درونش این حالت را به وجود بیاورد؛ یعنی وقتی به خدا نگاه میکند، از سر انکسار و شگستگی باشد و بگوید: خدایا اگر مرا رها کنی من هیچم. این بهترین حالت است.
این محقق قرآن در توضیح بیشتر این معنا گفت: اسلام یک مرحله است، یک مرحله بالاتر، ایمان است، یک مرحله بالاتر، تقوی است، یک مرحله بالاتر احسان است؛ و یک مرحله بالاتر اخبات است؛ یعنی من مسلمان هستم، مؤمن هستم، متقی هستم، محسن هستم؛ اما اگر اخبات در وجود انسان نباشد؛ همین ایمان، همین تقوی، همین عبادت و نماز شب مرا دچار عُجب و غرور میکند و این غرور اسلام و ایمان و تقوی و احسان را در درون انسان بیاثر میکند.
مدرس دانشکده اصول دین دزفول افزود: پس حقیقت اِخبات، حالت شکستهدلی، ذلت باطنی و انکسار نسبت به خدا است. می توان اینطور گفت گاهی انسان عبادتی میکند و دچار غرور میشود و گاهی گناهی میکند و دچار انکسار می شود، حالت دومی بهتر است؛ شرمندگی و پشیمانی و شکستهدلی انسان پس از گناه، به مراتب از این حالت بهتر است که انسان پس از عبادت دچار عُجب میشود.
تا یک ذره انانیت در انسان باشد، زمینه ورود به حقیقت را پیدا نمیکند
وی تصریح کرد: عُجب سراغ افراد با ایمان میآید. اگر این حالت در وجود انسان متراکم شود، آرام آرام زمینه عجب و خودشیفتگی آن هم در برابر پروردگار را فراهم میکند که بدترین حالت است؛ اگر کسی دچار چنین حالتی شود تمام داشتههایش از دست میرود. راه خدا راه خاکساری و مسکنت است؛ اگر انسان به جای عبودیت و مسکنت، هوای نفس در وجود او رخنه کند از واقعیت و انسان سالم بودن خود خارج میشود. تا یک ذره انانیت در انسان باشد، زمینه ورود به حقیقت را پیدا نمیکند؛ به گفته حافظ:
در کوی ما شکستهدلی میخرند و بس
بازار خودفروشی از سوی دیگر است
صافی ادامه داد: اگر انسان خود را در برابر خدا ببیند و چنین حالتی برای او پدیدار شود، این شکستهدلی و تواضع ارزشمند است. گاهی انسان به خود تکیه میکند و خود را منهای خدا میبیند. باز حافظ است که میگوید:
جایی که برق عصیان بر آدمی صفی زد
ما را چگونه زیبد دعوی بیگناهی
از این رو شما علی الدوام در قرآن این موضوع را میبینید که خدایا دست ما را بگیر یا بعد از آنکه هدایت کردی، دچار انحراف نکن و .... خداوند به مضامین مختلف در قرآن کریم میفرماید: «انتم الفقراء الی الله» شما فقر ذاتی دارید.
انتهای پیام