
به گزارش ایکنا،
احمد شاکرنژاد، عضو هیئت علمی
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 12 آذرماه در نشست علمی «
صورتبندی مطالعات معنویت معنویت اسلامی براساس چالشها و دغدغههای انسان در قرآن» که از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، با اشاره به تعریف مطالعات معنویت و مطالعات معنویت اسلامی، گفت: معنویت اصطلاحی کاملاً جدید است و معتقدم همان طور که بیمه و بانکداری و ... مفاهیم جدید هستند، معنویت نیز همینگونه است. در عالم مسیحیت تلاش کردند تا به نحوی مدرن به علوم دینی نگاه کنند که راهگشای مردمشان باشد.
وی با بیان اینکه معنویت به طور کلی، وحدتگرا و انضمامی معطوف به جامعه است و پویایی دارد، افزود: اگر ما یکسری قیود بگذاریم و معنویت را با یک سری گزارههای ایمانی مقید کنیم و یا عنوان مسلمانی آن را بپذیریم، معنویت، اسلامی خواهد شد یا مثلاً اگر از رنج و درد انسان معاصر شروع کند معنویت غیر اسلامی است ولی اگر فقط درد، موضوعیت نداشته باشد بلکه رنجها گاهی مقدس هم بشوند ـ زیرا قرار است ما را بیشتر متوجه خدا کنند،ـ وارد فاز معنویت اسلامی شدهایم.
شاکرنژاد تصریح کرد: اگر در تجربهگرایی صرفاً هماهنگی با عقل بشری و محسوسات مورد توجه بود، معنویت بی قید است ولی اگر تجربهگرایی قیودی مانند تجربهپذیری در ذیل وحی، هدایت و راهبری جمعی و ... قرار گیرد، اسلامی خواهد شد یا اگر تجربه زیست در پیوند بین دنیا و آخرت و دیدن غیب مطرح شود، در چارچوب اسلامی قابل بحث است.
وی با بیان اینکه معنویت اسلامی به نظر بنده، معنویتی است که به تجربه زیسته، ارتباط با امر قدسی با یک سری قیودات دینی میپردازد. این معنویت را باید از دل سنت پیدا کنیم ولی از کجای سنت؟ آیا همه آیات و روایات معنوی هستند و معنویت معادل دین اسلام است؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه بنده در مبنای تفسیری از نظرات
امام خمینی و نگاه امام محمد غزالی در جواهر القرآن استفاده میکنم، اضافه کرد: در چارچوب نظری هم از آراء پیتر برگر استفاده خواهم کرد تا ابتدا وضعیت انسان امروز را بحث کنم، سپس با نگاه به تفسیر امام و غزالی سراغ بحث معنویت اسلامی بروم. ما میتوانیم بدون توجه بر ناقدان به سنت دوباره بر سنت تأکید کنیم که همان بنیادگرایی است و میتوان تلاش کرد تا سنت را عرفی کنیم که دینداری لیبرال است و میتوان تلاش کرد تجارب مورد نظر سنت را کشف و بازیابی کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه پیتر برگر، الهیات را مبتنی بر تجربه زیستی بشر بنا کرده است، گفت: البته نظر او فراتر از نظریه تجربه دینی است و سعی کرده است تا آن را بسط بدهد. آیتالله شاهآبادی هم بحث فطرت را مطرح کرد و امام(ره) هم آن را بسط داده و به نظریه تبدیل کردند و فرمودند دینداری از فطرت کمالطلب انسان شروع میشود؛ امام میفرماید قرآن نیامده است تا قصه برای ما تعریف کند بلکه باطنی دارد، متصل به ظاهر و باطن میخواهد به ما بگوید یک آدم حب شهوت، قدرت ، ثروت، مال و ... را باید از دل همین خصال حبی، معطوف به کمالطلبی کنیم و به او متذکر شویم که ای انسانی که واجد این کمالات هستی، موضوع کمال را اشتباه گرفتهای و من به تو کمک میکنم تا با فهم دینی به کمالی برسی که وقتی به دست آوری سراب نمیشود.
تفاوت و شباهت نگاه غزالی و امام به بحث تربیت
شاکرنژاد با بیان اینکه امام خمینی(ره) از جهت تربیتی با غزالی زاویه داشته است ولی از نظر تفسیری، شباهت زیادی با هم دارند، گفت: غزالی در جواهرالقرآن گفته است هر چه بخواهید در قرآن وجود دارد ولی علوم موجود اسلامی منطق قرآن را درست نفهمیدهاند. از منظر وی، آیات قرآن چند اصل و فرع دارند؛ اول تعلیم صفات و افعال خدا و دوم صراط مستقیم. غزالی که به نظر بنده علم معنویت اسلامی را بدون ذکر این اصطلاح شروع کرد، درباره اصل سوم گفته است گوهری در قرآن است که درباره حال افراد سخن گفته است. او میگوید: اول، تعریف حال دوستان است که دعوت وی را اجابت کردهاند؛ دوم حکایت اقوال منکران خدا و سوم تعریف منازل آخرت.
وی بیان کرد: غزالی این بحث را صورتبندی علمی کرده است وگرنه این مباحث معنوی در آثار دیگران هم وجود داشته است؛ در کیمیای سعادت در جلد اول داستانی آورده است که قصد دارد تا عذاب آخرت را برای ما تشریح کند و انواع حال افراد را گفته است؛ او میگوید من عذاب قبر و جهنم را با گزاره نمیگویم و با حال میگویم و آن را به قرآن مرتبط میکند.
شاکرنژاد بیان کرد: او میگوید عذاب آخرت چیست؟ او معتقد است عذاب آخرت را از حال خودت بفهم.
اضطرار؛ راه کسب معنویت اسلامی
وی افزود: غزالی برای تفسیر معنویت و آیات قرآن به تبیین اضطرار میپردازد و میگوید اگر اضطرار بیابی یعنی معنویت کسب کردهای و به تعبیر بنده، علم معنویت، نگه داشتن روزنه اضطرار است. غزالی گفته است فهم حال دوستان خدا، فهم حال منکران خدا(فرعون و ...) و فهم حال افراد میانه که تلاش و کوشش کردهاند خود عامل فهم معنویت اسلامی است و به تعبیر وی عموم انسانها از این سنخ هستند.
شاکرنژاد بیان کرد: احمد غزالی هم تعبیر جالبی دارد و ابلیس را سلطان الموحدین نامیده که مورد انتقاد زیادی از سوی مخالفان مواجه بوده است؛ غزالی به آیه؛ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ و کلمه بعزتک تمرکز کرده است؛ یعنی ابلیس آنقدر خدا را عزیز میدانست که گفت من ساحت تو را از هه چیز بری میدانم و به صفت عزت تو همه را گمراه خواهم کرد.
این پژوهشگر تصریح کرد: در رساله عینیه هم حرف جالبی زده است و میگوید آدم نافرمانی کرد ولی عزیز شد و ابلیس طاعت کرد و محو شد چون ابلیس ظاهر را دید و باطن را ندید و علم نداشت ولی آدم ظرفیتی دارد که معجزه میکند، یعنی به چیزی پی میبرد با خلاقیتش که ابلیس نتوانست. او در تفسیر آیه فطرت گفته است آدمی معجزه و برهان ربوبیت است. به تعبیر او معجزه موسی، عصای عیسی زنده کردن مرده بود ولی معجزه آدم، خود او بود. آدم بذر عالم قدس و امانت عالم الغیب است.
وی با بیان اینکه نقد من به سلامت معنوی این است که آن را مانند فشار خون میدانند، تأکید کرد: معنویت اسلامی و سلامت معنوی مانند فشار خون نیست بلکه حالی است که با مجاهدت و سلوک ترقی پیدا میکند.
تعریف معنویت اسلامی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان کرد: آیات قرآن به تعبیر غزالی شش بخش است ولی لزوماً مساوی معنویت نیست؛ معنویت اسلامی برآیند سلوکی است که انسان با رهایی از چالشهای روزمره، غفلت را به حضور و رضایت خود را به رضایت الهی تبدیل میکند و نتایجی چون آرامش و سعادت و لقای الهی به دنبال دارد و دانش معنویت هم این است که این حالات شناسایی و برای مردم بازآفرینی شود و حالت توحیدی به مردم بدهیم.
اهمیت مطالعات معنویت
همچنین محمدحسین کیانی، پژوهشگر حوزه فلسفه و دبیر نشست در ابتدای این جلسه بیان کرد: برای رسیدن به معنویت اسلامی به خصوص دو نکته حائز اهمیت است؛ اول توجه به مفاهیم پایه و دوم تعیین چارچوب درست بحث و روششناسی منسجم برای این هدف لازم است و اینکه ابتدا مشخص کنیم هدف از مطالعات معنویت اسلامی چیست؟
وی افزود: از طرف دیگر مستحضرید ماهیت معنویت اسلامی متأثر از شاخههای گوناگون علوم اسلامی است و به این دلیل ویژگیهای خاصی پیدا میکند؛ مثلاً متاثر از تفسیر، فقه، اخلاق اسلامی و ...ویژگی متفاوتی پیدا خواهد کرد لذا توجه به این دو مقدمه لازم است.
این پژوهشگر با بیان اینکه چرا این موضوع مهم است؟ گفت: غیاب پژوهشهای منسجم در این عرصه سبب ضرورت آن است و با تسامح میتوان گفت کمبود و یا ضعیف بودن این پژوهشها این ضرورت را دوچندان میکند.
انتهای پیام