
به گزارش خبرنگار ایکنا، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران صبح امروز ۱۸ آذرماه به مناسبت روز جهانی فلسفه با اندکی تأخیر به سبب آلودگی هوا، نشست علمی با عنوان «اندیشه ایران، هویت ایرانی» برگزار کرد.
در این نشست، جمعی از استادان نامدار و پژوهشگران فلسفه و اندیشه ایرانی درباره نسبت میان هویت ملی و اندیشه فلسفی ایران به بحث و تبادل نظر پرداختند.
بخش نخست نشست به سخنان حسین واله، رئیس مؤسسه حکمت و فلسفه ایران، اصغر دادبه، استاد فلسفه و عضو مرکز دائره المعارف فارسی گذشت. در ادامه نشست انشاالله رحمتی، پژوهشگر و مترجم ایرانی حوزه فلسفه و عرفان، به موضوع تبیین مفهوم اسلام ایرانی از نگاه هانری کربن و اهمیت این موضوع در ایران معاصر پرداخت و گفت: کربن، نخستین متفکر دوران معاصر است که «ایران» را نه در قالب جغرافیا و تاریخ متعارف، بلکه بهعنوان افق ظهور حقیقت متافیزیکی اسلام فهم کرده است.
وی با توضیح مقصود هانری کربن از اسلام ایرانی گفت: منظور نظر کربن اسلامی است که بر ذهن و ضمیر ایرانی آشکار شده، نه اسلامی که ایرانیان در ساختن آن مشارکت کرده باشند.
رحمتی با رجوع به نگاه کربن با رویکردی پدیدارشناسانه افزود: او کتاب قدسی را در مقام پدیداری بیپایان و قابل تعبیر میبیند؛ پدیداری که از ساحت مطلق به جهان انسانی تنزل یافته است و مواجهه ایرانیان با این پدیده، از نگاه او، «سلوک معکوس» است؛ حرکتی از زمین به آسمان، از تنزیل به تعالی.
رحمتی افزود: ایرانیان در این تجربه قدسی، موفقتر از دیگران عمل کردند؛ آنان نه چیزی به دین افزودند و نه از آن کاستند، بلکه حقیقت آن را در عمق جان خود به زیست درآوردند.
فلسفه به مثابه امنیت وجودی یک ملت
این پژوهشگر فلسفه در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد که بحث درباره فلسفه و هویت، صرفاً تأملی نظری نیست، بلکه موضوع هویت ایرانی از منظر کربن برای ما مسئله امنیت ملی معنوی است. فلسفه، اگر درست فهم شود، اتکایی است برای حفظ هویت ایرانی در افقی فراتر از ناسیونالیسم یا فرهنگگرایی.
رحمتی خاطرنشان کرد: کربن از دل پژوهشهای تاریخی و متافیزیکی خود نشان میدهد که هویت ایرانی، «هویتی متافیزیکی» است، نه فیزیکی؛ یعنی دستخوش حوادث زمینی نمیشود. او تنها آن را توصیف میکند، نه میسازد.
کتاب قدسی و آینه؛ دو پدیداری که باید نجات یابند
رحمتی، در مقدمه اثر اسلام ایرانی، کربن هدف خود را «نجات دو پدیدار» میخواند: کتاب قدسی و آیینه. کتاب قدسی، نماد نزول حقیقت است و آیینه، تمثیل بازتاب آن در جان انسان و ایرانیان، بیش و پیش از دیگران، درک درستی از این دو پدیدار پیدا کردهاند.
رحمتی با اشاره به تأکید کربن بر «جغرافیای مثالی ایران» گفت: کربن بدون هیچ انگیزهای تاریخی یا قومی به ایران اندیشید، چرا که پروژهی فکریاش اساساً ضدهویتی و فرا تاریخی بود. با این حال، او ایران را مرکز انکشاف حکمت دانست؛ اقلیمی که در نظام جغرافیای قدیم، اقلیمِ میانی و قلب عالم بود و معنایی مثالی داشت. کربن ایران را شاهد «پیکار در راه جانِ جهان» میدانست؛ پیکاری که از ایران مزدایی تا ایران شیعی ادامه دارد و ثمرات آن را نهفقط ایرانیان، بلکه کل بشریت وامدار است.
تصوف، حکمت و جانِ جهان
رحمتی تصوف را از مهمترین ثمرات این پیکار دانست و گفت: نمونههایی چون مولوی، عطار و حافظ حاصل همین سنت ایرانی - اسلامیاند. در نگاه کربن، این چهرهها پیوستگی درونی دارند و بیآن بستر معنوی و فرهنگی قابل فهم نیستند؛ خاک ایران خاکِ حکیمپرور است.
وی تأکید کرد: در نگاه کربن، الگوی ایرانیِ حکمت، حکمت نبوی است؛ جایی که نبی و حکیم از یک سنخاند و منبع معرفت واحد است. از این رو، دعوای عقل و دین در این سنت اصلاً موضوعیت ندارد.
رحمتی سپس به تحلیل کربن از مقایسه «افلاطونیان کمبریج» و «افلاطونیان پارس» پرداخت و گفت: در غرب، افلاطونیان کمبریج با دکارتیان شکست خوردند و پیوند جهان با عالم امر گسسته شد؛ اما در ایران، این پیوند از طریق مفهوم جان جهان، عقل فعال و تعلیم ملکی زنده ماند.
وی افزود: کربن میگوید دوران کنونی، عصر آهن است؛ دورانی که فرشتگان از تدبیر جهان کنار نهاده شدهاند، اما در ایران، هنوز شعاعی از اتصال میان جان انسان و جان جهان باقی است و همین است که نامهای بزرگان حکمت ایرانی، دعوتی برای بازگشت به آن پیوند فراموش شده است.
رحمتی در پایان سخنانش مفهوم کلیدی کربن را چنین خلاصه کرد و گفت: در سراسر تاریخ ایران، از زرتشت تا صدرای شیرازی، ما شاهد پیکار در راه جان جهان بودهایم؛ پیکاری که وجه ممیزِ اسلام ایرانی است و نشان میدهد سنت ما هنوز در جستوجوی حفظ آن پیوند قدسی میان عقل، وحی و جان است.کربن با همه غربی بودنش، پیامآور احیای همین پیوند است.
انتهای پیام