
به گزارش ایکنا، کتاب «تفسیری از دین؛ پاسخهای انسان به امر متعالی» نوشته جان هیک و با ترجمه بهزاد سالکی از انتشارات کرگدن روانه بازار کتاب شده است.
در معرفی کتاب آمده است:
تفسیرهای متعددی از دین عرضه شده است. این تفسیرها یا طبیعتگرایانهاند، که دین را پدیدهای صرفاً انسانی تلقی میکنند؛ یا اگر دینی باشند، درون چهارچوب «ایمان» شکل گرفتهاند و همه سنتهای دینی را با ملاکهای یک دین خاص تفسیر کردهاند.
جان هیک، در تفسیری از دین که بسیاری از محققان آن را مهمترین کتاب او دانستهاند، میکوشد «تفسیری دینی» از دین عرضه کند. در این مسیر، او نمیخواهد نشان دهد که روایتهای طبیعتگرا برخطا هستند. او میپذیرد که براساس این روایتها، دین واکنشی است که انسان، در مقام حیوانی که درون نظامی زیستی زندگی میکند، سامان داده تا با فشارهای ناشی از موقعیت خاص انسانی خود مواجه شود.
اما، از سوی دیگر، او نشان میدهد که میتوان ادیان مختلف را در حکم پاسخهای گوناگون انسان به امر متعالی دانست، بدین ترتیب، او دین را همزمان به دو شیوه دینی و علمی میفهمد.
نویسنده میکوشد فرضیهای جامع بنا کند که دادهها و نظریههای علوم انسانی درباره دین را در خود جای دهد، اما آنها را برای نشان دادن این نکته به کار گیرد که چگونه پاسخ انسان به امر متعالی اَشکالِ متعدد حیرتانگیزی به خود گرفته است.
مختصری درباره نویسنده
جان هیک یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان دین در نیمه دوم قرن بیستم است؛ متفکری که مسیر فکریاش بهوضوح در پیوند با تجربههای شخصی، کشمکشهای ایمانی و گفتوگوی عمیق او با سنتهای دینی آسیایی و مسیحی شکل گرفته است.
زندگی فکری هیک را میتوان سفر تدریجی او از ایمانگرایی کلیسایی به فلسفهای جهانگرا، پلورالیستی و آشتیدهنده دانست؛ فلسفهای که میکوشد میان تجربه دینی انسان، مسئله شر، رستگاری، و تکثر ادیان، نسبتی عقلانی و قابلدفاع برقرار کند.
نقطه آغاز این مسیر، تلاطمهای ایمانی جوانی اوست: دورهای از تولد دوباره، تجربه شور ایمانی، و سپس یک فصل تاریک از شکگرایی سکولار. همین تجربه زیسته، هیک را به سمت فلسفه دین بهمثابه ابزاری برای فهم ایمان در جهان مدرن کشاند.
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، مسئله شر، محور کار او شد؛ بهویژه در تلاش برای آشتی میان رنج و عدل الهی. هیک با بهرهگیری از سنتهای آسیایی، آموزه «رشد روحانی» را بهعنوان راهحلی در برابر مسئله شر پیش نهاد؛ ایدهای که بعدها از آن با عنوان «روحپروری» یاد کرد. به باور او جهان به گونهای ساخته شده که امکان رشد اخلاقی و معنوی انسان را فراهم کند.
در کنار این تلاش، هیک از نخستین متفکرانی بود که مسئله تکثر ادیان را نه تهدیدی برای ایمان، بلکه فرصتی برای بسط فهم دینی دانست.
کتاب «تفسیر دین؛ پاسخهای انسان به امر متعالی» تأثیرگذارترین اثر او محسوب میشود، تلاشی نظاممند برای توضیح این که چگونه تنوع ادیان میتواند ریشه در یک «واقعیت متعالی» واحد داشته باشد؛ واقعیتی که هر سنت دینی بهگونهای فرهنگی و زبانی از آن پرده برمیگیرد. این شکل از الهیات تطبیقی، هیک را به یکی از برجستهترین چهرههای فلسفه دین در سطح جهانی بدل کرد.
سایر آثار دیگر جان هیک
آثار مهم دیگر او مانند «اثبات وجود خداوند»، «میان شک و ایمان»، «بعد پنجم» و «فلسفه دین» نشاندهنده تلاش او برای بازخوانی آموزههای مسیحی در پرتو رویکردی عقلانی و جهانوطنی است.
همین توانایی او در پیوند دادن سنت الهیاتی مسیحی با پرسشهای فلسفی مدرن، و نیز گفتوگو با ادیان شرقی، سبب شد در 1999 جایزه معتبر گرامایر را دریافت کند؛ جایزهای که به صاحبنظرانی اهدا میشود که نقشی برجسته در مطالعات دین و گفتوگوی بینالادیان دارند.
بهطور کلی، میتوان در اندیشه جان هیک چند محور برجسته را تشخیص داد:
• تلاش برای آشتی میان رنج و عدالت الهی از مسیر فلسفه رشد معنوی
• تفسیر پلورالیستی دین و تلاش برای یافتن مبنایی عقلانی برای همزیستی ادیان
• نقد قرائتهای انحصارگرایانه مسیحی
• بازخوانی آموزههای الهیات مسیحی از منظر انسانی، اخلاقی و جهانی
• دفاع از امکان تفسیرهای متکثر و زمینهمند از امر قدسی
هیک در نهایت به چهرهای بدل شد که توانست بهجای جدایی سنتهای دینی، از طریق فلسفه دین پلی میان آنها بسازد؛ تلاشی که با حساسیتهای نیز در حوزه تفسیر متون، معرفتشناسی، و گفتوگو میان سنت و جهان جدید همداستان است.
کتاب در چند بخش اصلی تنظیم شده و هر بخش به یکی از محورهای بنیادین فهم دین میپردازد:
بخش اول: پدیدارشناسی دین؛ نویسنده در این بخش میکوشد ماهیت دین را از منظر تجربه دینی و مواجهه انسان با امر متعالی توضیح دهد. مباحثی مانند تعریف دین، نظریه شباهت خانوادگی و رابطه دین با امر قدسی در این بخش طرح شده است.
بخش دوم: ریشههای پسامحوری و تطبیقی دین؛ این قسمت به مقایسه دیدگاههای بودایی، هندو، مسیحی و ادیان محلی درباره رستگاری و ساختار جهان میپردازد. فصلها نشان میدهند چگونه دینها از ساختار سنتی به مرحله «پسامحوری» رسیدهاند و چگونه برداشتهای اجتماعی، سیاسی و اخلاقی از دین دگرگون شده است.
بخش سوم: معرفتشناسی دین؛ هسته فلسفی کتاب در این بخش قرار دارد. مباحث کلیدی شامل: معنای ایمان، نسبت باور دینی با واقعیت، معقولیت باور به خدا، و امکان شناخت امر مطلق. نویسنده با تحلیل سنتهای مختلف نشان میدهد تجربه دینی چگونه میتواند مبنای معرفت قرار گیرد.
بخش چهارم: تکثر دینی و مسئله حقیقت؛ پایانیترین بخش کتاب با طرح مهمترین مسئله دوران معاصر، یعنی «دعاوی متعارض ادیان»، وارد مباحثی چون اسطوره، رستگاری، نسبت دین با علم و سیاست، و امکان جمع میان ادیان مختلف میشود. این بخش پیوند نزدیکی با مبحث پلورالیسم دینی دارد و آن را از زاویهای تحلیلی بررسی میکند.
تفسیری از دین کتابی است جامع، خواندنی و پرکاربرد برای دانشجویان فلسفه، الهیات، مطالعات ادیان و علاقهمندان به مباحث معرفتشناسی دین است. این کتاب در 552 صفحه، فهمی چندلایه و روزآمد از دین ارائه میدهد؛ فهمی که گفتوگوی میان سنت و جهان مدرن را امکانپذیر میکند.
انتهای پیام