«فیلیپ اوگون»، تحلیلگر مسائل سیاسی و مستندساز ضدصهیونیست مقیم فرانسه، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با بیان این مطلب گفت: مشکل اساسی جهان اسلام، چنددستگی در میان گروههای دینی و سیاسی است؛ برخلاف آنچه که در تعالیم اسلامی بر آن تاکید شده، گروههای سیاسی در برخی کشورها منافع خود را بر منافع اسلامی ترجیح دادهاند و همین امر به ایجاد درگیری و خشونت بین پیروان مذاهب و فرقههای مختلف اسلامی منجر شده است.
وی افزود: تا زمانیکه مسلمانان نتوانند با همدیگر، به دور از منافع شخصی، گفتوگو کنند و برای توسعه جامعه اسلامی و نه یک کشور اسلامی، گام برندارند، نمیتوان به وحدت و همبستگی میان کشورهای اسلامی امیدوار بود. امروز کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان، بحرین و قطر، بهخوبی میدانند که وحدت جهان اسلام به معنی از میان رفتن منطقه تکقطبی موردنظر آنهاست و از اینرو هیچگاه به مفهوم واقعی کلمه، به سمت وحدت اسلامی گام برنمیدارند.
به عقیده اوگون "نکته مهم این است که اگر وحدت اسلامی واقعا محقق شود، حکومتهای دیکتاتور کشورهای عربی سرنگون میشوند؛ چراکه وحدت اسلامی به معنی وحدت مسلمین، آگاهی آنان از شرایط موجود و تلاش برای ایجاد دموکراسی خواهد بود؛ امری که حکومتهای پادشاهی و خانوادگی کشورهای عربی را متزلزل میسازد."
تنشآفرینی غرب در جهان اسلام؛ واقعیتی غیرقابل انکار
این فعال سیاسی فرانسوی با اشاره به نقش کشورهای غربی در بیثباتی کشورهای اسلامی، تاکید کرد: البته نباید در این میان، نقش کشورهای غربی را نیز نادیده گرفت؛ غرب که مشتری دائمی نفت و گاز کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است، برای اینکه بتواند همچنان از این منابع استفاده کند، از حکومتهای مستبد عربی حمایت میکند و از طریق تبلیغات گسترده و کمکهای نظامی و مالی، اجازه نمیدهد که تفرقه بین مسلمانان به وحدت تبدیل شود. شاید گفتن این جمله که «غرب مسئول تنشها در جهان اسلام است» بسیار کلیشهای شده باشد ولی این مسئله واقعیتی غیرقابل انکار است.
وی اضافه کرد: پیش از اینکه درگیریهای سوریه آغاز شود، مسلمانان شیعه و سنی در کنار شهروندان مسیحی با مسالمت زندگی میکردند و دولت سوریه نیز علیرغم همه مشکلاتی که وجود داشت، توانسته بود این همزیستی را حفظ کند. تنها مشکل این بود که بشار اسد، استکبارستیز و مخالف صهیونیسم بود و همین برای غرب کافی بود تا با بهانه قرار دادن «بهار عربی»، این کشور را نیز در گروه «استبدادی» خود قرار دهد و برای سرنگونی بشار اسد تلاش کند. کشورهایی چون عربستان و قطر نیز در این توطئه همراه غرب بوده و هستند و بهجای حفظ منافع اسلامی، منافع غربی و مالی را در اولویت قرار دادهاند.
جنگافروزی؛ برنامه بلندمدت غرب برای استثمار منابع خاورمیانه
این تحلیلگر مسائل سیاسی ایجاد بازار تجاری برای شرکتهای غربی را از دیگر دلایل ایجاد تفرقه در کشورهای اسلامی دانست و توضیح داد: ایجاد جنگ در کشورهای اسلامی علاوه بر اینکه به حفظ حکومتهای پادشاهی خاورمیانه کمک میکند، نوعی تجارت نیز برای غرب بهشمار میرود؛ غرب ابتدا با تقبل هزینههای اولیه جنگ، خود را «ناجی» کشورهایی چون لیبی معرفی کرد. این حمله در گام نخست، نوعی سرپوش گذاشتن بر مسائل داخلی کشورهای غربی و هدایت افکار عمومی به سمتی دیگر بود.
وی اضافه کرد: در مرحله دوم، نیروی هوایی کشورهایی چون فرانسه به بمباران زیرساختهای لیبی اعم از دانشگاهها، بیمارستانها و جادهها پرداختند و تمامی آنها را به بهانه از میان برداشتن نیروهای حامی قذافی، ویران کردند. در مرحله سوم نیز کمپانیهای بزرگ غربی به بهانه مرمت، بازسازی و احداث این زیرساختها وارد لیبی شدند و شرکت بزرگ «توتال» فعالیتهای نفتی خود را در آنجا آغاز کرد. میبینید که این مراحل با برنامهریزی کامل صورت گرفتهاند.
اوگون در پایان با طرح این سؤال که "فرض کنید اگر میان مسلمانان وحدت برقرار باشد، غرب چگونه میتواند این نقشههای تجاری و سیاسی را به اجرا درآورد؟!"، تصریح کرد: بهطور قطع اتحاد میان کشورهای اسلامی به معنی بریده شدن دستهای بیگانگان از منابع زیرزمینی خواهد بود و غرب بههیچوجه نمیتواند چنین خطری را نادیده بگیرد؛ به همین خاطر است که علیرغم آگاهی از خطر سلفیها و وهابیها برای آینده جهان، این خطر را به از دست دادن منابع نفتی خود در خاورمیانه ترجیح میدهد.