بردگان دنیا دین را برای خود مصرف می‌کنند
کد خبر: 3645017
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۴
رواها و نارواهای زندگی براساس سخنان امام حسین(ع)/1

بردگان دنیا دین را برای خود مصرف می‌کنند

گروه معارف: محمدرضا سنگری اظهار کرد: حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در بدو ورود به کربلا خطبه‌ای خواند که کمتر مطرح می‌شود و این خطبه نکاتی دارد که از آن یک کلاس تربیتی برای تصحیح زندگی ما می‌سازد و می‌توان از آن رواها و نارواها در زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی را استخراج و براساس آن خود را نقد کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، اولین مراسم سخنرانی محمدرضا سنگری محقق عاشورایی به مناسبت ایام محرم شامگاه گذشته جمعه 31 شهریورماه در کتابخانه علامه مخبر دزفولی شهرستان دزفول برگزار شد.

سنگری در این مراسم معنوی با بیان اینکه آموزه‌های عاشورا تاریکی‌زدا از متن زندگی هستند، موضوع این جلسات را «رواها و نارواها در زندگی فردی، اجتماعی و خانوادگی بر اساس خطبه حضرت اباعبدالله الحسین(ع)» عنوان کرد و گفت: خاستگاه بحث شب‌های آینده خطبه حضرت اباعبدالله(ع) در هنگام ورود به کربلا است.

وی اظهار کرد: برای کلمه «کربلا» معانی گوناگونی مطرح کرده‌اند؛ اما معنایی که چند سال پیش بر آن تکیه کردم، کربلا به معنی مزرعه خدا است. «کرب» به معنی مزرعه و «لا» یعنی خدا. امام حسین(ع) کسی است که بهترین بذرهای خود را برای خدا افشاند، وقتی به کربلا وارد شد فرمود: «بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله؛ من رهپوی راه پیامبرم و در پی تحقق آرمان‌های پیغمبر(ص) و دفاع از راهی هستم که پیامبر(س) فراروی ما گشود و برای اینکه این راه هموار شود و این چراغ خاموشی نپذیرد من هر چه دارم تقدیم می‌کنم.»

نویسنده کتاب «آینه داران کربلا» با بیان اینکه دنیا مزرعه آخرت است، گفت: حضرت اباعبدالله(ع) در مزرعه دنیا بذرافشانی کرد. ما هم باید بذرافشانی کنیم و بهترین‌های خود را به خدایمان تقدیم کنیم؛ چون آنچه به خدا تقدیم شود، از دست نمی‌رود. هر چه پیش خداست می‌ماند، گم نمی‌شود: «ما عندالله باق» ولی آنچه نزد ما است تباه می‌شود: «ما عندکم ینفد.»

سنگری تصریح کرد: تکاپوهای ما عمدتاً برای چیزی است که نمی‌پاید و «آنچه نپاید دلبستگی را نشاید». کربلا این درس را به ما آموخت که همه چیز را به او بدهیم تا همه چیز بیابیم. ما چیزی را که داریم در حقیقت نداریم و چیزی را که در راه خدا داده‌ایم داریم. اگر چیزی به خدا تقدیم کردیم می‌ماند و در حساب خدا گم نمی‌شود بلکه خداوند آن را زایا و پایا می‌کند. چون کربلا خالص برای خداست، خدا نیز آن را پایا کرد و هر چه می‌گذرد زنده‌تر و تأثیرگذارتر می‌شود. چرا که حسین(ع) خود را برای خدا مصرف کرد؛ «من کان لله کان‌الله له»

این محقق عاشورایی ادامه داد: حضرت اباعبدالله(ع) وقتی وارد زمین کربلا شد خاک را بویید و فرمود اینجا خون‌های ما ریخته می‌شود. چادرها را برپا کردند، حضرت در بدو ورود به کربلا خطبه‌ای خواند که کمتر مطرح می‌شود. این خطبه نکاتی دارد که از آن یک کلاس تربیتی برای تصحیح زندگی ما می‌سازد. حضرت گفته خود را این طور شروع کردند: «انه قد نزل بنا من الأمر ما قد ترون» (مخاطبان امام حسین(ع) بر اساس آنچه در کتاب مروج الذهب مسعودی ذکر شده است، 600 نفر هستند؛ یعنی کسانی که با امام وارد کربلا شدند، 600 نفر ذکر شدند). حضرت فرمود:‌ «بر ما امری پیش آمده است که همه شما دارید می‌بینید.» و فرمود: «و ان الدنيا قد تغيرت و تنكرت»دنیا تغییر کرده است و ما در شرایط آرام به سر نمی‌بریم. شرایط ناشناخته و زشت شده است.

سنگری در توضیح این نکات گفت: ما پنج اصل در زندگی داریم که دقیق‌ترین شاکله زندگی ما را شکل می‌دهد. ما در زندگی نسبت به امور مختلف کنش، نگرش و گرایش داریم. در هیچ نظامی این تقسیم‌بندی که در دین ما درباره این کنش، نگرش و گرایش مطرح شده است به این زیبایی نیامده است.

این پژوهشگر افزود: دسته اول؛ کنش‌ها، نگرش‌ها و گرایش‌هایی هستند که پذیرفتن و نپذیرفتن آنها فرقی با هم نمی‌کند؛ هر کدام را انتخاب کنیم اشکالی ندارد. به این امور مباح می‌گویند. مثل خیلی از امور معمولی زندگی. دسته دوم: کنش‌هایی هستند که انجام دادن آنها بهتر از ترک آنهاست. این امور را مستحب می‌گویند. مثل اذکاری که به طور مثال در هنگام وضو توصیه شده است بخوانید. این اذکار غبارهای ذهن را می‌زدایند و به انسان آرامش می‌دهند. دسته سوم: کارهایی که انجام آنها خوشایند نیست؛ اما اگر آنها را انجام دهیم گناهی متوجه ما نیست. در دین به این امور مکروه می‌گویند که بهتر است از آنها پرهیز کنیم. دسته چهارم: امور حلال یا معروف هستند.

این نویسنده عاشورایی اظهار کرد: این نکته‌ای است که مایلم براساس خطبه امام حسین(ع) به آن بپردازم. معروف یعنی آشنا. باید پرسید آشنا به چه چیزی؟ معروف یعنی امری که آشنای فطری شماست. با شما غریبه و بیگانه نیست. محرم روح شماست. امام حسین(ع) در این خطبه می‌فرماید: فضا منکر شده است. یعنی نامحرم است. آشنای فطری ما نیست و این فطرتی که زیر پا گذاشته شده است هم در رفتار کسی است که رهبری جامعه را دارد و هم در رفتار جامعه دیده می‌شود.

وی گفت: امام ادامه دادند: «و أدبر معروفها و لم يبق منها الا صبابة كصبابة الاناء، و خسيس عيش كالمرعي الوبيل» و امور معروف پشت کرده است و موقعیت چنان شده است که از خوبی چیزی نمانده است مگر به اندازه آبی که ته یک کاسه مانده باشد و هیچ کس را سیراب نکند و یک زندگی ذلت‌بار برای انسان رقم بزند؛ مثل چراگاه حیوانات که علف‌های آن اندک باشد و هیچ یک از آنها را سیر نکند.

سنگری بیان کرد: وقتی امام حسین(ع) این تحلیل اجتماعی سیاسی را بیان و زمانه خود را توصیف کردند، خطاب به همراهان خود می‌فرماید: «لا ترون الي الحق لا يعمل به؟ و الی الباطل لا يتناهی عنه؟» آیا نمی‌بینید که هیچ کس به حق عمل نمی‌کند و هیچ کس نسبت به باطل عکس‌العمل ندارد؟ این موضوع امروز در جامعه ما هم دیده می‌شود. گاهی در جامعه کار خوبی انجام می‌شود اما ما تشکر نمی‌کنیم. اما اگر کار بدی رخ دهد آن را بزرگ می‌کنیم. چنین کاری در پایان قربانی می‌گیرد و آنها که نهی نکرده‌اند قربانی این حادثه خواهند شد. امام در ادامه این خطبه بیان کردند: «ليرغب المؤمن في لقائه محقا، فاني لا أري الموت الا سعادة، والحياة مع الظالمين الا برما» و اینجاست که مؤمن آرزوی مرگ می‌کند و من مرگ را جز خوشبختی نمی‌بینم و زندگی در کنار ظالمان را خواری می‌دانم. و همچنین فرمودند: مردم برده دنیا هستند.

این پژوهشگر اظهار کرد: امام حسین(ع) در اینجا به طور کلی فرمودند که عموماً اگر جامعه را ببینید خواهید دید مردم دنیا را می‌بینند. حضرت علی(ع) نیز در این باره تعبیری دارند که مردم به جایی می‌اندیشند که لحظه به لحظه از آن دور می‌شوند و به جایی نمی‌اندیشند که لحظه به لحظه به آن نزدیک می‌شوند. امام حسین(ع) در ادامه فرمود: دین تنها بر زبانشان می‌چرخد. ادعای دین زیاد است. همیشه حاشیه‌ نشینان عرصه مبارزه قهرمان هستند. تا آنجا که معیشتشان حل شود دین را می‌خواهند. اما همین که به آزمون کشیده شدند دین‌داران اندک می‌شوند؛ یعنی دین را برای خود مصرف می‌کنند اما خود را برای دین مصرف نمی‌‌کنند؛ این خیلی رفتار خطرناکی است.

نویسنده کتاب «آینه داران کربلا» گفت: این مجموعه خطبه حضرت اباعبدالله(ع) هنگام ورود به کربلا در روز دوم محرم است که در کتاب تاریخ طبری، ابن عساکر و کتبی که مجموعه سخنان حضرت در آن آمده نقل شده است. ما می‌خواهیم نارواها و رواهایی که در عرصه حیات خود داریم با تکیه بر این خطبه و سخنان حضرت اباعبدالله(ع) تبیین و تحلیل کنیم. به نظر می‌رسد که ما از چنین رفتارهای ناروایی دوریم اما وقتی به آنها می‌رسیم می‌بینیم منکرهایی هستند که با آنها زیست می‌کنیم و معروف‌هایی هستند که از آنها دوریم.

سنگری در پایان اظهار کرد: حضرت اباعبدالله(ع) می‌فرماید یکی از ویژگی‌های انسان مؤمن آن است که خویشتن را نقد می‌کند. ما قرار است رفتارهای خود را نقد کنیم تا در دهه دوم محرم در یک افق فرازمندتر بایستیم و احساس کنیم که زیستن با حسین(ع) چقدر زیبایمان می‌کند.

captcha