به گزارش ایکنا؛ اواسط قرن بیستم زمانی که غرب با فرو ریختن هیمنه پوزیتیویسم و مکتب فرانکفورت، دچار بحران در مسئله شناخت، امکان رسیدن به حقیقت و همچنین شناخت باید و نبایدهای اخلاقی بود، ایران در دوران اوج این اندیشه و رشد فزاینده ماتریالیسم، الحاد تجربهگرایانه و به موازات آن، تحت تأثیر همسایه شمالی خود(شوروی) و جوهای روشنفکرانه، اقبال گسترده جوانان و دانشجویان به مارکسیسم و کمونیسم بوده است. در همین زمان، در ایران، اندیشمندانی آشنا با سنت فکر و فلسفی جهان اسلام و همچنین اندیشههای جدید غربی به اندیشهورزی و به نوعی مبارزه با جریانات الحادی پرداختهاند، این اندیشمندان را میتوان از تأثیرگذارترین و جریانسازترین اندیشمندان تاریخ معاصر ایران و حتی فراتر از آن، تاریخ این سرزمین دانست.
این اندیشمندان در فضاهای مختلفی قرار داشته و به اقتضای نیاز جامعه دیندار و همچنین برداشتهای خود از دین؛ مسائل روز، پیوند آنها با اسلام و شبهاتی مانند آن، مسائل مربوط به تاریخ اسلام را از زوایای مختلف بررسی کرده و سعی در حل این مسائل داشتهاند. برخی از این متفکران، تحت تأثیر فضای مارکسیستی غالب در میان روشنفکران، بیشتر به مسائل عدالت اجتماعی در اسلام، مبارزه و قیام میپرداختند و به نوعی میتوان گفت در تلاش برای ایجاد پیوند میان اسلام و مارکسیسم بودهاند؛ نمونه مشهور این گروه را میتوان، علی شریعتی دانست که ادبیات و اندیشه چپ در فضای تفکر ایشان آشکارا به چشم میخورد.
گروهی نیز با تمایلات لیبرال و توجه بسیار به علوم تجربی روز، سعی در مدرنیزاسیون اسلام و برقراری پیوند میان اسلام و جهان مدرن غربی داشتند که از نمونههای مشهور این جریان نیز میتوان به مرحوم مهندس بازرگان اشاره کرد. عدهای از روحانیون دانشگاهی نیز گروه دیگر را تشکیل میدهند که با تسلط بر علوم دینی و آشنایی با مسائل جدید، سعی در دفاع از اسلام داشتند، این گروه را میتوان از مؤثرترین گروهها دانست که اقبال بسیاری از جامعه مذهبی آن روز ایران را به سمت خود جلب کردند و افرادی مانند شهیدان مطهری و باهنر از نمونههای این گروه هستند.
گروههای دیگری مانند مذهبیهای سنتی، انجمن حجتیه و همچنین سنتگرایانی چون سید حسین نصر نیز در فضای تفکری جامعه مذهبی آن روز، ایفای نقش میکردند. در اندیشه هر کدام از این گروهها میتوان حقایقی را یافت؛ کما اینکه هیچ کدام خالی از خطا نیستند، خطاهایی مانند استفاده افراطی از علوم تجربی برای اثبات اسلام، عدم شناخت دقیق و درست از اندیشه جدید غرب و عدم آشنایی کافی و عمیق با متون اصیل اسلامی.
در میان آثار تألیف شده در این دوران کتاب «محمد(ص)؛ خاتم پیامبران» نمونهای کمنظیر و جالب توجه است. این اثر دو جلدی، مجموعه مقالاتی در رابطه با موضوعاتی چون؛ دین و جهان امروز، سیره نبوی و مسائل گوناگون مربوط به اسلام، تاریخ و اندیشه آن است. نکتهای که این کتاب را بسیار حائز اهمیت میکند، نویسندگان آن هستند. ما در این کتاب، رنگین کمانی از نویسندگان بهنام آن زمان، با اندیشهها و برداشتهای مختلف از دین شاهد هستیم، از سید حسین نصر تا علی شریعتی، از مرتضی مطهری تا عبدالحسین زرینکوب، که هر یک، از زاویه نگاه خود به مباحث مختلفی از اسلام میپردازند. از آنجاییکه بسیاری از نویسندگان در آن زمان، دارای محکومیتهای مختلف سیاسی بودهاند، این کتاب در دو جلد، توسط انتشارات «حسینیه ارشاد»، طی سالهای 47 و 48 هجری شمسی به چاپ رسیده است. سرویس اندیشه ایکنا؛ در دو بخش، به بررسی و مرور دو جلد این کتاب به صورت جداگانه میپردازد که بخش اول آن در این نوشتار تقدیم میشود.
نخست؛ جلد اول آن را از نظر میگذرانیم:
مقاله اول این جلد، با عنوان «دین در جهان معاصر» به قلم دکتر سید حسین نصر میباشد. ایشان در این مقاله به مسائل فطری ثابت انسانی میپردازد؛ یعنی هر چه تکنولوژیهای مختلف پیشرفت کنند، فطرت ذاتی انسان تغییر نمیکند. دکتر نصر، در ادامه این مقاله به نیاز انسان به معنویت و بینهایتطلبی او پرداخته و بیتوجهی تمدن جدید غرب بعد از رنسانس به این مسئله و محدود کردن جهان به ماده توسط اندیشمندان غربی را یک خلاء در این تمدن معرفی میکند که از قرن نوزدهم به بعد با جنبشهایی چون «رومانتیسیسم» در ادبیات و فلسفه سعی به پر کردن آن کردند. آنها همچنین برای پر کردن این خلاء به مکاتب شرقی و الهام گرفتن از آنها روی آوردند؛ مثل«بلیک» شاعر شهیر انگلیسی که از «اوپانیشادها» هندی و «گوته» شاعر بلندآوازه آلمانی که از تصوف ایرانی، تأثیر پذیرفته بودند.
مقاله بعدی این جلد، «جهان در عصر بعثت» نام دارد، این مقاله که توسط دکتر محمد جواد باهنر و آیت الله هاشمی رفسنجانی به رشته تحریر درآمده، به وضعیت جهان و تمدنهای بزرگ در روزگار بعثت نبوی میپردازد. اولین تمدنی که توسط نویسندگان این مقاله مورد بررسی قرار گرفته، شبه جزیره عربستان است که با اطلاعات جغرافیایی و مردمشناسی اولیه متن، آغاز و با سایر مسائل مربوط به این ناحیه مانند حکومت و قبایل این ناحیه ادامه پیدا میکند. گفتنی است مطالب این بخش بر اساس دادههای منابع سنتی تاریخ عربستان پیش از اسلام بوده و امروز با کشف برخی کتیبهها و دادههای باستان شناختی جدید از این ناحیه، بعضی از آنها دچار تغییر و تحولاتی شدهاند که در این مقال نمیگنجد، علاقهمندان میتوانند جهت کسب آگاهی بیشتر به کتب تخصصی این حوزه مراجعه فرمایند.
نویسنده، در ادامه به وضعیت تمدنهای ایران، روم شرقی، کشورهای حاصل از فروپاشی روم غربی (چون فرانسه و ایتالیا)، مصر، تمدن یهودی، هندوستان، چین و ژاپن میپردازد. این مقاله شامل اطلاعات بسیار خوبی از منابع معتبر تاریخ مانند، تاریخ تمدن ویلدورانت میباشد.
دو مقاله بعدی، شامل دو برهه از زندگانی پیامبر(ص) میشود؛ یعنی «از ولادت تا بعثت» و «از بعثت تا هجرت» که به قلم یکی از برجستهترین محققان عرصه تاریخ اسلام، فقه و ادبیات معاصر، دکتر سید جعفر شهیدی میباشد. ایشان محققانه و با نگاهی باز و انتقادی به بررسی کتب تاریخی، سیرههای کهن اسلامی و روایات مربوط به زندگی پیامبر اکرم(ص) در این دو برهه زمانی پرداخته است. یکی از نکات منحصر به فرد این کتاب، که در زمان و فضای غالب دانشگاهی آن زمان، یقینا از دانشمندی چون سید جعفر شهیدی بر میآمد، مواجهه قرائت غربی از تاریخ اسلام و منابع اسلامی با همدیگر است، او در بخشی از این کتاب اینگونه میگوید: ما هنوز بدان درجه از فقر علمی نرسیدهایم که غربیان بهتر از ما، به تاریخ دین ما و زندگانی پیشوایان دینی ما آگاه باشند و در ادامه میگوید: هنوز چنان تهیدست نشدهایم که کتب کلام، فلسفه و تاریخ ما را مغرب زمینیان ناآگاه، از مقدمات عربیت، بهتر از ما تدریس کنند. این جملات بیانگر بینش عمیق و اصیل ایشان در رابطه با فرهنگ و تاریخ اسلامی است.
مقاله پنجم این جلد، به دوران پایانی حیات حضرت رسول(ص) یعنی «از هجرت تا وفات» میپردازد. این مقاله به قلم دکتر علی شریعتی نویسنده، سخنور نامدار و تأثیرگذار آن روزهای ایران است، ایشان خود در پیشگفتار کوتاهی که بر این مقاله نوشته است، تکیه خود را بر منابع متقدم و کهن اسلامی تقریر میکند و همچنین با بیان اینکه خود به عنوان شیعه از بسیاری منابع اهل سنت بهره برده است؛ آنها را دعوت به استفاده از منابع شیعی میکند و راه رسیدن این دو گروه به یکدیگر یا به تعبیر خود ایشان «این دو برادر که سالهاست از هم دور میشوند» را، استفاده متقابل از منابع و میراث روایی یکدیگر میداند. نثر این مقاله، مانند سایر سخنرانیها و نوشتههای دکتر شریعتی ادبی و تأثیرگذار است و رگههای جنبش و تحولخواهی در آن به چشم میخورد.
مقاله بعدی با نام «گوشهای از اخلاق محمد(ص)»، توسط حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی؛ مجتهد، نویسنده و سیاستمدار ملیگرای ایرانی و از اعضای نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی نوشته شده است. ایشان از حامیان دکتر مصدق بودند، حتی زمانی که میان مصدق و مذهبیون اختلاف افتاده بود ایشان از روحانیون حامی نخست وزیر بودند. مرحوم مجتهد زنجانی، از پایهگذاران و بانیان اصلی مسجدالجواد(واقع در میدان هفت تیر) و حسینیه ارشاد بوده و در آنها به امامت جماعت و سخنرانی میپرداختند، ایشان پس از انقلاب به دلیل پارهای اختلافات از سیاست کناره گرفته و تا پایان عمر خویش (4 مرداد 1371) عزلت نشین شدند، اما طبق روایت شاهدان عینی با وجود اختلافات، هماره مورد احترام آیت الله خمینی(ره) و مرحوم شهید مطهری بودهاند. ایشان در این مقاله، چنانچه خود در ابتدای آن میگویند؛ قصد بر تهیه متنی جامع و مختصر از سیره رفتاری نبوی برای استفاده عمومی مردم داشتهاند و با قلم و زبانی روان به این موضوع پرداختهاند.
هفتمین مقاله جلد اول، «محمد(ص) در آئینه اسلام» نام دارد. این مقاله به قلم علامه طباطبائی به رشته تحریر درآمده است؛ ایشان در این مقاله مباحثی نظیر، فطرت انسان با مقولهای تحت عنوان «انسان طبیعی» به معنای انسانی که دارای فطرت پاک و عقل سلیم است، اصالت فرد و سعادت آن از نظر طبیعت بشری و اینکه سعادت اجتماعی فرعی از سعادت فردی است، برتری توحیدی اسلام، تعادل برقرار کردن اسلام میان مسائل معنوی و مادی و برابری همه ابنای بشر در مقابل فرامین اسلام میپردازد. ایشان در این مقاله سعی در بیان برتری اسلام، سبک زندگی، معارف و عرفان اسلامی نسبت به سایر رقبای خود مانند مسیحیت، بودیسم و غیره را دارند.
دکتر شریعتی، نویسنده هشتمین مقاله این جلد با عنوان «سیمای محمد(ص)»است. در این مقاله، سعی در ارائه تصویری نو و باز ، تا حدود زیادی چپگرایانه از پیامبر(ص) شده است و چنانچه پیشتر گفته شد ادبیات مبارزه و چپ در این مقاله نیز آشکارا به چشم میآید.
«بشارات انبیاء»، عنوان نهمین مقاله از این جلد است. این مقاله توسط دکتر عطاءالله حشمتپور، مؤسس «انجمن تبلیغات اسلامی» ایران، از پیشگامان فعالیتهای فرهنگی، تبلیغی دینی و مؤسس یکی از فعالترین تشکلهای مذهبی در دو دهۀ بعد از ۱۳۲۰شمسی، به رشته تحریر درآمده است که رویکردی متفاوت و دیدگاهی شاذ در میان شیعه دارد. ایشان عملا با دیدگاهی جبرگرایانه وارد بحث شدهاند، دکتر حشمتپور، در ابتدای مقاله تمام ساحات وجودی انسان را بسته به سرشت(استعدادهای فردی و ویژگیهای جسمی او) و سرنوشت(جبر محیطی، زمانی-مکانی و...) میداند. ایشان حتی ارشاد را نیز، که از آن برای رد جبرگرایی استفاده میشود، جبرگرایانه تفسیر میکند، او با همین دیدگاه وارد بحث نبوت و پس از آن اشارات و بشاراتی که انبیاء(ع) درباره حضرت خاتم(ص)، ظهور و بعثت ایشان بیان داشتهاند، میشود. ایشان در این بخش، پیشبینیها و اشاراتی را که به نظر او، دیگر پیامبران در رابطه با خاتمالانبیا(ص) گفتهاند و در کتب سایر ادیان وارد شدهاند مطرح و دلالت آنها را بررسی و ثابت میکند که تنها مصداق این اشارات پیامبر اسلام(ص) است
مقاله پایانی این جلد، از شهید مطهری با عنوان «ختم نبوت» است. استاد شهید، در این مقاله به مسئله ختم نبوت، دلالتها و فلسفه آن از منظر قرآن میپردازد که با نگاهی وسیع و چندجانبه بحث خاتمیت را در بوته سنجش قرار داده و به اثبات میرساند.