به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بیش از پنج سال از ابلاغ منشور توسعه فرهنگ قرآنی گذشته و خبرگزاری ایکنا براساس رسالتی که دارد به بررسی اقدامات صورت گرفته توسط منشور پرداخته است. در ادامه گفتوگوهایی که با صاحبنظران این حوزه صورت گرفته است، نوبت به حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین کوششی، عضو اصلی شورای توسعه فرهنگ قرآنی که به عنوان نماینده بخش مردمی در این شورا حضور دارد رسید، وی نظرات تقریباً متفاوتی در مورد منشور و شورای توسعه فرهنگ قرآنی به عنوان بازوی اجرایی آن دارد. وی بر این باور است که منشور و شورا راههای میانبر برای رسیدن به اهداف را مد نظر قرار ندادهاند و علاوه بر آن بر این باور است که منشور و شورا برای رفاقتی شدن فضای قرآنی کشور به جای رقابتی شدن آن، کار به خصوصی انجام نداده است.
در ادامه گفتوگوی ایکنا با حجتالاسلام حشمتی که در حال حاضر مدیرعامل اتحادیه مؤسسات قرآنی ـ مردمی کشور است، میآید.
با گذشت پنج سال از زمان ابلاغ منشور توسعه فرهنگ قرآنی، به نظر شما در این مدت منشور توانسته است در مسیر خود حرکت کند و اصولاً تا چه میزان توانسته است به رسالتهایی که داشته است نزدیک شود؟
منشور توسعه فرهنگ قرآنی سند بسیار ارزشمندی است که توسط شورا تدوین شد و سندی قوی است که در راستای مطالبات قرآنی مقام معظم رهبری تنظیم شده است. تلاش این بوده است که در دستگاههای اجرایی این منشور به عنوان فصلالخطاب باشد و کارها و فعالیتها براساس آن اجرایی شود.
این تلاشها تا چه میزان جدی بوده و عملیاتی شدن فعالیتها را به دنبال داشته است؟
دستگاههای مختلف کمابیش اقداماتی که انجام دادهاند در این راستا بوده است و حداقل تلاششان این بوده که در این راستا باشد، اما اگر بخواهیم بگوییم که این منشور دقیقاً و شایسته و بایسته اجرا و عملیاتی شده است و امروز به لحاظ کیفی شاخصهای اندازهگیری برای آن تعریف شده است که به وسیله آنها بتوانیم میزان رسیدن به اهداف منشور را به لحاظ کیفی بررسی کنیم تا متوجه شویم به چه میزان به این اهداف نزدیک شدهایم، چنین چیزی نیست.
یعنی به نظر شما شاخصهایی برای بررسی میزان دستیابی به اهداف منشور تعریف نشده است؟
شاخصهای ارزیابی نوعاً، کمّی هستند و شاخصهای کیفی برای ارزیابی نداریم، چون شاخصهای کیفی براساس نیازهای فرهنگی هر منطقه و شرایط هر نقطه از کشور متفاوت است و هنوز هم که هنوز است این شاخصها به دست نیامده است تا بتوانیم برای آنها شاخصهای کیفی تعریف کنیم، به عنوان مثال شاخصها در شمیرانات، تهران و پاکدشت به لحاظ فرهنگی، بافت جمعیتی، عرق مذهبی، نیازها و تهدیدهای حوزههای فرهنگی و دینی و ... متفاوت است. تا زمانی که این نیازها و این تهدیدها به تفکیک مناطق مختلف کشور به دست نیایند و برای آنها شاخص کیفیت تعریف نکنیم، ارزیابی دقیقی صورت نخواهد گرفت. بنابر این وقتی شاخص کیفی تعریف نکنیم نمیتوانیم به لحاظ کیفی ارزیابی دقیقی داشته باشیم. ارزیابیهای ما همه کمی و عددی است.
اگر ارزیابیها و نظارتها بنا باشد با همین روال کمی جلو برود قطعاً در آینده دچار آسیب شده و آمارزده و نمودارزده میشویم و در نهایت از حقیقت مطلب که بنا بود یک تأثیرگذاری خاصی را در فکر و ذهن مردم داشته باشیم و زندگی قرآنی را برای آنها ایجاد کنیم، فاصله خواهیم گرفت.
در مورد این قضیه در منشور و شورا چارهاندیشیهایی صورت گرفته است؟
منشور یک سند جامع و کامل است و در واقع اینطور بگویم که چیزی وجود ندارد که ما بخواهیم در مورد قرآن انجام دهیم و در منشور نیامده باشد، یعنی کامل بودن منشور در این حد است. در مکانیزمهای اجرایی مسئله که در دست نهادها و دستگاههای مختلف دولتی و مردمی قرار میگیرد است که باید به چنین مواردی توجه شود بنابراین در زمان بحثهای اجرایی و عملیاتی کردن فعالیتها است که باید دقت بیشتری صورت بگیرد.
در حال حاضر و با گذشت پنج سال از ابلاغ منشور، چه نقدهایی بر آن و بر عملکرد شورا به عنوان بازوی اجرایی منشور وارد است؟
به نظر من باید بیشتر بر روی اهداف منشور متمرکز شویم، باید بررسی شود تا ببینیم که از چه راههایی میتوانیم به اهداف منشور دست پیدا کنیم، باید راههای میانبر برای رسیدن به اهداف منشور را پیدا کنیم، این راهها برای رسیدن به اهداف تدوین نشده است و این یکی از نقدهایی است که میتوان به منشور و شورا وارد کرد. راههای میانبر برای رسیدن به اهداف منشور باید تدوین و تنظیم میشد که نشده است.
با توجه به افقهایی که برای رسیدن به اهداف منشور در شورای توسعه فرهنگ قرآنی ترسیم شده است، توانستهایم پس از پنج سال به این افقها دست یابیم؟
قطعاً تلاشها در این راستا خواهد بود. چون این منشور براساس سند چشم انداز توسعه جمهوری اسلامی ایران تنظیم شده است، تلاشها برای رسیدن به افقی که برای آن در نظر گرفته شده است، خواهد بود اما مهمتر از ترسیم افق، راههای رسیدن به آن است که باید ترسیم شود.
یکی دیگر از بحثهایی که مطرح است، بحث میزان همکاری نهادهای حکومتی با منشور و شورا است، ارزیابی این همکاری از دید شما به چه صورت است؟
همکاریهای خوبی صورت میگیرد. منشور توسط شورای توسعه فرهنگ قرآنی ارائه شده است و در حال حاضر دستگاههای دولتی و غیر دولتی تلاش دارند تا در مسیر شورای توسعه حرکت کنند، اما نکته قابل توجه این است که دستگاههای دولتی و غیر دولتی همه خود را ملزم به حرکت در مسیر شورا و منشور و همکاری با آن میدانند.
علت این کار نیز در این است که در وهله اول منشور را یک سند قوی و محکم میدانند و دلیل دوم هم این است که اعتبارات و پشتیبانیهای لازمی که قرار است از طرف دولت صورت بگیرد، از طرف این شورا منتقل میشود. لذا به این دو دلیل یک همکاری و یک پذیرش خوبی نسبت به شورا و منشور وجود دارد. اما دبیرخانه شورا باید مقداری فضای استفاده از ظرفیتهای دستگاههای دولتی را به سمت تخصصی شدن و در جهت رسیدن به اهداف تدوین شده، ببرد. این جدیت و این هدایتگری در این بخش زیاد دیده نمیشود.
در حال حاضر بیشترین دغدغهای که دستگاهها در مورد این مسئله دارند، گرفتن اعتبارات از شورا است، بحث اخذ اعتبارات مالی را اگر از شورا حذف کنیم، عامل دیگری که بتواند منشور و شورا را در برابر دستگاهها به عنوان یک راهبر قوی نگه دارد، وجود ندارد. در حال حاضر نقشه جایگزینی برای این مسئله در دبیرخانه شورا وجود ندارد.
شما در صحبتهای خود از همکاری خوب نهادها با منشور و شورا صحبت کردید، به نظر شما این همکاری منجر به تقید نسبت به مصوبات شورا شده است، یعنی نهادها خود را مقید به اجرای مصوبات منشور میدانند؟
اگر دقت کنیم یکی از دغدغههایی که ممکن است منشور و شورا را تحت تأثیر قرار دهد، این است که مصوبات شورا را به خوبی و شایستگی اجرا نکنیم و لذا این مورد هم یکی از موارد و فعالیتهای جدی است که باید توسط خود شورا و دبیرخانه شورا صورت بگیرد و التزامآور بودن اجرای مصوبات را به نهادها گوشزد کنند. تقید وجود دارد اما این تقید و میزان آن یک شاخص کیفی است که قابل ارزیابی نیست.
منشور توسعه فرهنگ قرآنی دارای وجوه و بخشها و مادههای مختلفی است، به نظر شما کدام وجه از منشور بیشتر مورد توجه و استقبال نهادها قرار گرفته است؟
بیشترین حجم فعالیت دستگاهها در ارتباط با منشور به آموزشهای عمومی و فعالیتهای تبلیغی و ترویجی قرآن که اخیراً بیشتر فعال شده و جدیتر شده است، برمیگردد.
در برابر این وجوهی که بیشتر دیده شده است، برخی وجوه هم هستند که به دلایل مختلف کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، دلیل آن چه چیزی بوده است؟
به نظر من یک نکته کلیدی و اساسی وجود دارد که اگر این نکته برطرف شود تمام اهداف منشور محقق خواهد شد و آن هم این است که دستگاههای قرآنی چه دولتی و چه مردمی، باید به صورت عملی چه در جلسات شورا و چه در جلسات کمیتههای تخصصی و در بسترهای عملیات فعالیتهای قرآنی به نکتهای به نام «رفاقت» که با روح قرآن و تعالیم قرآن همخوانی دارد، توجه ویژه داشته باشند. اگر بنا باشد دستگاهها، تلاششان این باشد که میزان اثربخشی، اعتبار و میزان اقتدار خود را در برابر دیگر دستگاهها به نمایش بگذارند و خودش را بهتر جلوه دهد، هیچ موقع به اهداف منشور نخواهیم رسید.
در فضای قرآنی و کار قرآنی رقابت، کارکردی ندارد و رقابت به عنوان یک سم مهلک برای فعالیتهای قرآنی خواهد بود. ما باید تلاش کنیم تا فضای رفاقت را جایگزین فضای رقابت کنیم.
در حال حاضر کدام فضا در فعالیتهای قرآنی کشور حاکم است؟ فضا رقابتی است یا رفاقتی؟
در حال حاضر هر دو این فضا حاکم است اما فضا بیشتر به سمت رقابتی شدن تمایل دارد. البته رقابت غیر رسمی دارد در فعالیتهای قرآنی در بین دستگاههای دولتی خود را نشان میدهد در حالی که باید فضای رفاقت جدی حاکم باشد.
شورا در این زمینه چه نقش و کارکردی میتواند داشته باشد، اصلاً میتواند اثرگذار باشد؟
شورا تنها جایی است که میتواند تأثیر ویژهای در ایجاد الفت و رفاقت جدی در فعالیتهای قرآنی کشور داشته باشد. این امر با بررسی راهکارهای مناسب برای اجرای برنامه و تقسیم کار، شدنی است. یکی از مواردی که رقابت را ایجاد میکند این است که وقتی موضوعی مطرح میشود، همه دستگاهها تلاش میکنند تا آن را انجام دهند. زمانی که کار تقسیم نشود و همه بخواهند همه کارها را انجام دهند رقابت خود به خود ایجاد میشود. رقابت هم که ایجاد شود با توجه به نداشتن شاخصهای ارزیابی کیفی قابل اندازهگیری و سنجش نخواهند بود و در نهایت رقابتها به شکل کاذب در خواهد آمد.
لذا ما اگر میخواهیم به اهداف منشور برسیم دستگاههای عضو شورای توسعه فرهنگ قرآنی هر کدام متناسب با ظرفیت، توان و تخصص و تجربه خود باید بخشی از کار را تقبل کنند و به آنها واگذار شود نه همه کار، در حال حاضر بحث تبلیغ و ترویج، آموزش، پژوهش و ... توسط همه دستگاهها کم و زیاد صورت میگیرد. اگر دستگاهی قرار است کاری را انجام دهد، بدهد، اما در شاخصهای تعریف شدهای که در شورای توسعه فرهنگ قرآنی آن را تقسیم کار کرده است، نباشد. من میگویم اگر هم کاری را خارج از این چارچوب انجام میدهند به عنوان کمک انجام دهند یعنی اگر دستگاهی در زمینه آموزش عمومی کاری را انجام میدهد سایر دستگاهها به عنوان کمکی فعالیتی را انجام دهند نه رقابتی، زمانی که همه بخواهند همه فعالیتها را انجام دهند وضعیت رقابتی کاذب به وجود خواهد آمد.
از سوی شورا اعلام شده است که یکی از اهداف کوتاه مدت منشور و شورا، انسجامبخشی در فعالیتهای قرآنی کشور بوده است، به نظر شما در مدت این پنج سال تا چه میزان این انسجام ایجاد شده است؟
نمیتوان گفت انسجام به وجود نیامده است، اما در آن حد مطلوبی که پنج سال زمان داشته باشیم و نیروهای اثرگذار قرآنی دور هم جمع شوند، نبوده است. اما به هر حال فعالیتهایی در این زمینه صورت گرفته است که نباید منکر آن شد.
یکی از مواردی که شورا به آن ورود پیدا کرده است و از مصادیق انسجام بخشی فعالیتها توسط شورا است، بحث ادغام اتحادیههای قرآنی مردم نهاد که بخشی از آن نیز مربوط به حوزه فعالیت شما است، بوده، به نظر شما عملکرد شورا در این زمینه انتظارات را برآورده کرده است؟
ما خودمان یکی از افرادی بودیم که جلودار بحث ادغام بودیم، من خودم معتقد به تکثر در تشکلهای قرآنی هستم اما همزمان بر تمرکز در تصمیمگیری هم اعتقاد دارم. تکثر در تصمیمگیری یک آسیب بسیار جدی است، اما تکثر در اصل توسعه تشکلهای قرآنی یک امر مطلوب است. در تمرکز برای تصمیمگیری متأسفانه در جلساتی که تشکیل شد، برداشت این بود که در روند ادغام بیشتر از اینکه مصالح تشکلها و جامعه قرآنی مورد توجه قرار گیرد، مصالح دستگاهها در نظر گرفته میشود، تا زمانی که این اتفاق بیفتد به هیچ جایی نخواهیم رسید.
روند ادغام باید ضرورتی باشد که این ضرورت و اصل قضیه را خارج از هرگونه بخشینگری همه بپذیرند، لذا پیشنهادی ارائه شد که اگر فضایی فراهم شود تا این پیشنهاد عملیاتی شود مشکلات برای ادغام از بین خواهد رفت. این پیشنهاد این است که در ادغام، دو هیئت مدیرهای که کارهای کارشناسی را انجام میدهند و شورای توسعه هم کمک میکند، اعضای هیئت مدیره از هر دو طرف هیچ کدام ذی نفع نباشند. ما میثاقنامهای داشته باشیم که اعضای دو هیئت مدیره در دور اول مسئولیت در اتحادیه مدغم، هیچ نقشی نداشته باشند. هنوز هم بر این قضیه مسر هستم.
ما هنوز به جواب سؤالمان نرسیدهایم، عملکرد شورا در این زمینه به چه صورت بوده است، ظاهراً روند ادغام مقداری طولانی شده است؟
شورا تلاش میکرد تا این قضیه اتفاق بیفتد و جلسات بسیار زیادی هم گذاشته شد، در این زمینه دو مسئله وجود دارد، اول عملکرد شورا و دوم هم عملکرد دبیرخانه شورا است. بعد از جلسات متعدد پس از اینکه این بحث به صحن شورا رفت سؤالات و ابهامات بسیار زیادی وجود داشت که هنوز به آن پاسخی داده نشده بود و کسی هم برای آن پاسخی نداشت.
شما بر این باورید که در این زمینه کم کاری صورت گرفته است؟
این کار باید مقداری قویتر و با استدلالهای بیشتر کارشناسی میشد تا این ابهامات در صحن شورای اصلی ایجاد نشود. در اصل ادغام هیچ حرفی نیست تنها در بحث چگونگی آن است، بحثی که وجود دارد مربوط به سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد است که مشکلات در این زمینه هم وجود دارد.
من معتقدم بحث دین، قرآن و تشکلهای دینی اعم از قرآنی و غیر قرآنی از شئونات رهبری است به این خاطر که دین نباید دستخوش تغییر و تحولات سیاسی و مدیریتی افراد قرار گیرد. بعضی دستگاهها از شئونات رهبری هستند که نباید دستخوش تغییرات قرار بگیرند بلکه باید در چارچوبی کاملاً مشخص حرکت کنند تا نظام آسیب نبیند، قرآن از این دست مقولهها است. به نظر من تمام دستگاههای دولتی از شخص رئیس جمهور تا جزئیترین نیروها از لحاظ مسئولیت باید در ارتباط با قرآن تعصب داشته باشند و کار کنند. اما راهبری و هدایتگری فعالیتهای قرآنی از شئونات رهبری است و باید در دستگاهی صورت بگیرد که از شئونات رهبری باشد تا دستخوش سلایق و تفکرات سیاسی و مدیریتی قرار نگیرد.
در پایان اگر صحبت خاصی باقی مانده است بفرمائید؟
تنها جا دارد اینجا از خبرگزاری ایکنا که پرچمدار اطلاعرسانی قرآنی در کشور است تشکر داشته باشم، به نظر من رسانه بزرگترین عنصر فرهنگی و جهتدهی فکری در جامعه است. بخش زیادی از مردم براساس این اطلاعات و مسائلی که ارائه میشود حرکت کرده و حتی تصمیم میگیرند. به نظر من خبرگزاری ایکنا یکی از آن مراکزی است که بیشترین نقش را در اتفاق و انسجام وحدت و رفاقت بین دستگاههای قرآنی میتواند ایفا کند. امیدواریم این خبرگزاری براساس رسالت ارزشمندی که دارد موفق باشد.