به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، همواره با اخباری متفاوت از تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهی در مقاطع مختلف تحصیلی روبهرو میشویم که مشکلات متعددی پیش روی اشتغال آنهاست. در این میان در مورد دانشجویان رشتههای قرآنی شامل علوم قرآن و حدیث نیز شاید تناسب مناسبی میان نیاز بازار کار و جذب دانشجو وجود نداشته باشد. عبدالمجید طالبتاش، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد و معاون پژوهشکده قرآن و عترت دانشگاه آزاد یکی از افرادی است که سالها به تربیت دانشجویان در این رشته همت گماشته و با مشکلات و مسائل آنها در ارتباط بوده است. از این رو خبرگزاری ایکنا گفتوگویی را با وی انجام داده که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
ایکنا: چه آینده شغلی برای دانشجویانی که در رشتههای قرآنی تحصیل میکنند ترسیم شده است؟
اجازه بفرمایید در ابتدای این مصاحبه یک مسئله را مطرح کنم و سپس به سؤال شما پاسخ دهم. در نظام مقدس جمهوری اسلامی کارهای زیادی برای ارتقای سطح دانش قرآنی و حضور قرآنیان در مشاغل مرتبط انجام گرفته است که در جای خودش قابل تقدیر و تشکر است.
امروزه عطر خوش قرآن و تعالیم حیاتبخش آن فضای دانشگاهها، مدارس و مراکز آموزشی ما را پر کرده که جای امیدواری دارد. بحث تلاش برای حفظ قرآن که مورد تأکید مقام معظم رهبری است و گسترش آشنایی با مفاهیم قرآنی و تفسیر قرآن در کشور و اشتیاق جوانان به ورود به رشتههای علوم قرآنی قابل توجه است. اما در این مصاحبه قطعاً موضوع طرح مشکلات است تا در جهت رفع آنها کاری بشود. بنابراین با رویکردی انتقادی بحثم را آغاز میکنم به این امید که در بازشناسی ضعفهای مباحث علوم قرآنی در کشور اثری ناچیز داشته باشیم.
و امّا در مورد سؤال شما، بهطور طبیعی شغلهایی که بهگونهای مرتبط با بحث قرآنی است مثل معلمی در آموزش و پرورش، استاد دانشگاه، مدرس دارالقرآنها و دیگر مراکز فرهنگی ـ قرآنی در انتظار تحصیلکنندگان علوم قرآنی هستند، اما این امر بایستههای حائز اهمیتی دارد.
ایکنا: آیا جذب این رشته متناسب با نیاز بازار کار است؟
هیچ تحقیقات علمی در این زمینه در دسترس نیست. پژوهشهایی هم که صورت گرفته بهصورت متفرق و غیر رسمی است. از این رو هر پاسخی به این سؤال بر اساس حدس و گمان خواهد بود. برداشت من از جذب دانشجو در این رشته این است که تناسبسازی برای جذب و محیط کاری بعد از آموزش صورت نگرفته. اگر کسی بخواهد به این سؤال پاسخ مثبت بدهد باید بتواند مستندات آماری ارائه کند که آن مستندات نشان دهد اولاً ما در چه مؤسسات و نهادهایی به فارغالتحصیلان علوم قرآنی نیاز داریم. ثانیاً در هر یک از این نهادها چه زمینههایی برای این فارغالتحصیلان وجود دارد؟ ثالثاً سهم جذب هر یک از این نهادها در جذب فارغالتحصیلان علوم قرآنی چقدر است؛ میتوانم برای شما بیان کنم که فارغالتحصیلان علوم قرآنی در چه نهادهایی جذب میشوند، اما این پاسخ بر اساس یک مستند آماری و علمی نیست. اگر این طور است؛ چه نهادی باید این آمارها را ارائه دهد؟ واقعاً من نمیدانم حتی متولی این مستندات چه نهادی است! در نتیجه نمیتوانم در این زمینه راه حل و یا پیشنهادی ارائه دهم.
ایکنا: چه کسانی برنامهریزان این امر هستند؟ سهم دولت و مجلس را چقدر میدانید؟
کاش تنها از من همین سؤال را میپرسیدید تا به آن پاسخ مبسوط بدهم. دلیل آن هم این است که به نظر میرسد مهمترین گره در امر علوم قرآنی و تحصیلکنندگان این رشته در همین جا قابل جستجوست. اکثر مشکلات و آسیبهای این رشته از همین جا آغاز و به همین جا ختم میشود. اولاً منظور از برنامهریزی برای علوم قرآنی چیست؟ ثانیاً واقعاً مسئولیت برنامهریزی برای علوم قرآنی و رشتههای مرتبط با چه نهادی است؟ چه نهادی باید جوابگوی برنامههای این رشته باشد؟ واقعاً من نمیتوانم به این سؤالات پاسخ روشنی بدهم. دلیل آن هم این است که یک نهاد به خصوص برای این امر تعیین نشده و دهها نهاد وجود دارند که هر کدام خودش را متولی و عهدهدار برنامهریزی میداند.
نتیجه این سر درگمی در برنامهریزی آموزش و پژوهش قرآنی این میشود که شما نمیتوانید سهم دولت و مجلس را در این امر روشن کنید. هر چند هم دولت و هم مجلس علاقهمند به خدمت به ساحت مقدس قرآن کریم و همین طور تحصیلکنندگان این عرصه ارزشمند باشند. حالا شما ببینید نتیجه این سر در گمی چیست؟ نتیجه این شده است که بدون اینکه ما بدانیم برای امر قرآنی باید چه کارهایی بکنیم و هر نهادی باید چه مسئولیتی برعهده داشته باشد و سهم هر نهاد در برنامهریزی و آموزش و پژوهش چیست و سهم هر نهاد در ترویج و تبلیغ چیست؟
پیش از اینکه این مسائل را روشن کنیم به مجلس میگوییم شما باید برای فعالیتهای قرآنی در حوزه پژوهش، آموزش، تبلیغ و ترویج بودجه تعیین کنید. این درخواست بسیار درخواست خوبی است. بنابراین مجلس هم با توجه به اهمیت امر قرآنی بودجه مناسبی را در سال 1390 اختصاص میدهد. وقتی شما از قبل هیچ برنامهریزی نکردهاید و نمیدانید میخواهید این بودجه را در کجا مصرف کنید. چگونه میتوانید این بودجه را جذب کنید و در جهت ترویج و توسعه فرهنگ قرآنی در کشور هزینه کنید. بنابراین بودجه توزیع میکنید. مبلغ هنگفتی را مثلاً در اختیار وزارت علوم قرار میدهید و وزارت علوم هم این بودجهها را بدون هیچ برنامهای بین دانشگاههایش توزیع میکند وبه حساب آنها واریز میکند. حال که سه سال از این امر گذشته هنوز نمیدانید بودجه قرآنی صرف چه مسائلی شده است؟ بنابراین بودجه سال 91 تا 94 شما هم بلاتکلیف و بیمصرف میماند.
ایکنا: چه مشاغلی برای این گروه تعریف شده است؟
من واقعاً نمیدانم چه مشاغلی برای این گروه تعریف شده است. اگر رسماً چنین اتفاقی افتاده بود قاعدتاً میبایست امثال من از این مسئله با خبر باشیم. در سال گذشته یک چیزهایی روی کاغذ آمد، همایشی هم برگزار شد، اما نتیجه مشخصی نداشت و اتفاق خاصی در این زمینه نیفتاده است.
ایکنا: آیا تجربهای درباره مواجهه فارغالتحصیلان با بازار کار دارید؟ با شرایطی که این دانشجویان مواجه میشوند برخورد داشتهاید؟
چون من سالهاست که در این رشته تدریس میکنم تجربههای مختلفی دارم. گاهی شده است که دیدهام فارغالتحصیل علوم قرآنی در جایگاه متناسب با تحصیلش قرار دارد که سبب خوشحالیم شده است. گاهی فارغالتحصیلانی را دیدهام که در بخشهای دیگری بهعنوان یک کارمند مشغول شدهاند که این گروه تقریباً دانش علوم قرآنی را تا حدودی فراموش میکنند. گاهی فارغالتحصیلانی را دیدهام که در بخشهایی نامرتبط مدیریت میکنند. این گروه هم مثل گروه دوم هستند. گاهی فارغالتحصیلانی را دیدهام که تحصیلات به دردشان نخورده است، مثلاً راننده تاکسی، مغازهدار یا بساز و بفروش شدهاند. گاهی هم فارغالتحصیلانی را از میان بانوان دیدهام که خانهداری میکنند که بعضاً ناراضی نیستند. گاهی هم فارغالتحصیلانی را دیدهام که نویسنده شدهاند و در جایی قلم میزنند که دانششان به دردشان میخورد. برخی از دانشجویان را در کرسی معلمی و یا استادی دیدهام که سبب خوشحالی است. برخی دانشجویان هم به ایجاد مؤسسات خصوصی اقدام کردهاند که بعضاً در حیطه آموزش موفق هستند.
اما آنچه موجب دلگرمی ما مدرسان این رشته است این که در مجموع وقتی با دانشجویان سابقمان برخورد میکنیم احساس میکنیم حتی کسانی که تحصیلات این رشته به دردشان نخورده و احیاناً مباحث را فراموش کردهاند، از این که وارد رشته علوم قرآنی شدهاند پشیمان نیستند و از دوران تحصیل به خوبی یاد میکنند و احیاناً حسرت میخورند که چرا ادامه تحصیل ندادهاند. همین حسّ قابل احترام سبب شده بسیاری از دانشجویان از سالها پیش تاکنون با ما در ارتباط بوده و هر از گاهی حالمان را میپرسند.
ایکنا: آیا به نظر شما باید گرایش جدیدی تعریف شود که نیاز بازار کار را برطرف کند یا رشتهها و سرفصلهایی که وجود دارند مرتفعکننده نیاز بازار کار هستند؟
من پاسخ این سؤال شما را میدهم، اما علاقهمند هستم به عنوان یک معلم قبل از آن به نکتهای اشاره کنم. کسی که وارد این رشته میشود به دلیل ماهیت نام آن و مباحثی که در طول تحصیل میخواند نباید صد در صد با هدف اشتغال وارد شود. بالاخره رشته علوم قرآنی نام ارزشمند قرآن را با خود حمل میکند. این علوم همانند بسیاری از علوم دیگر نیست که جایگاهش تنها ذهن دانشجو باشد. بخش قابل توجهی از این دانش جایگاهش قلب دانشجوست که ارتباطی با شغل بعدی و بازار کار ندارد. دانشجو باید در این رشته به دنبال تهذیب نفس و ارتقای شخصیت انسانی خود باشد و اثرپذیری از اخلاق نبوی و معارف قرآنی را دنبال کند. مباحث تفسیری که از اجزای ذاتی این رشته است در صورتی ارزشمند است که در جان دانشجو بنشیند و شخصیت او را تحت تأثیر قرار دهد. این مسئولیت حائز اهمیتی است که بر عهده ما معلمان است. ما معلمان باید در کلاسهای درس فضایی از معنویت و عشق و علاقه به متون دینی و تهذیب نفس را فراهم آوریم. به گونهای که دانشجو نه به دنبال نمره و مدرک، که به دنبال بهرهمند شدن از زلال ناب گوهرهای حیاتآفرین آموزههای قرآنی باشد. اما به هر حال سؤال شما باید پاسخ روشن داشته باشد و متولیان امر نمیتوانند و نباید این پاسخی را که من به عنوان یک معلم دادم بدهند. بله، ابتدا باید متولی مشخصی برای تعیین مشاغل قرآنی تعیین شود. سپس باید ابزارهای کافی برای تعیین مشاغل در اختیار آن نهاد قرار داده شود. سپس باید آن نهاد مشاغل تعیین شده را با نیازهای علمی صاحبان مشاغل در اختیار متولی برنامهریزی درسی دانشجویان این رشته بگذارد و آنها با استفاده از متخصصان این رشته سرفصلها، منابع و واحدهای درسی را تعیین کنند. البته باید متولی برنامهریزی درسی همه مراکز آموزش عالی هم متمرکز، مشخص و روشن شود. البته مهم این کارها و کارهای دیگر باید با هماهنگی مراجع دولتی صورت پذیرد.
ایکنا: برخی از مشاغل قرآنی هستند که برایشان رشتهای تعریف نشده مانند مصحح قرآن، مربی مهدهای قرآنی و ...، آیا اینها نیازمند تعریف رشتههای جدید هستند یا اینکه با همین رشتهها نیازها برطرف میشود؟
به یقین این مسئولیتهایی که نام بردید نیاز به تخصصهای ویژه دارند؛ بنابراین لازم است برای هر مسئولیتی در این حوزه زمینههای تحصیلی متناسب با همان حوزه تعریف شود. البته واقعیت این است که ما نمیتوانیم برای تک تک مشاغل، رشته تعریف کنیم، اما این دلیل نمیشود که در شرایط فعلی باقی بمانیم و برای همه مسئولیتهای قرآنی تحصیلات یکسان در نظر بگیریم. لازم است مشخص کنیم هر مسئولیتی به چه میزان از تحصیلات علوم قرآنی نیاز دارد، سپس عهدهداران آن مسئولیت وارد رشتههای تعریف شده در آن محدوده شوند.
ایکنا: آیا بعد از 4 سال که یک کارشناس تربیت میشود با آن معلومات میتواند وارد بازار کار شود یا اینکه این مقدار تحصیل برای ورود به بازار کار کافی نیست؟
بستگی به مسئولیتی دارد که میخواهد برعهده بگیرد. به نظر من برای بسیاری از مسئولیتهای قرآنی همین چهار سال کارشناسی کافی است؛ البته به شرط این که آموزش علوم قرآنی اصلاح شود.
ایکنا: بهعنوان آخرین سؤال بهعنوان شخصی که به تربیت قرآنیان اهتمام دارید و قطعاً اشتغال ایشان بهعنوان جایی که ثمره کار شما نمایان میشود برایتان اهمیت خاصی دارد، چه راهکاری را برای حل این مسئله پیشنهاد میکنید؟
همیشه دو مسئله در حوزه قرآن برای من مهم بوده است که پیوسته مرا بسیار دلآزرده و ملول میکند؛ یکی کارهای کماثر و کمنتیجه یا بینتیجه و دیگر کارهای موازی و تکراری ملالآور.
مثالی که میتوانم برای نمونه نخست ارائه دهم آموزش قرآن کریم به دانشآموزان در مقطع ابتدایی است. من معتقدم آموزش روخوانی قرآن کریم باید در مقطع ابتدایی تمام شود. یعنی هر دانشآموزی که از مقطع ابتدایی بیرون میرود باید بتواند به درستی از روی قرآن بخواند. آمار و ارقامی هم که متولیان آموزش و پرورش ارائه میدهند فاقد ارزش و اعتبار قابل قبول است، زیرا ما در دانشگاهها میبینیم که درصد قابل توجهی از دانشجویان در روخوانی قرآن مشکل دارند. درست کردن مدرسههای خاصی به نام مدرسه قرآن هم از جمله انحرافهای نابخشودنی در این زمینه است که به نظر میآید بیشتر مزاح باشد تا پرداختن جدّی به امر آموزش قرآن. ای کاش آموزش و پرورش به جای هزینههای هنگفتی که برای این کار کرد؛ در دانشگاه فرهنگیان به تربیت معلمان و مربیان قرآن میپرداخت. آن گاه هر مربی را به چند مدرسه ابتدایی میفرستاد و ارتقای شغلی هر مربی را هم به یادگیری دانشآموزان وابسته میکرد. به هر حال اگر شما آموزش روخوانی را در مدرسه ابتدایی به انجام نرسانید، مطمئن باشید که این نقیصه تا آخر عمر دانشآموز با او همراه خواهد بود. نمیدانم متولیان آموزش و پرورش کی میخواهند به این مسئله حیاتی توجه واقعی کنند.
مسئله دیگر موازیکاری است. تا کی باید یک مسلمان نوجوان در کلاسهای آموزشی یکسان شرکت کند و دوباره در کلاس دیگری با همان شاخصها حضور پیدا کند. ما باید بهطور جدی برنامهریزی کنیم برای این که دانشآموزانمان وقتی فارغالتحصیل دبیرستان شدند واقعاً با روخوانی و روانخوانی سطحی از مفاهیم و میزانی از تفسیر آشنا باشند. هر چند آموزش عربی در قانون اساسی وجود دارد، اما ای کاش رویکرد آموزش عربی، قرآنمحور میشد و نه صرف و نحومحور. ای کاش متولیان آموزش و پرورش مسئولیت خود را در این زمینه پیدا کنند و به انجامش اهتمام ورزند. شاید اگر برای آموزش قرآن در مقطع ابتدایی پیوندی میان مسجد و مدرسه خورده شود، مسئله حل شود. نمیدانم. شاید هم باید راه دیگری جستجو کرد.
به هر حال آنچه میبینیم این است که نتیجه چنین آموزشی این میشود که عدّهای بیسواد با دانستههای دینی بچههای ما بازی میکنند و به آنها تلقین میکنند که شما در دوران تحصیل هیچ چیز از معارف دینی و متون قرآنی نخواندهاید. نمیدانم با تستهای کنکور عربی و دینی مواجه شدهاید یا نه؟ اگر بدانید در این تستهای کنکور در درس عربی و درس دینی با بچههای ما و با متون مقدس ما چه میکنند؟ ای کاش مجال بود تا نمونههایی از این تستها را به نگارش درآورم تا ببینید که عدهای از سر بیسوادی چه تستهایی برای بچههای ما طرح میکنند. تستهایی که محصولش انزجار از معارف دین است.
ایکنا: و سخن آخر...
مسئله سومی هم از دغدغههای این جانب است که هر چند در این سؤال شما نمیگنجد، اما علاقهمندم در انتهای مصاحبه بیان کنم. متأسفانه در کشور ما محلی که مرکز پیوند و ارتباط مستمر و اثرگذار پژوهشگران و متولیان آموزش علوم و معارف قرآن کریم باشد وجود ندارد؛ به همین لحاظ استادان علوم قرآنی از تلاشهای علمی یکدیگر و تألیفهای جدید یکدیگر با خبر نمیشوند و به تبع آن آثار علمی قرآنی هم مورد نقد و بررسی قرار نمیگیرد. مثلاً احمد پاکتچی، استاد دانشگاه امام صادق(ع) در سال گذشته کتاب بسیار ارزشمندی در حوزه بایستههای ترجمه قرآن کریم به رشته تحریر در آورده است و یا لسانی فشارکی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی کرج که از سابقین محققان علوم قرآنی است اخیراً یک طرح ارزشمند با عنوان «سورهشناسی برخی آیات قرآن» و یا «سورهشناسی مجموعهای از آیات قرآن» ارائه کرده؛ یا نقی پورفر از استادان دانشگاه قم ایدههای جدیدی در حوزه علوم قرآنی دارند. بسیاری از کارهای علمی و ارزشمند دیگر نیز وجود دارند که به دلیل نبود چنین مرکزی، اکثر استادان علوم قرآنی کشور با این گونه نوآوریها آشنا نشدهاند.