حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدعلی قاضیدزفولی، امامجمعه شهرستان دزفول در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، اظهار کرد: یکی از دعاهایی که معمولاً در شبهای قدر خوانده میشود، دعای جوشن کبیر است. در این دعا هزار اسم از اسماءالله مطرح شده است که خداوند تبارک و تعالی طی آن به ما یاد میدهد که او را با این اسماء او را یاد کنیم و در حقیقت نوعی عبادت و بندگی خداست.
وی با اشاره به فراز 55 این دعا گفت: مضامین و مفاهیمی که در بند بند این دعای باعظمت وجود دارد، بیانگر مراتب بالایی از توحید، اعتقاد به معاد و اصول اعتقادی ما است. ابتدای این بند به قدرت الهی اشاره دارد و میفرماید «یا من نفذ فی کل شیء امره» یعنی ای آن کسی که امر او در هر چیزی نافذ است؛ به این معنا که تا امر الهی نباشد، هیچ کاری محقق نمیشود.
قاضی دزفولی افزود: در ادامه این بیان میفرماید: «یا من لحق بکل شیء علمه» ای کسی که علمش به هر چیزى تعلق یافته است. «یا من بلغت الی کل شیء قدرته» هر شیء در این عالم هستی نشانه قدرت لایزال الهی است. در موارد دیگر به نعمتهای الهی میپردازد و میفرماید: «یا من لاتحصی العباد نعمه» ای کسی که نعمت او چنان زیاد است که بندگان از شمارش آنها عاجزند. حال با وجود این همه نعمت آیا بنده قدرت دارد شکر نعمت الهی را به جا آورد؟ میفرماید «یا من لا یبلغ الخلائق شکره»، ای کسی که مخلوقات هیچ یک توان ادای شکر نعمتهایی را که تو دادهای ندارند.
امامجمعه دزفول تصریح کرد: در ادامه فراز میفرماید «یا من لاتدرک الأفهام جلاله» ای کسی که آن چنان جلالت و عظمت او غیرقابل تصور است که هیچ فهمی توان درک آن را ندارد. به بیان دیگر عقل ناقص بشری توان راه یافتن به جلال حضرت باریتعالی را ندارد و در ادامه عرضه میدارد: «یا من لاتنال الاوهام کُنهه» ای کسی که اندیشه و افکار به کنه او پی نخواهند برد.
عظمت و بزرگی ردایی است که تنها بازنده وجود حقتعالی است
وی با اشاره به صفت «یا من العظمه والکبریاء ردائه» اظهار کرد: ای کسی که عظمت و بزرگی ردای او یعنی برازنده اوست؛ یعنی عظمت و بزرگی ردایی است که تنها بر وجود حقتعالی برازنده است. «یا من لا تُرَد العبادُ قضاءه» ای کسی که بندگان به حکم و قضای تو دسترسی ندارند. به این معنا که وقتی مشیت خداوند به یک امری تعلق گرفت، هیچ کس نمیتواند این مشیت را به هم بزند. حضرت امیرالمؤمنین(ع) در این باره فرمودند: «من خداى پاک را به درهم شکستن عزمها و فرو ریختن تصمیمها و برهم خوردن ارادهها و خواستها شناختم». این نکته مهمی است که در این فراز از دعای جوشن کبیر به آن اشاره میشود.
قاضی دزفولی افزود: «یا من لا مُلک الا مُلکَه» همه جا ملک و پادشاهی اوست. شما جایی در این عالم هستی را پیدا نمیکنید که ملک و پادشاهی حقتعالی نباشد. در ادامه بیان میکند: «یا من لا عطاء الا عطاءه» ای کسی که هیچ عطایی مقابل بخشش او، عطا حساب نمیشود عطای الهی چنان بزرگ و فراگیر است که هیچ بخشش و عطایی برابر آن قابل ذکر نیست.
وی با اشاره به آیه 39 سوره رعد؛ «یَمْحُو اللّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَابِ؛ خدا آنچه را بخواهد محو یا اثبات مىکند و اصل کتاب نزد اوست» گفت: میتوان در تکمیل توضیح این فراز به این آیه توجه کرد که میفرماید: خداوند آنچه را بخواهد محو و باطل میکند و آنچه را بخواهد ثابت و مندرج مینماید و امالکتاب که همان لوح محفوظ است، نزد خداست. این نکته مهمی است و ما باید توجه داشته باشیم حوادث و تحقق موجودات در جهان هستی دو مرحله دارد که یکی مرحله قطعیت است که هیچ گونه دگرگونی در آن راه ندارد و دیگری مرحله غیرقطعی و مشروط است که در آن دگرگونی راه دارد و به آن مرحله محو و اثبات گفته میشود.
امام جمعه دزفول ادامه داد: این یک بحث اعتقادی است که بر اساس آن معتقدیم یک مقام لوح محفوظ وجود دارد؛ به این معنا که اگر حادثهای را با علت تامهاش و جمع شدن همه شرایط و از میان رفتن همه موانع در نظر بگیریم، آن حادثه قطعی است و اگر قطعی شد جای آن در لوح محفوظ است که از آن به امالکتاب نیز تعبیر میکنند. اما گاهی حادثهای را با اسباب و علل ناقصه آن در نظر میگیریم که این مقام محو و اثبات است که قدرت خداوند به هر دو این مقام تعلق گرفته و امرش نفوذ دارد.
اگر کاری به مرحله قطعیت برسد به نفوذ امر الهی است
قاضی دزفولی خاطرنشان کرد: اگر کاری به مرحله قطعیت برسد به نفوذ امر الهی است و اگر در مرحله محو و اثبات نیز باشد؛ یعنی حادثهای تمام شرایط تحقق آن فراهم است ولی مشیت الهی به تحقق آن نیست؛ در این مورد نیز این امر الهی است که در این حادثه نفوذ دارد و یک حادثه به ظاهر قطعی را برمیگرداند.
وی در توضیح آیه محو و اثبات با اشاره به روایتی گفت: حضرت علی(ع) از پیامبر(ص) درباره این آیه سؤال کردند و پیامبر پاسخ فرمودند: کمک به نیازمندان به صورت صحیح، نیکی به پدر و مادر و انجام هر کار خیری، بدبختی را به سعادت تبدیل میکند و عمر را طولانی و از خطرات جلوگیری میکند. این روایت نشاندهنده این است که اگر اعمالمان چنین باشند میتوانیم برخی از مشیتهای الهی را که درباره ما نوشته شده اما مشروط است، بواسطه انجام اعمال نیک تغییر دهیم؛ چنانکه صدقه دادن انسان را از خطر نجات میدهد و این نجات یافتن نیز نفوذ امر الهی است.