لزوم مسئولیت‌پذیری دانشگاهیان در قبال اقتصاد دانش‌بنیان و تحقق اقتصاد مقاومتی
کد خبر: 3513550
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۸
اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل/ ساسان شاه‌ویسی عنوان کرد:

لزوم مسئولیت‌پذیری دانشگاهیان در قبال اقتصاد دانش‌بنیان و تحقق اقتصاد مقاومتی

گروه اقتصاد: شاه‌ویسی اظهار کرد: تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند تحول در عرصه‌های علمی است اما اساتید و دانشجویان هم باید نقش خود نسبت به مسئولیت‌ها و جایگاهی که می‌توانند در این تحول‌آفرینی، نوآوری و تحقق اقتصاد مقاومتی داشته باشند را بپذیرند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، یکی از کلید واژه‌های اصلی که در سخنرانی‌های رهبر معظم انقلاب مطرح می‌شود، مسئله اقتصاد مقاومتی و نقش اقشار مختلف در تحقق این موضوع است. رهبر انقلاب همچنین سال جاری را سال «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» نامگذاری کرده و محورهایی را هم برای تحقق این مسئله معرفی کردند که یکی از مهم‌ترین لوازم این امر، اقتصاد دانش‌بنیان است.
همچنین رهبر انقلاب اخیرا در دیدار جمعی از اساتید، نخبگان علمی و پژوهشگران دانشگاه‌ها، پارک‌های علم و فناوری و مراکز علمی و تحقیقاتی، با ترسیم اهداف بیست ساله نظام اسلامی برای دستیابی به جایگاه ایرانی مقتدر، عزتمند و مستقل، دانشگاه‌ها را پایه و اساس این اهداف والا برشمرده و بر نقش دانشجویان در تحقق اقتصاد مقاومتی و دانش‌بنیان کردن اقتصاد تأکید کردند.
برای بررسی بیشتر این موضوع و اینکه دانشگاهیان چه نقشی می‌توانند در تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا کنند با ساسان شاه ویسی، کارشناس مسائل اقتصادی گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که متن این مصاحبه در ادامه می‌آید:

ابتدا بفرمائید چه جایگاهی برای دانشجو و دانشگاهیان در اقتصاد مقاومتی قائل هستید و چگونه می‌توان اقتصاد کشور را در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی دانش‌بنیان کرد؟

مشخصا ظرفیت و درون‌مایه هر حرکت پویا و اثربخشی بایستی در وهله اول، جست‌وجو، تقویت و فعال شود و با دامنه‌بخشی به این ظرفیت پویا و تحول‌بخش است که می‌توانیم ظرفیت‌های بزرگتر و اثرگذار را تعریف کنیم. به عبارت دیگر اقتصاد ما دانشی نخواهد شد مگر اینکه هسته شکل‌یافته و درون‌مایه آن مبتنی بر دانش، پویایی، خلاقیت، ایده‌پردازی و نوآوری باشد.
نزدیک‌ترین حد برای این ساختار و این ظرفیت در بخش دانشگاه‌ها و مشخصا عملکرد اساتید و دانشجویان است. به عبارت بهتر اگر ما بتوانیم ارتباط بین نهادهای دانشی و علمی و رویکردهای دانش‌بنیان را در تمام سطوح و از جمله در حوزه اقتصاد برقرار کنیم باید اساتید و دانشجویان این حوزه اولا به نقش خودشان پی ببرند و دوما با اقدامات تحول‌آفرین، هسته شکل‌دهنده آنها و نهایتا عملکرد و چیزی که از آن با عنوان نتایج فعالیت‌ها یاد می‌شود بتوانند مبتنی بر ارتقای سطح دانش، اطلاعات، آگاهی و مشخصا نوآوری باشد.
صرف‌نظر از تلاش‌های گسترده‌ای که در طول سی و چند سال گذشته رخ داده است، سهم و نقش ما در هندسه علم و فناوری به شدت تغییر کرده است و سرعت ما در این عرصه قابل مقایسه با گذشته نیست. ما در یک دوره ده ساله، یک ظرفیت پرثمر و شکوفایی را با رهبری رهبر انقلاب و برنامه‌هایی که تعریف کرده و دغدغه‌هایی که تکلیف کردند، به وجود آورده و ظرفیت‌ها و هم‌افزایی‌هایی را نسبت به قوا، بدنه عالم و اندیشمند جامعه و دانشجویان و اساتید ایجاد کردیم و قابلیت‌هایی را در اقتصاد خود به وجود آوردیم.
امروز نقدی وجود دارد مبنی بر اینکه این سرعت رشد علمی، نه تنها کاهش پیدا کرده است بلکه در برخی موارد در حال ایجاد چالش‌هایی است که ما را از ظرفیت‌هایی که در مدار پختگی علم و فناوری قرار می‌داد، دور کرده است.

برای رهایی از این وضعیت نابسامان علمی و دانش‌بنیان کردن اقتصاد در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه اقداماتی باید انجام داد؟

به نظرم در وهله نخست بایستی بتوانیم یک هم‌طرازی را با سرعت تولید علم و دانش در جهان برقرار کرده و مؤلفه‌های تقویت و اثرگذاری عناصر اصلی دانش‌آفرینی و دانش‌ورزی در کشور که اساتید و دانشجویان هستند را فعال و پویا و مورد حمایت قرار دهیم. نهایتا چه بسا برجسته‌ترین این موارد شناسایی و پذیرش نقش اساتید و دانشجویان نسبت به مسئولیت‌ها و جایگاهی است که می‌توانند در این تحول‌آفرینی، نوآوری و تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا کنند.
اگر بپذیریم که پیشگام اصلی و پیشانی اقدامات دانش‌‌بنیان در کشور، اساتید و دانشجویان هستند، آنگاه به نظر می‌رسد هر اتفاق مبارک و هر هدف معظمی را که ما برای دانشی کردن رویکردهای مختلف در کشور و از جمله در حوزه اقتصاد ملی مد نظر قرار می‌دهیم قطعا به شدت به اتفاقاتی که توسط اساتید و دانشگاهیان ما صورت می‌گیرد وابسته خواهد بود و نقش آنان از این جهت نقشی برجسته است و به همین دلیل است که هر از چند گاهی مقام معظم رهبری، نشست‌هایی را با اساتید و دانشجویان برگزار می‌کنند و یکبار دیگر تأکید ایشان بر دغدغه خودشان نسبت به نقش دانشگاهیان در اقتصاد مقاومتی و اینکه دانشجویان خودشان بایستی بخش عمده‌ای از مسئولیت تبیین و تحقق این مفروضات و اهداف بلند را مد نظر قرار دهند را مشاهده می‌کنیم.

ایشان در دیدار اخیر خود با دانشگاهیان بر توجه به اقتصاد دانش‌بنیان تأکید کردند. ابتدا بفرمائید منظور از اقتصاد دانش‌بنیان چیست؟ چگونه می‌توان اقتصاد را دانش بنیان کرد و این مسئله چه نقشی در تحقق اقتصاد مقاومتی دارد؟

در وهله اول مهارت دانشی کردن رفتارها و دانشی کردن آموخته‌ها، یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌هاست. در چند روز گذشته حاج آقای قرائتی نقدی را مطرح کردند که به چه درد دانش‌آموزان ما می‌خورد که آب و هوا در فلان منطقه اروپا چگونه است و سلاطین فلان منطقه در اروپا چه کسانی بوده‌اند. چنین نقدهایی نشان می‌دهدکه مواردی که بیان شد مفروضات اصلی ماست.
به نظر می‌رسد اگر قرار باشد اقتصاد خود را در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی، دانش‌بنیان کنیم در وهله اول باید مهارت آموختن ما متفاوت باشد و سرعت، شکل و استفاده از فناوری‌های نوین در مهارت‌ها و آموزش‌های ما باید نقش برجسته پیدا کند.
رابطه بسیار مستقیمی، میان آموزش‌ها، مهارت‌ها و آنچه از آن به عنوان انباشت تولیدات علمی یاد می‌شود، وجود دارد که بخشی می‌تواند در قالب مقاله، بخشی در قالب پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها باشد. بخشی نیز می‌تواند در قالب پژوهش‌هایی باشد که دانشجویان ما زیر نظر اساتید خود انجام می‌دهند و نهایتا آنچه از آن با عنوان دستاوردها علمی یاد می‌شود همگی باید معطوف به این نکته باشد که می‌خواهیم دانشی عمل کرده و بنیان‌های اقتصادی خود را بر این اساس را تغییر دهیم.
امروزه بسیاری از اتفاقات را به شکل کاربردی انجام می‌دهیم اما این مسئله، راهبردها و بنیان‌ها را معطوف نمی‌کند. ما در بحث نظریه‌پردازی، بسیار با آن سابقه و ظرفیت‌های اثر ‌گذار تمدن بزرگ اسلامی و ظرفیت‌های بزرگ کشوری فاصله داریم تا سرمایه‌های عزیز و جوان انسانی که در کشور در اختیار داریم را به منصه ظهور برسانیم.

چگونه می‌توان از هدر رفت منابع علمی در کشور جلوگیری کرد و این سرمایه‌های انسانی که شما به آن اشاره کردید را به منصه ظهور برسانیم؟

اگر بتوانیم این فاصله‌ها را برطرف کنیم و هدفگذاری‌ها را به سمت بنیان‌های دانش سوق دهیم و رابطه‌ای منطقی میان این موارد برقرار کنیم که از درونمایه آن مهارت آموختن، تجاری کردن و اقتصادی کردن دانش را حاصل کنیم به نظر می‌رسد توانسته‌ایم از هدر‌رفت بخشی از منابع علمی، دانشی و فناوری در کشور جلوگیری کنیم.
شاید نقدی وجود داشته باشد که چرا دانش آموختگان علمی ما در مراکز دانشگاهی با رتبه‌های عالی مدارج علمی را به خوبی طی کنند اما زمانی‌که قرار است این سرمایه‌های انسانی مورد بهره برداری قرار گیرد، مقصد آنها خارج از کشور و دانشگاه‌هایی خواهد بود که بتوانند ایده‌های آنها را مورد بهره‌برداری قرار دهند و ایده‌های آنها را تبدیل به راهبرد و در برخی موارد تبدیل به نظریات عالی کنند؟
اینها چالش‌هایی هستند که در حال حاضر وجود دارد و صرف‌نظر از پیمایش سرعتی که ما توانستیم در کشور به وجود بیاوریم، به نظر می‌رسد باید بتوانیم با رویکردهای تولیدات علمی ما با آنچه که در یک دهه گذشته به وجود می‌آمده است فاصله بگیریم که بتوانیم در رتبه‌بندی‌های بین‌المللی، خود را به سطح فناوری و نوآوری نزدیک کنیم تا خواسته مقام معظم رهبری که قریب به ده سال پیش مطرح کردند که از طریق علم و فناوری، انقلاب را به شکوفایی و موفقیت نزدیک کنیم، محقق شد.

چگونه می‌توان این گام‌ها را برداشت و نقش دانشجویان در تحقق اقتصاد مقاومتی را برجسته کرد؟

امروزه اقتصاد ما با چند تهدید و مخاطره روبرو است؛ از جمله نتوانسته‌ایم هنوز در لفظ و معنی، خودمان را از اتکای به درآمدهای نفتی خلاص کنیم. همچنین باید دانست که رویکردهای دانش‌بنیان است که پدیده‌ها و مزیت‌های نسبی اقتصاد ایرانی را مورد شناسایی قرار می‌دهد و سرمایه انسانی و دانش سرمایه انسانی را به طرف این مزیت‌ها سوق می‌دهد و برای آنها روش‌های تولید پول و ثروت به وجود می‌آورد.
امروز ما به جز امکاناتی همانند انرژی نفت و گاز شاید امکانات اقتصادی دیگری را در اختیار داریم. بسیاری از خارجی‌ها بر روی مواد خام، قابلیت‌های ترانزیتی ما، حوزه‌های گردشگری و جذب توریسم و سلامت سرمایه‌گذاری کرده و بسیاری نیز در حوزه فناوری‌های نوین اعم از نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی، سرمایه‌گذاری‌هایی را تعریف می‌کنند تا اگر نتوانند در داخل کشور خود سرمایه‌گذاری کنند، سرمایه‌های انسانی داخل کشور ما را مورد استفاده قرار دهند.
ما در این مورد دچار نقیصه هستیم و به همین دلیل است که مقام معظم رهبری در سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی، سه سیاست اول را به سرمایه انسانی اعم از بهره‌وری، دانشی کردن اقتصاد و از همه مهم‌تر قابلیت‌مند کردن رابطه بین این موارد یعنی رابطه بین عامل انسانی و نهایتا دانشی کردن اقتصاد، معطوف کرده‌اند.
اگر هر اتفاقی که می‌افتد بتوانیم ظرفیت اقتصاد ملی را تا دو برابر وضعیت کنونی افزایش داده و کارایی پول ملی را ارتقا دهیم و اگر بتوانیم از ظرفیت‌های سرزمین پهناور ایران و قابلیت‌های آن در حوزه صنعت، معدن و بازرگانی و قابلیت‌های خلق پول استفاده کرده و تولید ثروت را به وجود بیاوریم، ضمن استحکام بنای مطمئن برای ایران اسلامی، حرکت به سمت استقلال همه‌جانبه از جمله استقلال اقتصادی را برقرار خواهیم کرد اما فرماندهی ظرفیت‌سازی برای این رویکردها را باید در دانشگاه جست وجو کنیم.
بنابراین ضرورت دارد که اگر چند پدیده همانند برونگرا و صاردات‌گرا بودن یا درونزایی را در اقتصاد مقاومتی تعریف کرده و زایش اقتصاد را مبتنی بر عوامل در داخل سرزمین خود قلمداد می‌کنیم باید روش بهره‌گیری عالمانه از این منابع را بدانیم و شاید این مهم‌ترین حلقه مفقوده‌ای باشد که در رابطه اقتصاد امروز با دانش و بخصوص دانش‌های بنیادین مطرح می‌شود.

گفت‌وگو از اکبر ابراهیمی

مطالب مرتبط
captcha