به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، مبانی اسلامی همواره بر یاری رسانی به مظلومان و کمک رسانی به یکدیگر تأکید داشته و این امر صراحتا در فرهنگ ایرانی اسلامی در قالب آیات و روایات و همچنین فرهنگ آئینی ایرانی قابل ملاحظه است، به نحوی که میتوان به سخنی از رسول اکرم(ص) که میفرمایند: «... و مَن أخذ للمظلوم مِن الظالم كان معى فى الجنة مصاحباً..؛ هركسى داد ستمديدهاى را از ستمگر بگيرد، در بهشت با من و يار و همنشين من باشد» و یا شعری از سعدی که میفرماید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» اشاره کرد.
همچنین از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است كه: «خداى متعال به داوود(ع) وحى فرمود: اى داوود! هيچ بندهاى نيست كه ستمديدهاى را يارى رساند يا در ستمى كه به او رفته، همدردى كند، مگر اين كه گامهاى او را در آن روزى كه همه گامها مىلغزد، استوار نگه دارم».
از این جهت میتوان شغل وکالت را یکی از مصادیق یاری رسانی به مظلومان و کمک رسانی به افراد در احیای حقشان دانست. وکالت از آن دسته مشاغلی است که میتواند در برابر بیعدالتی و تعدی و تجاوز به حقوق ديگران قيام کند و با علم و آگاهی خود به قوانین به یاری سایرین بشتابد که اگر بتواند در این نقش به درستی بروز و ظهور یابد نه تنها در نقش خود به عنوان یک وکیل به خوبی میدرخشد بلکه وظایف انسانی خود را نیز به نحو احسن به مرحله عمل میرساند.
يکي از اهداف انبيا و پيامبران خدا نیز حل اختلاف و داوری بين مردم و اقامه قسط و مبارزه با ظلم و ستم و حمايت از مظلوم بوده است؛ بنابراین میتوان گفت شغل وکالت از مرتبه و جایگاه انسانی و اخلاقی بالایی برخوردار است به شرط آنکه دو محور اصلی عدالت و صداقت همواره مد نظر وکیل بوده و یاری رسانی او به حق و به صلاح انسانها و جامعه بشری باشد.
اما بعضا مشاهده میشود که انگيزههایی همچون دریافت حق الوکالههای بالا طهارت این شغل را از بین برده و وکیل سعی میکند با تسلطی که بر احکام و قوانین دارد راههای فرعی را طی کند و اصطلاحا با دور زدن قانون درصدد منفعت رسانی به موکل خود به هر قیمتی برآید و در این بین به حق بودن یا نبودن مطالبه موکل خود توجهی نکند.
بعضی از وکلا چنان غرق در جاذبههای مادی کار خود میشوند که فراموش میکنند خداوند در قرآن کریم میفرمایند:َ إِنَ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ؛ كِرَامًا كَاتِبِينَ؛ يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ؛ و قطعا بر شما نگهبانانى گماشته شدهاند،[فرشتگان] بزرگوارى كه نويسندگان [اعمال شما] هستند، آنچه را مى كنيد مىدانند.»
وقتی وکیل درصدد بدست آوردن حکمی باشد که حقی به واسطه آن پایمال میشود و یا حقیقتی پنهان و در حق سایرین اجحاف میشود، مال و دستمزد خود را آغشته به حرام کرده و از علمی که آموخته است در راه خلاف شرع بهره میگیرد؛ به عنوان مثال در قرآن ترحم کردن بر زناکاران حرام دانسته شده است؛ پس اگر کسی بخواهد به دفاع از آنان به عنوان وکيل وارد شود و زناکار را با علم به زنا بياموزد تا چگونه از مجازات بگريزد، اين پول و درآمدی که از وکالت میگيرد حرام است.
همچنین بسیاری از وکلا به کمک برخی مردان سودجو برمیآیند تا آنان را با ترفندهایی از پرداخت مهریه و نفقه به همسر خود رها کنند و در این میان توجهی به حق زن ستمدیده و یا بچههایی که در این بین بیپناه میشوند ندارند، بلکه صرفا از دستمزد دریافتی خرسندند اما نمیدانند آه مظلوم نان سفره آنان را بی برکت میکند.
ترک نماز واجب، ترک نماز شب، قساوت قلب، بىميلى به حقايق اصيل، تاريكی دل، سرسختی نشان دادن در مقابل حق، كسالت روح، ظلمت جان، سستی در دين، دست زدن به كارهای زشت و ناشايست و بسيارى از امور شيطانی به طوری كه قرآن مجيد و روايات مىگويند، از آثار شوم حرامخوارى است اما گاهی غفلت از عملکرد و معطوف شدن تمام حواس افراد به کسب درآمد، آنان را از توجه به حرام یا حلال بودن مالشان غافل میکند.