جواد افشار کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار
ایکنا درباره عملکرد صداوسیما اظهار کرد: تلویزیون در جامعه امروزی همانند پایگاهی است که برنامههایش با زندگی مردم عجین شده است به نوعی که میتوان ادعا کرد سیما جزئی از خانواده محسوب میشود. بنابراین اگر در این زمینه سخن میگوییم همانند اظهار نظر پیرامون یکی از اعضای خانواده است که با هدف اصلاح و خیراندیشی صورت میگیرد.
وی افزود: من سالهاست برای تلویزیون کار میکنم و مجموعههای مختلفی برای رسانه ملی تولید کردهام، پس حق دارم خودم را جزئی از خانواده تلویزیون بدانم، اما با این وجود به عملکرد این رسانه نقد دارم، همانگونه که ممکن است انسان رفتارهای خودش را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد؛ با این توضیح من عملکرد تلویزیون را در برخی مواقع خوب و ستودنی میدانم و در زمانی دیگر نمره مثبتی به آن نمیدهم.
کارگردان سریال «برادر» ادامه داد: من ضعفهای موجود در سیما را نشئت گرفته از منفعل بودن بسیاری از برنامههای تلویزیون میدانم. این مشکل نیز از آنجا به وجود آمده که مسئولان و مدیران تلویزیون پویایی لازم را ندارند و با نیازهای جامعه امروز پیش نمیروند. در سیما معمولا اگر رویکردی تعریف و مشخص میشود تا سالها همان مسیر ادامه مییابد در حالیکه نیازهای جامعه به شدت در حال تغییر است و سیاستهای خرد و کلان باید مورد بازنگری قرار گیرد.
وی در پاسخ به این پرسش که کمبودهای مالی تا چه حد در پایین آمدن کیفیت تولیدات تلویزیون نقش دارد و آیا بهره بردن از اسپانسر نوعی وادادگی به صاحبان سرمایه نیست؟ اظهار کرد: اسپانسر در قدم اول در جهت حفظ منافع خودش حرکت میکند، اما این رسانه است که تعریف میکند چگونه موضوعات تبلیغ و عرضه شود. در این زمینه من سریال برادر را مثال میزنم که در آن برنج محسن تبلیغ شد و در ادامه آن کالا از سوی سیما نقد شد. در این سریال من به عنوان کارگردان بودم و هیچ دخالتی در بحث اسپانسر نداشتم برای همین وظیفه من نیست که درباره کیفیت محصولاتی که در سیما تبلیغ میشود، تحقیق کنم. این اتفاق در برخی مواقع رخ نمیدهد و تنها دستاورد مادی مدنظر است. نتیجه چنین نگرشی همین میشود که محصولی تبلیغ میشود و سپس در رسانه ملی همان کالا نقد میشود.
کارگردان سریال «آنام» با بیان اینکه برخی خطوط قرمز سلیقهای باعث شده کیفیت تولیدات سیما کاهش پیدا کند، اظهار کرد: خطوط قرمز در سیما دو گونه هستند. ابتدا خطوط قرمزی که اصولی است و وجودشان را در برنامهسازی ضروری است. برای مثال آموزههایی که بر مبنای اصول عقیدتی، دینی و انقلابی تعریف شده به هیچ وجه قابل نقد نیست، اما در کنار این محدودیتها برخی برداشتهای سلیقهای است که مدیران از آن بهعنوان خطوط قرمز یاد میکنند و من این قبیل موضوعات را در چارچوب خطوط قرمز نمیدانم.
این فیلمساز اظهار کرد: سالهاست مقام معظم رهبری تاکید دارند که با مفاسد اقتصادی برخورد قاطع شود، اما وقتی من به عنوان یک کارگردان میخواهم در کارم به یکی از مفاسد اقتصادی بپردازم با خط قرمز برخی مسئولان سیما مواجه میشود، چون ممکن است فردی که مورد خطاب فیلم یا سریال قرار گرفته یکی از آقازادهها باشد به همین جهت اجازه فعالیت در این زمینه صادر نمیشود. نمونه دیگر بحث موسیقی در سیماست؛ ما سالهاست که در سیما صدای موسیقی را میشنویم، اما برای نمایش آلات موسیقیایی دچار مشکل هستیم. این رویکرد به هیچ وجه برای من قابل درک نیست، چون اگر چیزی بد است در کل بد است نه اینکه صدایش قبول باشد، اما تصویر آن حرام.
وی درباره تناقضات حاکم بر رسانه ملی گفت: متاسفانه در بسیاری از مواقع در سیما ما شاهد تناقضگویی هستیم که با جامعه همخوانی لازم را ندارد. برای مثال به بحث حجاب اشاره میکنم در فیلمها و سریالهای تلویزیون همه نقشها دارای یک پوشش هستند. این امر نیز به هیچ وجه با طراحی کارآکترها قابل قیاس نیست. آسیب دیگر این تناقضگویی به واقعنگری آنها مربوط میشود، منظور اینکه وقتی تماشاگر میبیند نقش به لحاظ تصویر با بطن همخوانی ندارد آن را باور نکرده و از آن تنها ریاکاری استنباط میکند.
افشار درباره افراط و تفریطهای صداوسیما گفت: افراط و تفریط یکی از آسیبهایی است که به نظرم باعث شده، برخی تولیدات سیما افت کیفی داشته باشند. این معضل تا به آنجا ناشایست است که حضرت علی(ع) نیز بارها در سخنان خود در نهجالبلاغه آن را مذموم شمرده است. این مسئله نیز هم در اشاعه برخی آموزههای مثبت میتواند رخ دهد یا اینکه محکوم کردن خارج از اندازه یک موضوع باعث میشود تماشاگر نسبت به آن اتفاق عکسالعمل منفی نشان دهد.
وی در ادامه درباره تفاوت طنز و هجو اظهار کرد: طنز برگرفته از اندیشهای است که میتواند در آن ابعاد مختلفی را جستجو کرد. منظور اینکه طنز تنها رویکرد شاد ندارد، بلکه در مواقعی تلخ است؛ اما این اتفاق در هجو رخ نمیدهد و ما تنها پوچی و بیقیدی را شاهد هستیم.
این سینماگر تصریح کرد: من رقابت تلویزیون با ماهواره را یک جنگ نابرابر میدانم، چون رسانه ملی به تنهایی در مقابل جمعی کثیری از شبکههای تلویزیون ماهواره ایستاده است. این صفآرایی در حالی است که شبکههای فارسی زبان ماهواره از سوی بیگانگان حمایتهای مالی میشوند تا با تولیدات خود ذائقه مخاطب ایرانی را تغییر دهند.
گفتوگو از داود کنشلوانتهای پیام