

حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور در گفتوگویی با ایکنا، تدبر در قرآن را امری مهم و مورد تأکید در آیات قرآن معرفی کرد.
وی تأکید میکند که تدبر نه به معنای خواندن پیدرپی آیات، بلکه به معنای دنبالکردن و عملی کردن فهم آیات است. تدبر پس از فهم صحیح آیه آغاز میشود و هنگامی که فرد معنا را بهدرستی درک کرد، باید آن را در زندگی پیاده کند.
وی تفاوت «فهم» و «تدبر» را روشن کرده و میگوید که فهم مقدمه تدبر است. تدبر در واقع مرحلهای است که بعد از فهم صحیح بهوجود میآید و زمینهای برای درونیسازی و اجرای مفاهیم آیات در زندگی است. همچنین برخی برداشتهای نادرست از تدبر را رد کرده و توضیح میدهد که تدبر نه در میانه ترجمه و تفسیر قرار دارد و نه مقولهای مستقل از آنهاست. بلکه تدبر مرحلهای است که پس از فهم صحیح، آغاز میشود.
وی در ادامه افزود که تدبر به معنای درگیر شدن ذهن و قلب با آیات قرآن است و نه صرفاً تحلیل پیدرپی آیات. بهعنوان مثال، پس از فهم آیهای که به انفاق در راه خدا اشاره دارد، فرد باید آن را بهطور عملی در زندگی خود پیاده کند.
بهجتپور راههای زنده کردن تدبر در جامعه را بر اساس آموزشهای دینی و فرهنگی مؤثر میداند و معتقد است که اگر مردم از فهم ترجمهای آیات به تدبر واقعی منتقل شوند و آن را در زندگی خود بهکار بگیرند، جامعه تغییر خواهد کرد و زندگی دینی و معنوی آنها غنیتر خواهد شد.

آیتالله هادوی بر اهمیت کاربردی قرآن در زندگی تأکید و اشاره کرد متأسفانه در حال حاضر برخی افراد تنها قرآن را بهصورت تشریفاتی میخوانند یا آن را در حد یک عادت روزانه میدانند.
این استاد حوزه علمیه مثالی از یک فرد مسلمانشده آورده که با خواندن قرآن به زبان خود، به پاسخهای معنوی و فکری رسید و در نهایت فعال مسلمان و شیعه در اروپا شد.
آیتالله هادوی همچنین به این نکته اشاره کردند که ما بهعنوان مسلمانان، بهخاطر زندگی در کشور اسلامی، توجه کمی به قرآن داریم و بیشتر بر روایات اهل بیت (ع) متمرکز هستیم. اما باید قرآن را با نگاهی کاربردی در زندگی خود مورد مطالعه قرار دهیم.
وی در ادامه با اشاره به تفسیر علامه طباطبایی، گفت: در سوره آل عمران، آیات ابتدایی به اهمیت جایگاه خداوند و حقانیت قرآن پرداخته و بعد به موضوعات مختلفی چون عذاب کافران و کمک به مؤمنان اشاره کرده است.
آیتالله هادوی در بخش دیگری از سخنان خود، به مسائل سیاسی نیز اشاره کرده و به سابقه اتهامات بیپایه علیه ایران در زمینه هستهای اشاره کرد.
وی در سال ۲۰۰۶ در یک نشست بینالمللی اظهار داشت ایران طبق فتوای رهبری به دنبال ساخت بمب اتم نیست و از مقایسه فشارهای بینالمللی به ایران و هند سخن گفت.
در پایان، آیتالله هادوی بر ضرورت توجه به عدالت الهی تأکید کرد و بر این باور است، عادلانه نیست کسانی که در دنیا به ظلم پرداختهاند، با کسانی که زندگی معنوی و سالمی داشتهاند، یکسان باشند.


کشف نظام اندیشه پشت زبان شاعرانه
گفتوگو با طاهره بهرامی، نویسنده کتاب «فلسفه عطار نیشابوری»، به یک نیاز اساسی در مطالعات عرفانی ایران پرداخته است؛ یعنی گسترش نگاه به عرفان از جنبههای ادبی، اخلاقی و زبانی به ابعاد فلسفی و فکری آن. بهرامی در این اثر تلاش میکند عطار را نه تنها بهعنوان یک شاعر و عارف، بلکه بهعنوان صاحب یک «نظام اندیشه» در نظر بگیرد که ارتباطات معنایی و فلسفی با سایر فلاسفه و اندیشمندان ایرانی، از فردوسی تا ملاصدرا، دارد.
در بخشهای مختلف گفتوگو، بهرامی به شکل واضحی به تفکیک میان سطوح مختلف اندیشه در آثار عطار پرداخته است و تأکید کرده که درک این آثار بدون آگاهی از زمینههای فلسفی آنها ممکن نیست. بهویژه، توجه خاصی به اسرارنامه به عنوان شناسنامه فلسفی عطار جلب شده است؛ اثری که به گفته بهرامی، در آن مباحث فلسفی بهطور روشن و مستقیم مطرح میشود، در حالی که در دیگر آثار عطار این مباحث بهطور نمادین و از طریق داستانها و تمثیلها بیان میشود.
یکی از نکات برجسته این گفتگو، نقد «گسست» معمول میان فلسفه و عرفان است که در تحقیقات معاصر غالباً مشاهده میشود. بهرامی معتقد است که این دو حوزه باید بهصورت پیوسته و در همتنیده بررسی شوند و آثار عرفانی باید در بستر اندیشه فلسفی تحلیل شوند تا لایههای عمیق فکری آنها کشف شود. از این رو، پژوهشهای سطحی و تنها توضیح شعر بدون تحلیل عمیقتر نظام فکری و فلسفی آثار، به گفتهی ایشان، به فهم درست و جامع از این متون کمک نمیکند.
در پایان، بهرامی پیشنهاد میدهد؛ برای درک عمیقتر آثار عطار و دیگر عارفان ایرانی، باید پیوندی دوباره میان ادیب و فیلسوف برقرار کرد، زیرا این دو نقش در تحلیلهای عرفانی و فلسفی بهطور همزمان ضروری است.

قرآن؛ مهندسی عاطفه برای انسجام اجتماعی
سخنان محسن مسعودیان در نشست علمی «فرهنگ عاطفی قرآن؛ مطالعه جامعهشناختی احساسات جمعی»، نگاه جالبی به نقش قرآن در تنظیم عواطف جمعی و تأثیر آن بر جامعه و روابط اجتماعی دارد.
وی بر این نکته تأکید میکند که قرآن تنها مجموعهای از دستورات اخلاقی و عقاید نیست، بلکه احساسات انسانها را نیز سازماندهی میکند و بهطور مشخص به تأثیر احساسات بر رفتارهای جمعی و هویت اجتماعی اشاره دارد.
مسعودیان با اشاره به مفاهیمی چون «خوف» و «رجا» (ترس و امید)، بر اهمیت این احساسات در قرآن تأکید میکند و میگوید که این دو حس، نه تنها تجربهای فردی، بلکه ابزارهایی اجتماعی برای هدایت رفتار و تقویت انسجام اجتماعی هستند. بهویژه در شرایط بحرانی مانند جنگها یا فشارهای اجتماعی، قرآن از این احساسات برای حفظ امید و صبر استفاده کرده و به جمعیت اسلامی اولیه کمک میکرد تا در برابر چالشها مقاومت کنند.
نکته دیگر که مطرح میشود، «محبت»، «رحمت» و «همدلی» است که در قرآن بهعنوان پایههای اخلاق اجتماعی همدلانه معرفی میشوند.
مسعودیان به این مسئله میپردازد که قرآن چگونه محبت و رحمت را از یک احساس فردی به هنجارهای اجتماعی تبدیل میکند که به انسجام گروهی و کاهش تعارضات درونگروهی کمک میکند. این مسئله در قرآن بهویژه در رابطه با وحدت مسلمانان و تقویت سرمایه اجتماعی بسیار برجسته است.
او همچنین به «خشم» و «شرم» در قرآن اشاره میکند و میگوید: این احساسات نه تنها حالات روانی، بلکه ابزارهایی برای مدیریت روابط اجتماعی و تنظیم رفتارها هستند. این احساسات در قرآن از افراط و تفریط اجتناب میکنند و بهطور خاص، خشم را بهعنوان یک سازوکار کنترل اجتماعی معرفی میکند که با اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی هدایت میشود.
یکی از مفاهیم مهم دیگر که مسعودیان به آن پرداخته، «خشیت» است که ترکیبی از ترس، شرم و مراقبت است و در قرآن بهعنوان یک ابزار اخلاقی برای مهار هوسها و تقویت ایثار اجتماعی معرفی میشود.
وی میگوید: خشیت در قرآن نه تنها بهعنوان ترس از عذاب بلکه بهعنوان یک مسئولیت اخلاقی است که فرد را نسبت به پیامدهای اعمال خود آگاه میکند و بهطور کلی بهعنوان یک سازوکار مؤثر در تنظیم اجتماعی عمل میکند.
در پایان، مسعودیان به این نکته میپردازد که قرآن با استفاده از این احساسات، یک نظام عاطفی ایجاد میکند که در کنار دیگر عوامل اجتماعی، بهطور جامعتر به نظم اجتماعی و همبستگی جمعی کمک میکند. این نگاه به قرآن از جنبهای جامعهشناختی و روانشناختی، ابعاد مختلفی از تأثیر متون دینی در ایجاد هنجارهای اجتماعی و شکلدهی به رفتارهای جمعی را نشان میدهد.

شفیعی سروستانی سپس تاریخ پیامبران بنیاسرائیل را از حضرت آدم(ع) تا حضرت عیسی(ع) بررسی کرد و تاکید کرد که این قوم در طول تاریخ با فساد و انحرافات اخلاقی مواجه شدهاند. او افزود که یهودیان از طریق کتابهای مقدس از آینده ظهور پیامبر آخرالزمان آگاه بوده و تلاشهایی برای قتل ایشان صورت گرفته است.
وی همچنین به تحریفهای تاریخ در عهد عتیق اشاره کرده و از تلاشهای بنیاسرائیل برای دگرگون کردن اراده الهی و تغییر مسیر تاریخ به نفع خود سخن گفت. به عقیده او، این تحریفها در راستای تأسیس دولت جهانی یهود در فلسطین و اورشلیم طراحی شدهاند.
شفیعی سروستانی در ادامه تأکید کرد: نبرد یهود با ملل اسلامی تنها محدود به مواجهه فیزیکی نیست بلکه ابعاد متافیزیکی نیز دارد. او اشاره کرد که بیتالمقدس بهعنوان معبر ارتباط انسان با عالم غیب، همواره هدف توطئههای جهانی بوده است.
در پایان، او از نفوذ جنود شیطانی بر افکار و اعمال بشر سخن گفت و ریشه فسادهای جهانی را به حسادت ابلیس نسبت به حضرت آدم(ع) نسبت داد.
به گفته وی، بنیاسرائیل که برگزیدگیشان مشروط بود، به دلیل شرک و سرپیچی از مأموریت الهی از این جایگاه سقوط کردند و وابستگیشان به معبد، پس از تخریب آن، به آوارگی تاریخی انجامید. در مقابل، مسیر بنیاسماعیل با حفظ دین حنیف تا پیامبر اسلام(ص) و سپس امام عصر(عج) ادامه یافت و حامل میراث حقیقی توحید شد.
شفیعی سروستانی شکلگیری صهیونیسم سیاسی را نتیجه تحریف مفاهیم دینی در دوران مدرن دانست؛ تحریفی که «سرزمین موعود» را به «دولت اسرائیل» و «منجی» را به یک رهبر سیاسی – نظامی تقلیل داده است. او همچنین اتحاد خطرناک صهیونیسم یهودی و مسیحی، بهویژه در آمریکا و انگلیس، را عاملی برای حمایت آخرالزمانی از اسرائیل دانست؛ جریانی که بازسازی هیکل سلیمان و جنگ آرماگدون را هدف مشروع خود میبیند.
وی با اشاره به قدرت رسانهای عظیم صهیونیسم مسیحی و نفوذ آن در سیاست آمریکا، هشدار داد که جهان اسلام علیرغم داشتن معارف غنی مهدوی، در عرصه عمل منفعل است و حتی یک مرکز تخصصی جدی در این حوزه ندارد. سخنان او با دعوت به بیداری و بازگشت به مبانی اصیل اسلامی برای مقابله با استراتژی فرهنگی و تاریخی دشمن پایان یافت.
چالشها و فرصتهای علوم قرآن و حدیث در هماندیشی ملی بررسی میشود

نخستین هماندیشی ملی استادان علوم قرآن و حدیث با همکاری انجمن مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی و وزارت علوم، هدف تقویت همافزایی، تبادل تجربه و طراحی مسیر آینده این حوزه علمی را دنبال میکند.
فروغ پارسا، دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این رابطه توضیح داد که همایش به چهار محور اصلی: آموزش، پژوهش، آیندهپژوهی و اشتغال متمرکز است. وی از گسترش چشمگیر این رشته در ۴ دهه گذشته سخن گفت و اشاره کرد که در گذشته، این رشته تنها در چند دانشگاه محدود تدریس میشد، اما امروزه در بسیاری از دانشگاههای سراسر کشور به ویژه در دانشگاه آزاد، پیامنور و دیگر مراکز آموزشی در سطوح مختلف آموزش داده میشود.
پارسا همچنین به چالشهایی چون اشتغال دانشآموختگان و تاثیر تحولات علمی و هوش مصنوعی در آینده این رشته اشاره کرد. از دیگر اهداف همایش، تبادل تجربیات آموزشی و پژوهشی بین استادان از مناطق مختلف کشور است.
همایش در دو روز برگزار خواهد شد و در آن استادان و پژوهشگران میتوانند با ارسال مقالات و ایدهها در این رویداد علمی مشارکت کنند. زمان برگزاری همایش ۱۴ و ۱۵ بهمنماه است و مکان احتمالی آن دانشگاه علامه طباطبایی خواهد بود.
بانکداری اسلامی بدون مهندسی دقیق، ممکن است مضر باشد

در نشست علمی «الزامات ساختارمندی عقود کلاسیک در بازارهای نوین مالی»، که در 9 آذر ماه برگزار شد؛ آیتالله احمد مبلغی به اهمیت ساختارمندسازی عقود اسلامی در مؤسسات مالی و بازارهای پیچیده تأکید کرد.
وی با اشاره به اینکه صرف قرار دادن عقود اسلامی در این ساختارها کافی نیست و ممکن است آسیبزا باشد، گفت که باید ساختارها بهدقت و بهطور علمی و تخصصی طراحی شوند تا هم ماهیت عقد اسلامی و هم ساختار مؤسسه حفظ شود.
آیتالله مبلغی به مشکلات ناشی از عدم ساختارمندسازی صحیح در تجربههای بانکداری اسلامی اشاره کرد و بر لزوم هماهنگی دقیق میان فقه و اصول اقتصادی و حقوقی تأکید کرد. او سه الزام اصلی ساختارمندسازی را ماهیت عقد، ظرفیتشناسی آن و ترکیب مناسب عقود عنوان کرد.
وی همچنین از اهمیت انطباق قوانین با قوانین بالادستی کشور مانند بانک مرکزی سخن گفت و یادآور شد که حوزه علمیه نمیتواند بهطور مستقل نسخههایی برای اقتصاد بنویسد و باید همکاری مستمر و متقابل با بخشهای اقتصادی وجود داشته باشد.
آیتالله مبلغی همچنین به الزامات فرایندی در اجرای عقود اشاره کرد و بر لزوم نظارت شرعی، گزارشدهی شفاف، و مدیریت ریسک در مؤسسات مالی تأکید کرد.
وی در پایان به ارزیابی عملکرد مجمع جهانی فقه اسلامی و توجه آن به الزامات مختلف ساختارمندسازی عقود اسلامی در بانکداری اشاره کرد.


حجتالاسلام علیرضا آل بویه 9 آذرماه در نشست علمی «سقط جنین و جایگاه انسان در هستی»، به بررسی موضوع سقط جنین از منظر قرآن و الهیات اخلاقی پرداخت.
وی توضیح داد که نگاه به انسان، تاثیر زیادی بر حکم اخلاقی در خصوص سقط جنین دارد. آل بویه پرسید آیا جنین انسان محسوب میشود و از چه زمانی این انسان به شمار میرود.
همچنین تأکید کرد که کشتن انسان از نظر قرآن نادرست است، اما جایگاه انسان باید ابتدا در نظام هستی و نسبت آن با حیوانات مشخص شود.
آل بویه به نقد دیدگاههایی اشاره کرد که انسان را صرفاً موجودی بر اساس تکامل میدانند و تفاوتی میان انسان و حیوان قائل نمیشوند. بهویژه از پیتر سینگر و پیروان او انتقاد کرد که بر اساس عقلانیت و خودآگاهی، کشتن موجودات فاقد این ویژگیها (مانند جنین و نوزاد) را مجاز میدانند.
وی افزود که اگر انسان و حیوان در یک سطح از منزلت اخلاقی قرار گیرند، سقط جنین توجیهپذیر میشود، اما اگر انسان دارای ارزش ذاتی ویژهای باشد، چنین کاری نادرست خواهد بود.
استاد حوزه و دانشگاه به لزوم بررسی جایگاه انسان از منظر قرآن پرداخت و گفت که انسان از سایر موجودات متمایز است و خلق او هدفمند است.
وی تأکید کرد که قرآن به وضوح انسان را اشرف مخلوقات میداند و به دمیده شدن روح الهی در او اشاره میکند. از اینرو، از دیدگاه قرآنی، انسان حرمت دارد و سقط جنین نیز با آیات قرآن و روایات در تضاد است.
در پایان، آل بویه نتیجه گرفت که از منظر قرآن، جنین انسان حرمت دارد و جواز سقط جنین با اصول اخلاقی و دینی سازگار نیست.

در این نشست علمی «نقد و بررسی مطالعات اسلامی معاصر» که از سوی اتحادیه الهیات کشور، شامگاه ۱۰ آذرماه برگزار شد، محمدحسن احمدی، دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران با نقد وضعیت فعلی مطالعات اسلامی در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی، به اهمیت خودانتقادی در این حوزه اشاره کرد. او بیان کرد که انسانها به طور طبیعی از خودانتقادی دوری میکنند، اما در علوم اسلامی نیز مانند سایر حوزهها، لازم است که نهادها، پژوهشها و روالهای آموزشی دائماً مورد بازبینی قرار گیرند.
احمدی با تأکید بر ۳۰ سال تجربه خود در حوزه مطالعات اسلامی، گفت که اگرچه انقلاب فرهنگی رخ داده، اما در رشتههای اسلامی همچنان مشکلات زیادی وجود دارد. برای مثال، دانشجویان در حوزههای اقتصاد و مدیریت اسلامی آموزش کافی ندیدهاند و برخی مطالعات اسلامی از جهت روششناسی دچار انحرافات جدی شدهاند.
وی یکی از بزرگترین مشکلات را «فرضیهمحوری» دانست، که در آن پژوهشها بیشتر مبتنی بر مسائل فرضی هستند و نه واقعیتهای متون دینی. همچنین، به مشکل «ایده وکالت» اشاره کرد که در آن بسیاری از متون اصلی حذف شده و پژوهشگران به جای نقل و تحلیل خود متن، به تولید آثار واسطهای پرداختهاند.
احمدی با نقد تفسیرهای اشتباه در کتب درسی، بهویژه در سطح کارشناسی و دکتری، تأکید کرد که در برخی آثار، مطالب نادرستی در مورد تفسیرهای روایی از جمله تفاسیر عیاشی مطرح شده است. این موارد نه تنها اشتباهات علمی هستند، بلکه میتوانند برداشتهای غلطی را در ذهن دانشجویان ایجاد کنند.
وی همچنین به روشهای نادرست آموزشی در دانشگاهها انتقاد کرد، از جمله اینکه بسیاری از دانشجویان قرآن و حدیث را بهطور صحیح مطالعه نمیکنند و در عوض به نظریات تمثیلی و نمادی اکتفا میکنند. احمدی معتقد است که باید به دانشجویان اجازه داد تا به متون اصلی رجوع کنند و از یادگیری حافظهمحور پرهیز شود. او بر این باور است که این مشکلات را باید با شجاعت و خودانتقادی اصلاح کرد تا آینده مطالعات اسلامی در دانشگاهها بهبود یابد.
احمدی در نهایت وضعیت کنونی پژوهشهای اسلامی را همچون وضعیت یک بیمار اورژانسی دانست که به فوریت نیاز به رسیدگی دارد و تأکید کرد که برای پیشرفت در این حوزه باید تغییرات اساسی در روشهای تدریس و پژوهش ایجاد شود.

حجتالاسلام محمدعلی مروجی طبسی، عضو هیئت علمی دانشگاه حضرت معصومه(س)، در ادامه سلسله مباحث نهجالبلاغه به بررسی حکمت ۴۷۴ این کتاب شریف پرداخت. در این حکمت، حضرت علی(ع) در مورد پاداش مجاهد شهید و فرد عفیف میفرماید که اجر مجاهد شهید در راه خدا کمتر از کسی که توانایی بر گناه داشته اما خودداری کرده نیست، بلکه چنین فردی نزدیک به مقام ملکوتی است.
ارزش عفت و خودداری در سبک زندگی
حجتالاسلام مروجی طبسی بر این نکته تأکید کرد که عفتپیشگی یکی از ویژگیهای مهم در سبک زندگی دینی است. عفت به معنای خودداری از حرامها و اجتناب از رفتارهای ناپسند است. در قرآن و روایات اهل بیت(ع)، تأکید زیادی بر این ویژگی شده است. حضرت علی(ع) در این حکمت، از عفت به عنوان یک فضیلت بسیار بزرگ یاد میکند و آن را همتراز با جهاد شهیدان میداند.
عفت در قرآن و روایات اهل بیت(ع)
حجتالاسلام مروجی به سه مصداق از قرآن کریم برای عفتورزی اشاره کرد:
تأکید بر عفت در برابر شهوتها
در احادیث اهل بیت(ع)، عفتورزی به ویژه در زمینههای شکمبارگی و شهوترانی مورد تأکید قرار گرفته است. امام صادق(ع) نقل میکنند که رسول خدا(ص) از سه امر نگران بودند: گمراهی پس از معرفت، فتنههای گمراهکننده، و شکمبارگی و شهوترانی. همچنین در روایاتی از امام باقر(ع) آمده است که برترین عبادت، عفتورزی در برابر شکمبارگی و شهوات جنسی است.
رابطه عفت و جهاد
حجتالاسلام مروجی طبسی با اشاره به حکمت ۴۷۴ نهجالبلاغه، توضیح داد که پاداش انسان عفیف در برابر مجاهد شهید در راه خدا قرار دارد. همانطور که جهاد در راه خدا نیازمند مبارزه با دشمن بیرونی است، عفتورزی نیز مبارزه با نفس اماره و وسوسههای شیطانی است. در این راستا، پیامبر اسلام(ص) نیز فرمودهاند: «المجاهد من جاهد نفسه»، یعنی مجاهد واقعی کسی است که با نفس خود جهاد کند و از ارتکاب گناه پرهیز کند.
نتیجهگیری
حجتالاسلام مروجی طبسی در پایان تأکید کردند که طبق آموزههای نهجالبلاغه و دیگر منابع دینی، عفتورزی نه تنها یک فضیلت اخلاقی است بلکه یک نوع جهاد با نفس و شیطان به شمار میرود. پاداش این تلاشها در خودداری از گناه و اعمال حرام، برابر با پاداش مجاهد شهید است و از این رو، جایگاه والای عفتپیشگان در جامعه اسلامی باید مورد توجه قرار گیرد.


آثار یک عالم
فرزندان: موسوی مطلق نخستین اثر را فرزندان یک عالم دانست و گفت که فرزندان آیتالله شاهآبادی در حوزههای علم، معنویت و تهذیب نفس برجسته شدند و برخی از آنها نیز خود به پدرانی تأثیرگذار بدل شدند. این ویژگی در بسیاری از بزرگان مشاهده نمیشود که فرزندانی همچون پدر به راه او ادامه دهند.
تربیت شاگردان: وی اثر دوم را شاگردپروری دانست و اظهار کرد که آیتالله شاهآبادی در این زمینه نیز تأثیرگذار بود و شاگردان بسیاری از محضر او بهرهمند شدند. بهویژه حضرت امام خمینی(ره) که از برجستهترین شاگردان ایشان بود.
قلم و آثار مکتوب: موسوی مطلق آثار مکتوب را سومین اثر یک عالم معرفی کرد و گفت که آثار آیتالله شاهآبادی، بهویژه کتاب «شذرات»، جزو آثار منحصر بهفرد و مهم در تاریخ عرفان اسلامی است. این کتاب از حیث طرح نظریات تازه و پیوند عرفان با مسائل اجتماعی، جایگاهی ویژه دارد.
کتاب «شذرات المعارف» و پیوند عرفان با مسائل اجتماعی
موسوی مطلق درباره کتاب «شذرات» توضیح داد که این اثر در زمینه عرفان نظری استوار است، اما نویسنده آن (آیتالله شاهآبادی) بهطور ویژه به پیوند این عرفان با مسائل اجتماعی و دردهای جامعه اسلامی توجه کرده است. این امر در دوران پهلوی و فضای اختناق آن زمان، بهویژه در جامعهای که تحت فشار سلطنت رضاخانی قرار داشت، بهطور قابلتوجهی به چشم میخورد.
چهار درد جامعه اسلامی از نگاه آیتالله شاهآبادی
حجتالاسلام موسوی مطلق در ادامه به چهار درد اساسی جامعه اسلامی که آیتالله شاهآبادی در کتاب «شذرات» مطرح کرده بود، اشاره کرد:
غرور مسلمانان به معارف خود: آیتالله شاهآبادی به این نکته اشاره میکند که غرور به معارف اسلامی باعث بیتوجهی به تبلیغ و امر به معروف و نهی از منکر میشود و باعث میشود که مسلمین تنها به اصلاح فردی قناعت کنند.
یأس از جمع دین و دنیا: این که گویی سعادت دنیوی و اخروی با هم جمع نمیشوند. آیتالله شاهآبادی تأکید میکند که این تلقی نادرست است و جمهوری اسلامی نیز با شعار «پیوند دین و دنیا» شکل گرفته است.
فقدان اتحاد مسلمین: عدم وحدت میان مسلمانان که خسارتهای جبرانناپذیری به بار میآورد و در این زمینه آیتالله شاهآبادی در دوره رضاخان بهروشنی درباره ضرورت وحدت مسلمانان سخن گفته است.
نبود بیتالمال کارآمد: مسأله دیگری که آیتالله شاهآبادی به آن پرداخته، نبود نظامی کارآمد برای ساماندهی به نیازهای اقتصادی جامعه است. به گفته او، اگر این مشکل حل شود، بسیاری از مشکلات اقتصادی و اجتماعی جامعه اسلامی حل خواهد شد.
موسوی مطلق نتیجهگیری آیتالله شاهآبادی را اینطور بیان کرد که «قوای عامله مسلمین» باید بهگونهای سامان یابد که سعادت دینی و دنیوی مسلمانان تأمین شود. او افزود که آیتالله شاهآبادی در آثار خود سیاست، فلسفه، معاد و شکر نعمت را نیز مورد توجه قرار داده است.


1. نگرانی از شایستگی معرفی اندیشههای اقتصادی آیتالله شاهآبادی
حجتالاسلام سید رضی با اشاره به اینکه حدود ۲۵ سال است که در دانشگاه و پژوهشهای خود درگیر اندیشههای اقتصادی آیتالله شاهآبادی بوده، ابراز نگرانی کرد که قلمش شایسته معرفی درست و کامل این اندیشهها نباشد. این نگرانی، دلیل تأخیر در چاپ و انتشار کتابهای مرتبط با اندیشههای ایشان است.
2. مقایسه اندیشههای اقتصادی آیتالله شاهآبادی با اندیشههای دیگر متفکران اسلامی
حجتالاسلام رضی، اندیشههای آیتالله شاهآبادی را نسبت به سایر علما و اندیشمندان اقتصادی جهان اسلام، کاملتر و بسطیافتهتر دانست. بهویژه از شهید صدر و دیدگاههای او در زمینه نقد مارکسیسم و سرمایهداری یاد کرد و بر این نکته تأکید کرد که آیتالله شاهآبادی نه تنها به نقد این دو نظام پرداختهاند بلکه بنیاد اندیشه اقتصادی خود را بر حکمت، فلسفه، عرفان و فقه اسلامی بنا کردهاند که نشاندهنده جامعیت تفکر ایشان است.
3. الگوی اقتصادی مخمس و ابتکار در نظام مالی-اقتصادی اسلامی
حجتالاسلام رضی به الگوی مخمس اشاره کرد که آیتالله شاهآبادی در سیستم اقتصادی اسلامی ارائه کردهاند. این الگو که بر پایه اخوت استوار است، نه تنها در مقایسه با مدلهای اقتصادی دیگر، بلکه در مقایسه با سایر الگوهای اسلامی نیز نوآوری و جامعیت دارد. به گفته رضی، در حالی که بسیاری از علما تنها به موضوعاتی مانند بانکداری اسلامی پرداختهاند، آیتالله شاهآبادی یک سیستم اقتصادی کامل را ارائه دادهاند که تمام نیازهای اقتصادی جامعه اسلامی را در بر میگیرد.
4. تعاون در اندیشه آیتالله شاهآبادی
یکی از نوآوریهای مهم آیتالله شاهآبادی در اندیشه اقتصادی، مفهوم تعاون است. ایشان تعاون را در قالب اخوت بهعنوان یک اصل بنیادین در اقتصاد اسلامی مطرح کردند که تفاوت قابل توجهی با مفهوم تعاون در جامعه مدنی و حتی در نظریات فارابی و خواجه نصیر دارد. این تعاون براساس روابط انسانی و برادری اسلامی استوار است و نه فقط به شرکتهای تعاونی معمولی که در جوامع مدنی رایج است.
5. اقتصاد ذیل سیاست
حجتالاسلام رضی به یکی دیگر از ویژگیهای کلیدی اندیشه اقتصادی آیتالله شاهآبادی اشاره کرد که اقتصاد را ذیل سیاست میداند. برخلاف نظریات مدرن اقتصادی که اقتصاد را بهعنوان یک شاخه مستقل در نظر میگیرند، آیتالله شاهآبادی اقتصاد را در چارچوب سیاست و بهویژه سیاست مدن قرار میدهند. ایشان معتقد بودند که اقتصاد باید به سیاست خدمت کند و با آن در ارتباط تنگاتنگ باشد.
6. نقد نظام سرمایهداری و دشمنشناسی
حجتالاسلام رضی در ادامه به یکی از ابعاد مهم اندیشه آیتالله شاهآبادی، یعنی دشمنشناسی، اشاره کرد و گفت که آیتالله شاهآبادی بهخوبی لایههای پنهان و توطئههای نظام سرمایهداری را تحلیل کردهاند. این نظام که از سوی یهودیت منحرف طراحی شده است، برای صدها سال آینده برنامهریزی کرده است. به اعتقاد ایشان، تحلیل این مسائل برای مقابله با دشمنان جهان اسلام و ایجاد یک نظام اقتصادی مستقل و مقاوم ضروری است.
7. تلاش برای جبران فقر نظری جهان مدرنحجتالاسلام رضی در پایان سخنان خود اظهار امیدواری کرد که با معرفی اندیشههای آیتالله شاهآبادی، بتوانیم فقر نظری در نظامهای اقتصادی مدرن را جبران کنیم. ایشان تأکید کرد که "شذرات المعارف" بهعنوان یک اثر عمیق و جامع، میتواند در این راستا بهعنوان یک منبع فکری قدرتمند در مقابل نظریات اقتصاد غربی قرار گیرد.

صبر، عامل نجات انسان از مهلکات
ایشان ابتدا به تفسیر آیات قرآن و رابطه آنها با سخنان امام علی (ع) اشاره کرد و بیان داشت که این کلمات نورانی به تفسیر آیات الهی و بیانات پیامبر (ص) مرتبط است.
وی درباره مفهوم خواب و مرگ گفت که خواب، مرگ موقت است و انسان هر شب بهگونهای مرگ را تجربه میکند. همچنین در مورد پشیمانی در قیامت به آیه قرآن استناد کرد و توضیح داد که ظالمان در قیامت از شدت پشیمانی دستهای خود را میگزند.
آیتالله العظمی جوادی آملی سپس به مفهوم «رحیل» اشاره کرد و بیان داشت که مرگ انتقال از یک مرحله به مرحله دیگر است، نه نابودی. وی تأکید کرد که آیات قرآن در مورد قیامت فراوان است و درک این حقیقت برای انسان ممکن است.
این مفسر قرآن ادامه داد که هر کس در برابر حق بایستد به هلاکت میرسد و مخالف با حق هیچگاه به سعادت نخواهد رسید. ایشان همچنین بر اهمیت صبر و دعا در مسیر رسیدن به هدف الهی تأکید کرد و بیان داشت که اگر صبر انسان را نجات ندهد، جزع و بیتابی هیچگاه مفید نخواهد بود.

اعتبارسنجی دروس اخلاق؛ از نقد رویکرد دانشی تا فاصله با نیازهای طلاب
نشست علمی «اعتبارسنجی دروس اخلاق سطح یک حوزه علمیه» هشتم آذرماه با حضور حجج اسلام والمسلمین حسن بوسلیکی به عنوان ارائه دهنده و مجری طرح اعتبارسنجی و محمدتقی اسلامی و مهدی فصیحی رامندی به عنوان ناقد در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
بوسلیکی در این نشست گفت: در سال ۱۳۸۰، حوزه علمیه برای آسیبشناسی و اصلاح دروس حوزه برنامهریزی کرد و در سال ۹۱، برنامههای درسی جدید، از جمله دروس اخلاق، تدوین شد. در این فرایند، ۱۲ عنوان درس اخلاق برای شش پایه حوزه تعریف شده بود، اما این برنامهها در عمل با مقاومت روبهرو شد و برخی مدارس از تدریس آنها اجتناب کردند.
وی افزود که گروه تدوینکننده به ریشهیابی این مشکل پرداختند و مصاحبههایی با مدیران، مدرسان و طلاب انجام دادند. نتیجه این مصاحبهها به ۱۱ مضمون اصلی رسید که شامل مواردی مانند رویکرد دانشی و تربیتی کتب، نیاز به تغییر سرفصلها، و مشکلات ناشی از تفاوتهای بین رویکردهای مدیریتی و تدریسی بود.
بوسلیکی همچنین به اختلاف نظرها در مورد رویکرد کتب اخلاقی اشاره کرد؛ برخی منتقدان معتقد بودند که کتب جدید خستهکننده و پیچیدهاند و برای طلاب جذابیتی ندارد. علاوه بر این، انتقادهایی به عدم اشاره به کتب اخلاقی گذشته و نپرداختن به مسائل عینی زندگی طلاب وجود داشت. برخی دیگر نیز معتقد بودند که این کتب برای کارویژههای روحانیت و مسائل خاص مانند ازدواج و مسائل جنسی پاسخ مناسبی ندارند.
مهدی فصیحی رامندی نیز به لزوم توجه به مسائل تربیتی و مفهومی اخلاق در حوزه اشاره کرد و افزود که باید به رویکردهای کاربردی اخلاق توجه بیشتری شود. وی بر تربیت مدرسانی که بتوانند این کتب را بهخوبی تدریس کنند نیز تأکید کرد.

بدنه حوزه به فلسفه و کاربرد آن توجه بیشتری کند
حجتالاسلام والمسلمین محمدمحسن میرمرشدی، دبیر ستاد راهبری بازی و سرگرمی حوزه علمیه و نویسنده کتاب فلسفه برای کودکان در گفتوگو با ایکنا، به مناسبت صدمین سال بازتأسیس حوزه علمیه، به بررسی اهمیت فلسفه و جایگاه آن در تعلیم و تربیت کودکان و همچنین وضعیت فلسفه در حوزه علمیه پرداخته است.
۱. پروژه فلسفه برای کودکان
میرمرشدی از تدوین کتاب فلسفه برای کودکان در ۶۷ جلد خبر داد که هدف آن تبیین مفاهیم فلسفی به زبان ساده برای کودکان است. این کتاب شامل ۱۰ جلد داستانی و ۱۳ جلد چاپشده است. رویکرد اصلی این پروژه، آموزش فلسفه بر اساس اندیشههای آیتالله مصباح یزدی است و بر مبنای طرح ولایت که توسط مؤسسه امام خمینی(ره) تدوین شده، به گروههای سنی مختلف کودک، از ۴ تا ۸ سال، مطالب فلسفی ارائه میدهد.
وی به اهمیت آشنایی کودکان با فلسفه و روشهای فکری اشاره کرد و به تأکیدات مقام معظم رهبری درباره لزوم تقویت فلسفه در کودکان پرداخته است. به گفته وی، غرب سالهاست که تلاش کرده فلسفه را به زبان ساده به کودکان آموزش دهد و این آموزشها در مقابل شبهات گستردهتری که در فضای مجازی برای کودکان تولید میشود، واکسینهکننده است. وی تأکید کرد که هدف این آموزشها این است که کودک به جای دریافت پاسخ آماده، توانایی تفکر و پرسشگری را پیدا کند.
۲. فلسفه غربی و فلسفه اسلامی
میرمرشدی به تفاوتهای بنیادین فلسفه اسلامی و فلسفه غربی اشاره کرد. وی توضیح داد که فلسفه غرب با نگاه ذهنگرایانه خود به وجود خدا و مفاهیم ماورایی توجه ندارد و در مقابل، فلسفه اسلامی به اثبات وجود خدا و جایگاه متافیزیک اهمیت میدهد.
به گفته وی، این تفاوتها در رویکرد به مسائل اخلاقی نیز نمود دارد، جایی که در فلسفه غرب، اخلاق به اخلاق سکولار تبدیل میشود، در حالی که در فلسفه اسلامی اخلاق به ارزشهای ابدی و الهی میپردازد.
وی همچنین به مشکلات نسبیگرایی اخلاقی و پلورالیسم که در اثر نفوذ فلسفه غربی در جامعه ایران و بهویژه در میان کودکان ایجاد شده، اشاره کرد. وی این تفکر را مخالف آموزههای اسلامی دانست و تأکید کرد که جامعه اسلامی باید از دیدگاههای اخلاقی غربی فاصله بگیرد و به اخلاقی پایبند باشد که بر مبنای دین و اصول اسلامی است.
۳. لزوم تغییر نگاه به فلسفه در حوزه علمیه
میرمرشدی معتقد است که حوزه علمیه هنوز به اهمیت فلسفه پی نبرده است.
وی اظهار کرد که فلسفه در حوزه، بهویژه در مقایسه با فقه و اصول، بهعنوان یک درس جنبی و حاشیهای تلقی میشود و برای حل مسائل کلان جامعه، فلسفه کاربردی ندارد. به گفته او، حوزه باید فلسفه را بهعنوان یک ابزار عقلانی برای حل مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بهطور جدیتر دنبال کند.
وی به کتابهایی مانند بدایه و نهایه اشاره کرد که در حوزه تدریس میشوند، اما معتقد است این کتابها تنها جنبه تئوریک دارند و ارتباطی با حل مسائل عملی جامعه ندارند. میرمرشدی تأکید کرد که طلاب باید فلسفه را بهطور کاربردی فرا بگیرند و آن را در حوزههای مختلف مانند سیاست، اقتصاد و جامعهشناسی به کار بگیرند.
۴. ضرورت گسترش کاربرد فلسفه در جامعه
میرمرشدی تأکید کرد که فلسفه اسلامی باید برای حل مشکلات جامعه بهکار گرفته شود و حوزه علمیه باید پیشگام در ارائه راهحلهای فلسفی مبتنی بر آموزههای اسلامی باشد. وی افزود که همکاری میان حوزه و دانشگاهها میتواند در حل مسائل اجتماعی کمککننده باشد، چرا که دانشگاهها بیشتر بهسمت کاربردی شدن علوم حرکت کردهاند. حوزه نیز باید روشهای خود را بهروز کند و از روشهای علمی و فلسفی برای حل مشکلات کلان اجتماعی استفاده کند.
۵. چالشهای اجتماعی و اخلاقی ناشی از نفوذ فلسفه غربی
میرمرشدی به رواج مشکلات اخلاقی در جامعه، نظیر مسائلی همچون همجنسگرایی و بیحجابی، اشاره کرد و این مسائل را نتیجه نفوذ تفکر فلسفی غربی در جامعه دانست. وی معتقد است که فلسفه اسلامی میتواند جامعه را از این مشکلات اخلاقی دور کند، زیرا فلسفه اسلامی نگاه متفاوتی به انسان، اخلاق و روابط اجتماعی دارد.

تأکید مدیر حوزه بر نقش کلیدی جامعهالزهرا(س)


آیا الحاد زاییده تحولات الهیاتی است؟
سایر رویدادها به اختصار:
حوزههای علمیه فعال و پویا، مخالف تبلیغات منفی دشمنان
اولین همایش ملی «اصلاح نظام اداری» با رویکرد تعامل دولت و دانشگاه
فرهنگ شیعی و میراث خاندان میثم تمار کتاب شد
دوره آکادمیک «گفتوگوی ادیان» به زبان انگلیسی
انتهای پیام