شعارهای حمایتی حوزه هنری از فیلم‌های ارزشی، پوچ و بی‌اساس است
کد خبر: 3759053
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۵۶
نگاه سینمای دفاع مقدس به خاطر سرخ لاله‌ها/ 14

شعارهای حمایتی حوزه هنری از فیلم‌های ارزشی، پوچ و بی‌اساس است

گروه هنر ــ علی‌رضا جلالی تهیه‌کننده «ماهورا» گفت: مدیران حوزه هنری در ادوار گوناگون اظهار می‌کنند که حمایت از آثار ارزشی جزء وظایف اصلی حوزه هنری است اما اقدامات آن‌ها نه تنها بیانگر حمایت نیست، بلکه پوچی این شعارها را نیز تأیید می‌کند.

اکران فیلم‌ها همیشه یکی از مسائل مورد توجه و مهم در سینمای ایران بوده است. در این میان فیلم‌سازان و تهیه‌کنندگان فیلم‌های ارزشی بیش از دیگر ژانرهای سینمایی از این مسئله ناراضی هستند، زیرا برخورد با برخی فیلم‌ها کاملاً ریاکارانه است و مدیران فرهنگی در شعارهای خود دائماً مدعی حمایت از آثار ارزشی هستند، اما آنچه در عمل رخ می‌دهد به‌هیچ‌وجه گواه چنین ادعایی نیست، چون بسیاری از این آثار به‌ صورت تک‌سانس در سینما‌ها روی پرده می‌رود. نکته جالب‌تر اینکه ساعت نمایش نیز به‌ گونه‌ای انتخاب می‌شود که کمتر فردی در آن ساعت حتی امکان تماشای تلویزیون دارد. در همین راستا علیرضا جلالی، تهیه‌کننده فیلم سینمایی «ماهورا»، که فیلمش قربانی اکران بد در سینما‌های کشور شد، از برخوردی که با ماهورا شده گلایه‌مند است. در این باره با مشروح این گفت‌وگو همراه شوید.
فیلم دفاع مقدسی ماهورا در حوزه سینمای دفاع مقدس از کیفیت نسبتاً مطلوبی برخوردار است، آن‌هم در شرایطی که فیلم‌های این حوزه عموماً آثار چندان دلچسبی نیستند. اما اکرانی که برای این کار در نظر گرفته‌شده به‌ گونه‌ای نیست که شرایط دیده شدن را برای این اثر دفاع مقدسی فراهم کند. لطفاً درباره روند اکران این فیلم برایمان توضیح دهید.
در ابتدای سخنانم می‌خواهم از حمید آخوندی یاد کنم که چندی پیش چشم از دنیا فروبست. این سینماگر در امر تهیه ماهورا به‌ صورت مشترک با من همکاری داشت، ولی افسوس که عمرش به دنیا نبود تا کاری را که تولید کرد بر پرده سینما‌ها تماشا کند. با این مقدمه باید بگویم ماهورا درباره غیرتمندی اعراب ایرانی است که همدوش دیگر آحاد جامعه در هشت سال دفاع مقدس جنگیدند تا این سرزمین عزت و افتخار خود را حفظ کند. در این میان شهدای فراوانی هم تقدیم ایران اسلامی کردند. به‌ هر حال این فیلم سینمایی به‌ محض آماده شدن در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد، اما متأسفانه هیئت‌ داوران تحت تأثیر توصیه‌های خاص این کار را قربانی کرد.
وقتی به رفتاری که با این فیلم در جشنواره فجر شد فکر می‌کنم دلم می‌گیرد، چون این فیلم علاوه بر کیفیت حرفه‌ای، به موضوع بسیار حساسی پرداخته است و بحث وحدت ملی را در کشور مورد توجه قرار داده است. در برهه احساس کنونی همگی می‌دانیم که گروه‌های معاند و تجزیه‌طلب با حربه‌های مختلف سعی می‌کنند قومیت‌هایی ایرانی را دستخوش اختلاف و فتنه کنند. برای همین وقتی اثری تلاش می‌کند چنین هجمه‌ای را خنثی کند، چرا باید در مقابل آن ایستاد؟ آیا این فیلم ایثار اعراب ایرانی در جنگ را ترسیم نکرده است که چنین معاندانه با آن برخورد می‌کنیم؟ البته برخوردی که هیئت‌ داوران با این فیلم داشتند چندان دور از انتظار نبود، زیرا آن‌ها قرار بود جایزه‌های خود را از سوی بخش‌های مشخص دریافت کنند؛ و امیدوارم روزی بابت قضاوت‌هایشان پاسخگو باشند.

بعد از جشنواره سراغ بحث اکران این فیلم رفتیم تا بتوانیم نمایش عمومی خوبی برای ماهورا داشته باشیم و حداقل مردم بتوانند این کار را تماشا کنند، اما متأسفانه با برخورد‌هایی مواجه شدیم که برای من حیرت‌آور بود. حوزه هنری سازمانی است که سینما‌های بسیاری را در تملک خود دارد. این مرکز با این اساسنامه شروع به کار کرد که از هنر ارزشی حمایت کند، اما متأسفانه کوچک‌ترین حمایتی را دریافت نکردیم، حتی نزد حجت‌الاسلام خاموشی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی وقت، هم رفتیم، اما نتیجه‌ای حاصل نشد. جالب است او برای عدم حمایت از ما اظهار کرد که دیگر این فیلم‌ها رونقی در فروش ندارد و هم‌اکنون زمان نمایش چنین کار‌هایی نیست.
در ادامه با یاری و مساعدت ابراهیم داروغه‌زاده خانه فیلم به ما معرفی شد تا فیلم‌مان را به نمایش درآوریم. مسئول خانه فیلم صریح و بی‌پرده به ما گفت که هیچ انگیزه‌ای برای اکران فیلم‌های دفاع مقدسی ندارند؛ اما به دلیل سفارشی که از سوی داروغه‌زاده شده پخش را قبول می‌کنند. در ادامه برای سرگروهی بازهم مجبور شدیم با حوزه هنری وارد گفت‌وگو شویم؛ در این بخش نیز با هر فردی که در حوزه می‌شناختیم ارتباط برقرار کردیم تا سرگروهی خوبی برای کارمان بگیریم، اما در نهایت آن‌ها دو هفته سرگروهی برای ماهورا در نظر گرفتند.
درباره اکران بد این فیلم همین کفایت می‌کند که بگوییم ماهورا تنها در 29 سینمای کشور پخش شد که تنها شش سینمای آن مربوط حوزه هنری بود، حال بگذارید از ساعت نمایش فیلم هم یاد کنم که خود خنجر نهایی را بر این اثر وارد کرد مثلاً در اهواز این فیلم ساعت ۹:۳۰ زمان پخش گرفت! سؤال من از دوستانی که این زمان را برای نمایش انتخاب کردند این است که در بازار ماهی‌فروش‌های اهواز فردی است که ۹:۳۰ صبح به سینما برود که توقع دارید این فیلم فروش داشته باشد؟
نکته تأسف‌آور اینجاست که آن‌ها برای عملکرد خود بهانه می‌آورند که ماهورا فروش ندارد، اما بسیاری از افرادی که چنین توجیهاتی را می‌آورند هنوز فیلم را ندیده‌اند تا بخواهند از مسائل فنی آن ایراد بگیرند. این اثر به لحاظ حرفه‌ای کار بسیار منسجمی است، حتی در بحث بازیگر این فیلم از چهره‌هایی چون داریوش ارجمند، ساعد سهیلی، بهاره کیان افشار، میترا حجار، مهدی صبایی و کامران تفتی استفاده کرده بودیم تا تماشاگر جذب کار شود، اما وقتی امکان نمایش را برای فیلم فراهم نمی‌کنیم چگونه انتظار دیده شدن آن را داریم؟!
این فیلم با سرمایه شخصی تولید شده است. البته فارابی نیز در امر تولید به ما کمک کرد که باید از آن‌ها تشکر کنم، اما برخورد‌هایی که در اکران با این فیلم شد، ماهورا را نابود کرد؛ این‌گونه برخورد‌ها مرا از تولید چنین کار‌های منصرف نمی‌کند، چون خود را مدیون خون شهدا می‌دانم و اذعان به این امر شعار نیست، زیرا به این گفته کاملاً اعتقاد دارم. این فیلم سینمایی درباره آد‌م‌هایی است که می‌توانستند جان خود و خانواده‌شان را فدای دفاع از یک خلبان ایرانی نکنند، اما آن‌ها پای آرمان‌های خود ایستادند و در این راه شهید شدند. با وجود چنین واقعیت‌های تاریخی که ایثار مردم نشئت گرفته است چگونه می‌توان از فعالیت در این حوزه غفلت کرد.
برخوردی که با این فیلم شده تنها آسیبش به سرمایه‌گذار فیلم برنمی‌گردد، بلکه دو مسئله در این زمینه پررنگ است؛ ابتدا اینکه عده‌ای از تماشای یک فیلم خوب محروم شدند و در ادامه سازندگان این  دست آثار به‌عنوان یک فیلم اولی دیگر به خود اجازه نزدیک شدن به چنین موضوعاتی را نمی‌دهد؟ آیا این برخوردها در حقیقت عاملی برای به حاشیه راندن سینمای دفاع مقدس است؟
به نکته درستی اشاره کردید، اما افسوس افرادی که باید این نکات را درک کنند سینما را هدایت نمی‌کنند! حمید زرگرنژاد، فیلم‌ساز ماهورا، جوان خوش‌فکری است که می‌خواست در قدم اول خود یک اثر ماندگار در حوزه سینمای دفاع مقدس تولید کند، اما با برخوردی که با او شد، چگونه انتظار داریم بازهم انگیزه داشته باشد و در این حوزه فعالیت کند.
وقتی از رنج‌هایم سخن می‌گویم شاید عده‌ای فکر کنند، چون فیلمم نتوانسته فروش کند، چنین عصبانی هستم، اما ناراحتی من از عدم فروش فیلم نیست، بلکه از قربانی کردن کار است. یک سؤال در ذهن من است که علاقه‌مندم به آن پاسخ داده شود. مسئولان در چه سالی در ایام ماه محرم و صفر اجازه نمایش فیلم کمدی را صادر می‌کردند که امسال چنین اتفاقی رخ داده است؟ آیا در این ایام نباید به فیلم‌های ارزشی اجازه داده تا بهتر دیده شوند یا اینکه شما متصورید در این زمان‌ها نیز سینما‌ها باید در اختیار آثار به‌ اصطلاح طنزی باشند که بسیاری از آن‌ها نیز بی‌کیفیت هستند؟
من با فیلم‌های طنز مشکلی ندارم و درک می‌کنم مردم در این وضعیت بد اقتصادی نیازمند خندیدن هستند، اما این موضوع نباید به قیمت نابودی فیلم‌های ارزشی تمام شود. مطلب دیگر من به تبعیض‌هایی مربوط می‌شود که در سینما رایج است، چون در میان کار‌های ارزشی هم آثاری هستند که به طور ویژه با آن‌ها برخورد می‌شود و حمایت‌های خاصی دریافت می‌کنند، اما فیلم‌هایی چون ماهورا از آنجایی که نهاد یا سازمانی حامی آن‌ها نیست باید به چنین سرنوشتی دچار شوند. این تبعیض در برخی مواقع حتی از نادیده گرفته شدن فیلم هم بدتر است، اما افسوس که تمام مصائب یکباره برای این فیلم رخ داد.
شاید بیان این واقعیات‌ها برای من گران تمام شود اما موظفم از حق ماهورا دفاع کنم. حال اگر مسئولان حوزه هنری می‌خواهند از اظهارات من ناراحت شوند برایم اهمیتی ندارد، چون مدیران در کشور تغییر می‌کنند و جای خود را به دیگران می‌دهند. پس بهتر است بر مبنای گفته‌هایمان عمل کنیم نه اینکه روابط عمومی حوزه مصاحبه کند و بگوید تا زمانی که ماهورا روی پرده است از «عرق سرد» حمایت نمی‌کنیم، اما در عمل خلاف این گفته‌ها را مشاهده کنیم. برای مدیران حوزه هنری بسیار متأسفم. برای همین امیدوارم بابت این رفتار پیشمان شوند و البته از من خرده نگیرند که چرا این‌گونه اعتراضم را فریاد می‌زنم زیرا احساس می‌کردم برای ساخت این فیلم ۲۸ شهیدی که داستان حول محور آن‌ها می‌چرخد ما را صدا می‌زنند.
در خاتمه مطمئنم تاریخ نشان خواهد داد این فیلم چه کیفیتی داشته، اما دیده نشده است. اتفاقی که برای آثار دیگری چون «سفر به چزابه» و «افق» نیز رخ داد.
گفت‌و‌گو از داود کنشلو

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha