به گزارش ایکنا؛ استاد «عبدالعزیز علی الفرج» در سال 1927 م در مصر متولد شد. بعد از حفظ کل قرآن بهصورت جدی در مجالس و محافل حضور مییافت.
در سال 1962 م در برابر هیئت مهارتسنجی رادیو قرار گرفت و از بین 170 نفر شرکتکننده، وی به همراه سه نفر دیگر به رادیو راه پیدا کرد.
در مصر کسیکه در برابر این هیئت مهارتسنجی قرار میگیرد، بعد از این مرحله به تلاوتهای استودیویی در رادیو وارد میشود و تلاوتهای استودیویی را به مدت ششماه در محضر اساتید نخبه و حاذق کشور مصر انجام میدهد و اساتید به هنگام ضبط برای رفع ایرادات حضور دارند و بعد از طی این مدت، قاری میتواند قبل از اذان، تلاوت خود را بهصورت زنده در برنامهای بهنام «شعائر صلاة الفجر» بهصورت زنده انجام دهد. عبدالعزیز علی الفرج، در سال 1962 م اولین قاری است که در این برنامه حضور داشته است.
یکی از کارهای عبدالعزیز علی الفرج این بود که هر روز در محل قهوهخانه حاضر میشد. قهوهخانه در فرهنگ آن زمان محل مناسبی برای گردهمایی اصحاب ادب، فرهنگ و هنر بوده است و خیلی از قاریان، مبتهلان و منشدان در آن محل حاضر میشدند و بحثهای خوبی در حوزهها داشتند.
همچنین قاریان و مبتهلان و منشدان در کنار هم جمع میشدند و در حوزه علوم قرائت قرآن و در حوزه انشاد دینی با هم صحبت میکردند و علی الفرج هم تقریباً یکی از قاریانی بود که هر روز در این مباحث شرکت میکرد. علی الفرج نیز یکی از قاریانی بود که هر روز در این بحثها و مباحث شرکت میکرد. وی میگوید به واسطه این صحبتها در این محل، اهتمام ویژهای به بحث انشاد دینی و ابتهالات پیدا کرد و در حوزه انشاد دینی و ابتهالات کارهای خیلی خوبی را انجام داد.
یکی از افرادی که در بحثها، مناظرهها و صحبتهای حوزه تلاوت و انشاد دینی با علی الفرج، وقت میگذاشت، «عبدالباسط» بود. وی با عبدالباسط و «مصطفی اسماعیل» رابطه خوبی را برقرار کرد و این دوستی ادامه پیدا کرد تا اینکه در اواخر عمر علی الفرج بهدلیل بیماری و مشکلاتی که برایش حادث شد، از لحاظ مالی مشکلات زیادی را پیدا کرد. بهگونهای که حتی وقتی وی از دنیا رفت مراسم ترحیم وی را عبدالباسط برگزار کرد و حتی عبدالباسط از لحاظ مالی هم کمکهای خیلی زیادی کرد.
سوره نبأ آیات 37 تا آخر و آیات سوره طارق
در ادامه مطالب سیدمحسن موسویبلده، پیشکسوت قرآنی درباره این قاری بنام مصری و تحلیل تلاوت پخش شده ارائه میشود؛
استاد علی الفرج در ایران خیلی شناخته شده نیست. وی نابینا بود، اما دارای صوتی بسیار قوی با مساحت زیاد از بم تا زیر و بهویژه صوتی پرتحریر بود. ویژگی شاخص تلاوت استاد علی الفرج، تحریرهای فراوانی است که وی با قدرت اجرا میکرد و تقریباً حتی یک تحریر نداریم که وی به صورت مصنوعی زده باشد، بلکه در ذات صدای وی وجود داشت.
تلاوتهایش مستحکم و حزین است و احتراز از کشش نابجای صداهای کوتاه دارد که رعایت نکردن آن میتواند تلاوت را خیلی شل و وارفته کند که متأسفانه قراء جدید ما بعضاً به آن گرفتار شدند.
در بحث تجوید بهنظر میرسد، استاد عبدالعزیز علی الفرج، کمی تکلف در اداء حروف داشت که این تکلف را در حرف حاء میشنوید که او این حرف را در تلاوتش میکوبد. البته این قسمتی نیست که بخواهیم از این بخش الگوبرداری کنیم، بلکه ما به روانی صوت و لحن وی باید توجه کنیم که در عین حالی که محکم و وزین هست، بسیار روان هم تلاوت میکند.
آنچه که میتوان در تلاوت استاد عبدالعزیز علی الفرج به آن اشاره کرد، حس خیلی بالایی است که وی در تلاوت پیدا میکند. این حس هست که تحریرهای عجیبی که ایشان میزند، طبیعی از حنجرهاش خارج میکند. ما اگر مصنوعی بخواهیم تحریر بزنیم این را شنونده متوجه میشود. ما قاریان ایرانی هم باید این نکته را دقت کنیم که تا حس قرائت نگرفتیم، مصنوعی قرآن میخوانیم.
نباید در پی به رخ کشیدن قواعدمان باشیم. حتی درباره مواردی چون یرملون، اخفاء و حتی در لحن، مثلاً صبا، رست و ... چراکه ما نیامدهایم که برای مردم تجوید بخوانیم، ما نیامدهایم برای مردم لحن حجاز بخوانیم. ما آمدهایم برای مردم قرآن بخوانیم. قرآنی که تجویدش رعایت میشود و لحنش زیباست و هر چقدر که ما بیشتر حس قرائت بگیریم و به معانی توجه کنیم، لحن ما و حتی تجوید ما روانتر میشود.
قبل از شروع به تحلیل این بخش از تلاوت وی، شاید برای شما جالب باشد که بدانید مرحوم استاد «محمدتقی مروت» که مدتی را در مصر گذراند، زمانی را در نزد این استاد بزرگ یعنی شیخ عبدالعزیز علی الفرج، شاگردی کرد و وی نقل میکرد که این مرد بزرگ از قراء با سخاوت بود، اما متأسفانه در اواخر عمر به بیماری سختی دچار شد و همین بیماری باعث شد که از وی کمتر دعوت شود و در نهایت با تنگدستی و فقر جهان را بدرود گفت.
اما استاد از آیه سیوهفتم «رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا» این قسمت را آغاز کرد که اینجا شروع اوجگیری استاد است و کسانی این سبک از اوجگیری استاد علی الفرج را بهکار میبرند که دارای پردههای اوج بالا باشند و به این ترتیب با این سبک شما خواهید شنید که از رست شروع میشود و تقریباً در یک نفس یا حتی در دو نفس به سرعت در پردههای بالاتر قرار میگیرد.
تعبیر من در کلاسهایم این است که بعضی از قراء، اوجشان هلیکوپتری است و بعضیها هواپیمایی هست. هواپیما روی باند حرکت میکند، تدریجاً اوج هواپیمایی هست، اما هلی کوپتر به صورت عمودی معمولاً بلند میشود و به هوا میرود. بعضی از تلاوتها اوجگیریشان بهصورت بسیار سریع هست و از پردههای پایین با سرعت در حد حداکثر دو نفس خودشان را به پردههای بالا میرسانند. این مورد هم در مورد عبدالعزیز علی الفرج اتفاق افتاده است. آیه سی وهشتم «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا» با مقام بیات و در آیه سیوهشتم تکرار سومیشان، «يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا» این پُرتحریری تلاوت استاد عبدالعزیز علی الفرج را در همینجا شاهد هستیم و بسیار حزین است.
تلاوت وی ادامه مییابد «ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا» باز هم در مقام بیات است. اما در آیه چهلم «إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ» مقام حجاز را میخواند. اصولاً مقام حجاز، مقامی است که حماسی و قوی، اما اینجا استاد حال و هوایی حزین بهکار برده است. پس باز تأکید میکنیم که مقام برای رساندن معانی مهم نیست، اما حال و هوای آن مقام، متناسب با روح آیه مهم است که وی در اینجا در آیه چهلم «يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ» در مقام حجاز آن را نشان میدهد. اما چنان سوز و حزنی بهکار میبرد که دقیقاً وصف میکند حال انسانی را که در قیامت به عملکرد خود مینگرد و آن کافری که آرزو میکند که ایکاش به جای انسانبودن خاک بود.
بعد استاد عبدالعزیز علی الفرج، سوره طارق را آغاز میکند که آیه اول در مقام صبا است «وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ النَّجْمُ الثَّاقِبُ» در آیه دوم «إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ» نکته تجویدی اینجاست که ما توصیه میکنیم، نون ساکن را وقتی به کاف میرسد و اخفا میشود، این اخفا را اخفای بسته انجام دهند. یعنی مخرج حرف را ببندند و در گرایش حرف کاف اخفا کنند «إِنْ كُلُّ»، اما استاد در اینجا «إِنْ كُلُّ» با گرایش حرف کاف اخفا کردند که در بین قراء مصری چندان معمول نیست. ما توصیه میکنیم در حرف نون، وقتی اخفاء میشود نزد قاف و کاف، اخفاء را بسته انجام دهیم، این چیزی است که در کتب هم بعضاً اشاره شده است.
در تکرار آیه اول «وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ» به صورت بم در مقام صبا میخواند و ایشان در تکرار آیه دوم «وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ» اماله صغری یا تقلیل را در «أَدْرَاكَ» انجام میدهد که معلوم شود که ایشان به روایت ورش منتقل شد و میخواند «إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَما عَلَيْهَا حَافِظٌ» «لما» بدون تشدید و در واقع اختیار این کلمه از ورش، بدون تشدید است.
آیه پنجم «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ» را بدانید که این نقل و حذف هست که در روایت ورش چنین اتفاقی میافتد. حرف ساکن وقتی به همزه میرسد، همزه حذف میشود و حرکت خودش را به حرف ساکن ماقبل خود میدهد «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ » که مقام صبا است.
اما در آیه نهم که وصل به آیه دهم میشود، «يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ» این پُرتحریری صدای فوقالعاده استاد اینقدر است که وی حتی در حرکات کوتاه، تحریرهای زیادی میزند و بسیار تحریر سالمی است. در حرکات کوتاه، تحریرزدن قدرت بالایی میطلبد که فقط از امثال شیخ عبدالعزیز علی الفرج انتظار میرود.
در آیه 12 تا 14 «وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ» که به روایت ورش خوانده میشود. در آیه 15 «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا» یک پرسشی در پخش این تلاوت است که حالت ادیت است که بهنظر میرسد که اتفاق افتاده و از خود استاد نیست و در مقام نهاوند وارد میشود و بالاخره در آیه 17 «فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا» که کلمه الکافرین، اینجا تقلیل الف یا اماله صغری هست که باید در روایت ورش آن را در نظر گرفت.
یادآور میشود، این تحلیل در برنامه «اکسیر» از شبکه رادیویی قرآن پخش شد. اکسیر پنجشنبههای هر هفته با مجریکارشناسی «احمد فراهانی»، مدیر گروه آموزش رادیو قرآن و با هدف بیان نکات آموزشی تلاوتهای شاخص قاریان مصری به روی آنتن میرود و در هر برنامه دو تلاوت الگو از قاریان صاحبسبک و تأثیرگذار پخش میشود. پس از هر تلاوت نیز دو کارشناس در زمینه مباحثی همچون آموزش، تحلیل و بررسی تکنیکها و فنون تلاوت و ... مواردی را مطرح میکنند.
انتهای پیام