رسول محمدزاده، مدیر مؤسسه قرآنی حافظون و مدرس دانشگاه اصول دین در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با قانون اعطای مدرک لیسانس به حافظان کل قرآن، گفت: مثل همه قوانین، شمشیر دو لب است. هم لبه مثبت و هم لبه منفی دارد.
ممنوعیت تبلیغ قانون اعطای مدرک لیسانس به حافظان قرآن
وی افزود: این قانون برای برخی افراد بسیار مفید و برای برخی دیگر بسیار قانون خطرناکی است. برای کسانی که با این نیت به حفظ قرآن ورود پیدا میکنندکه مدرک بگیرند، بسیار خطرناک است. فردی به ما مراجعه کرد که دانشجوی لیسانس الهیات دانشگاه تهران بود و برای زودتر به مدرک لیسانس رسیدن، انصراف داده بود تا قرآن را حفظ کند و این فاجعه است. اگر بنا باشد دیگران هم همین مسیر را طی کنند و به این نیت بخواهند این کار را انجام بدهند، خیلی نیت ناراحتکنندهای است. البته تعدادشان خیلی کم است ولی به هر حال وجود دارند و اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی قانون گذاشته که تبلیغ این قانون ممنوع است، کار بسیار درستی است، این یک روی سکه است.
محمدزاده اظهار کرد: روی دوم سکه نیز کسانی هستند که به لحاظ استعداد و توانایی فوقالعاده هستند. اینها راه 10 ساله را در عرض دو سال طی کردهاند و درعین حال نگاه آنها از اول حفظ قرآن بوده است. قرآن را حفظ کردهاند و بعد که دیدهاند چنین قانونی وجود دارد، ورود پیدا کردهاند و الان در عالیترین مقاطع با پایینترین سنها حضور دارند. شخصی را میشناسم که حافظ قرآن است و با وجود 19 سال سن در دانشگاه تربیت مدرس دکتری میخواند و نسبت به کسانی که در همان دانشگاه هم کلاسی او هستند، کمتر که نیست، در بعضی از شاخصها جلوتر نیز هست و یکی از فوقالعادهترین پایاننامههای ارشد را علیرغم کمی سن در دانشگاه تهران دفاع کرده است. کسانی هستند که بهدرستی از این قانون استفاده کردهاند و موفق بودهاند و منشأ اثرات و برکات فوقالعادهای هستند و خواهند بود.
وی در رابطه با افرادی که بدون گذراندن دوره دبیرستان موفق به حفظ قرآن و دریافت لیسانس میشوند، گفت: انسانها با یکدیگر متفاوت هستند. کاملاً به این معتقدم که سیستمهای آموزشی ما نباید واحد باشد؛ یعنی همه افراد لزوماً در یک سیستم درس بخوانند به یک رتبهای برسند و همه یک روال را طی کنند. به این معتقد هستم که سیستم باید طوری باشد که افراد متناسب با استعدادهای خودشان مسیرها را انتخاب کنند و چه بسا برای بعضیها رفتن به دبیرستان واقعاً ظلم است. بهواسطه شغلم هفت، هشت سال است که برای اعطای مدرک لیسانس با حفاظ قرآن سر و کار دارم، بسیاری از آنها هستند که واقعاً رفتن به دبیرستان برای آنها اجحاف است.
دستیابی ارزان به چیزی ارزشمند
محمدزاده عنوان کرد: از طرف دیگر کسانی را داریم که حتی لیسانس هم میگیرند، وارد ارشد میشوند، ولی به دلیل صغر سن جایگاهشان را نمیدانند و اینکه چه کاری باید انجام بدهند، به دلیل اینکه یک چیز خیلی ارزشمند را ارزانقیمت به دست آوردهاند، آنجا گم میشوند، بهویژه که شهریه آنها را اوقاف میدهد، در ارشد با بیقیدی و بیتفاوتی از سیستم خارج میشوند. بسیاری از آنها آزاد، غیرانتفاعی و یا شبانه قبول میشوند و اوقاف هزینه تحصیل آنها را تقبل میکند.
این مدرس دانشگاه افزود: گروه سومی هستند که حافظ قرآن هستند، ولی حفظ باکیفیتی ندارند. سه یا چهار سال پشت این قانون میماند و بعد از همه چیز ناامید و مأیوس میشوند. از همه چیز کنار میکشند. این هم روی سوم این قانون است که نه حافظ میشوند و نه لیسانس میگیرند.
تاسیس مدارس متنوع قرآنی
محمدزاده با نقد نظام آموزشی، چاره خلأهای موجود را تأسیس مدارس متنوع قرآنی در سطوح مختلف به شکلهای مختلف عنوان و اظهار کرد: فرمتها، سطوح و شکلهای مختلف تعریف شود. آن قدر باید آزمون و خطا انجام بدهیم تا به یک یا چند فرمت قرآنی صحیح و کامل دست یابیم. بهطور مثال به این مسئله برسیم که باید مدارسی داشته باشیم که در آنها بچهها فقط حفظ موضوعی داشته باشند. مانند سیستم مدرسه اما مثلاً بجای درس پرورشی، دو، چهار و یا شش جلسه در هفته حفظ موضوعی داشته باشند. حفظ کل قرآن را بر اساس موضوع انجام دهند و نه همه آیات آن را. 500، 1000 آیه را حفظ کرده باشند و فهمیده باشند.
وی افزود: باید مدارسی داشته باشیم که حفظ قرآن تفسیری داشته باشند، مدارسی که حفظ سه ساله، یکساله دارند یا کار غیر حفظ و در واقع کارهای تدبری میکنند، داشته باشیم. باید به این سمت برویم. نظام آموزشی باید بپذیرد که تعدادی افراد با بقیه متفاوت هستند. توان آنها متفاوت است، به آنها امکانات بدهد و از آنها طرح درس بخواهد و آنها را گلچین کند. بعضی از این روشها را اجرا کنند.
وی با بیان اینکه اگر بخواهیم کار خاصی انجام بدهیم، باید مدرسه خاص نیز داشته باشیم، گفت: یکی از مشکلات نظام آموزش و پرورش ما این است که فرمتهای واحد تعریف میکند. همه باید یک شکل باشند. چقدر انسانهای مفید در طول تاریخ بودهاند که از مدرسه فرار کردهاند. عاقبت فرار از مدرسه همیشه آن چیزی که ما فکر میکنیم نیست، بر عکس آن هم هست.
محمدزاده در پاسخ به این پرسش که آیا حافظان قرآن از نظر سطح معلومات برای این رشته با دانشجویان دیگر متفاوت هستند؟ افزود: تفاوتی ندارد، این به خاطر درسهایی که نگذراندهاند، نیست. دلیل آن این است که اکثر متقاضیان و قبولیهای مقاطع ارشد الهیات و قرآن و حدیث بهطور خاص اکثراً رشتههای متفرقه بودهاند و طبیعتاً آن کسی که مهندسی خوانده با آن کسی که چیزی در زمینه قرآن و حدیث نخوانده یکی است، حالا این با قرآن آشنایی دارد که او ندارد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا حافظان قرآن در بخش حدیث مشکل دارند؟ گفت: مثل من که در دانشگاه تهران رشتهام برق بوده و در دانشگاه تهران ارشد قرآن و حدیث خواندهام، مثل خیلی افراد دیگر که مهندسیهای دیگری بودهاند؛ صنایع، برق، مکانیک و به دانشگاه تهران، تربیت مدرس و امثال آن آمدهاند و قرآن و حدیث خواندهاند. اصلاً کار سختی نیست و با چند واحد حدیث کاملاً قابل جبران است، مگر در مقطع لیسانس چقدر حدیث میخوانند و یاد میگیرند؟
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این سؤال که آیا چهار سالی که میخوانند با چند جلسه برابری میکند؟ اظهار کرد: واقعاً در دانشگاهها خبری نیست. با گذراندن هفت یا هشت واحد کاملاً قابل جبران است، تازه اینها نسبت به یک دانشجوی لیسانس که فضای فکریاش جای دیگری است، باهوشتر و باانگیزهتر هستند.
قانون حفظ، قانونی قابل تعمیم است
وی این قانون را ناقض عدالت آموزشی ندانست و گفت: عدالت به معنای تساوی نیست. عدالت به این معنا است که افراد متنوع بتوانند متناسب با استعدادهای خود مسیرهای متفاوتی را انتخاب کنند. شرایطی است که برای همه گذاشتهاند. برای ورزشکاران و همینطور کسانی که استعدادهای هنری دارند نیز باید شرایط مشابه این تعریف شود، سیستمهای کار و دانش برای آنها هست. اما برای قرآنیها متناسب با ذائقه، علاقه و توان آنها باید مدارس و سیستمهای متنوعی تأسیس شود. قانون حفظ، قانونی قابل تعمیم است مثلاً اگر موضوعی حفظ کرده باشند یک سطح و امتیازی داشته باشند. برای خود قانون حفظ هم باید فکر دیگری کرد. این قانون برای انسانهایی که به نقطه صد و به نقطه کمال نمیرسند وهیچ وقت هم استعداد آن را ندارند به آن جا برسند ولی به 80 رسیدهاند و 5 سال است که پشت این قانون گیر کردهاند، خوب نیست، باید برای آنها هم تمهیدی اندیشیده شود. این نباشد که افراد یا صفر در نظر گرفته شوند یا یک، مطلق نباشد، باید چیزهای وسطی وجود داشته باشد.
محمدزاده بیان کرد: قانون حفظ و اعطای مدرک لیسانس به حافظان را قانون بسیار خوبی میدانم، منوط به اینکه متناسب با این قانون، سیستم آموزشی آن هم طراحی شود، این مهمترین حرف من است. فقط قانون حفظ کافی نیست اینکه افراد به شکل مستقل برای حفظ اقدام کنند بعد مؤسسهای که شاید توانایی این کار را ندارد عمر افراد را بگیرد، نه، این نباید باشد. باید طوری باشد که متقاضی بتواند وارد یک سیستم آموزشی شود و آن سیستم آموزشی به او چیزهایی که نیاز دارد را در طول زمانهای متناسب نه یک ساله، شش ماهه، نه هشت ماهه، بلکه یک زمان متناسب و معقول دو و سه سال ارائه دهد. با آنها حفظ را کار کنند و با ارزیابیهایی مطمئن شوند که این کودک یا نوجوان میتواند از پس این کار برآید.
نارکارآمدی مدارس قرآن حال حاضر
وی اظهار کرد: وقتی مدارس متنوع، سیستمهای آموزشی متنوع و نحوه گزینش درستی داشته باشید، کار آموزش بهصورت بهتری پیگیری میشود. مؤسسات دوره آزمایشی میگذارند که اگر متقاضی توانایی دارد متناسب با توان آن کار را تعریف میکنند و حفظ یکساله یا سه ساله در نظر میگیرند. همین روند در قالب مدارس قرآن باشد. مدارس قرآن که اسم آنها گفته شد، ولی در عمل هیچ چیزی از آنها ندیدیم، فقط تابلوی آن دیده شد، اینها باید این کار را انجام بدهند. کار آموزش و پرورش نیز مدارس غیر انتفاعی در این زمینه تأسیس کند.