محمدرضا شاهرودی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و مؤسس مؤسسه تبیان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در رابطه با قانون اعطای مدرک کارشناسی به حافظان کل قرآن، گفت: این قانون را مجلس شورای اسلامی تصویب کرده است که چنانچه حفاظ قرآن نصف نفر اول آزمون کارشناسی ارشد که هر سال برگزار میشود، نمره کسب کنند، به آنها لیسانس داده میشود و چنانچه کنکور بدهند و مثل افراد معمولی قبول شوند میتوانند در مقطع ارشد تحصیل کنند.
وی افزود: این قانون بسیار خوب است و میتواند بهترین تصمیم در رابطه با حفظ قرآن محسوب شود، ضمن اینکه کسب نصف نمره نفر اول، کار آسانی نیست. اینها باید از نظر سواد عربی، علوم قرآن، علوم حدیث، تاریخ قرآن، تاریخ حدیث، تفسیر قرآن و یکسری علوم مربوط برای آزمون ارشد، سطح سواد خوبی را کسب کنند.
این عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران ضمن بیان اینکه در حیطه قانونی که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده و شورای نگهبان هم تأیید کرده است، این قانون خوب است، اظهار کرد: در غیر این صورت، به صرف حفظ کردن، حفظ قرآن ارزش یک لیسانس را ندارد. میتوان به شکلهای دیگر از این اشخاص تقدیر کرد تا اینکه مدرکی که خاستگاه علمی دارد به این اشخاص داده شود.
حفظ خود قرآن فی حد ذاته ارزش نیست
وی عنوان کرد: حفظ قرآن ممکن است برای برخی از اشخاص خیلی آسانتر از گرفتن لیسانس برای عامه جامعه باشد و از نظر داراییهایی که معادل لیسانس تلقی میشود، این اشخاص کمتر دارایی داشته باشند، یعنی حفظ خود قرآن فی حد ذاته ارزش نیست. افرادی را سراغ دارم که مطلب زیادی بلد نیستند فقط حافظه خوبی داشتهاند و در حد یک سال، یک سال و نیم، قرآن در ذهنشان سپرده شده است. ممکن است یک سال بعد هم از یادشان برود، به صرف حافظ بودن، دادن یک لیسانس روا نیست.
شاهرودی در پاسخ به این سؤال که آیا کسی بهواسطه این قانون برای حفظ قرآن ترغیب شده است، گفت: آن چیزی که در مورد این قانون مجلس مشاهده کردهام این است که به انگیزه گرفتن لیسانس کسی قرآن را حفظ نکرده، بعد از اینکه قرآن را حفظ کردند، فهمیدند که میتوانند از این مزیت استفاده کنند. بعد از اینکه به هر انگیزه دیگری قرآن را حفظ کردند از وجود چنین مزیتی مطلع شدند. با اینکه بهواسطه شغلم با حفاظ زیادی سروکار دارم تقریباً چنین موردی را ندیدم. اینها به انگیزه گرفتن لیسانس به حفظ قرآن وارد نشدهاند.
وی در رابطه با کارآمدی این مدرک برای حافظان قرآن، اظهار کرد: بعضیها با آن امتحان ارشد دادهاند و مشغول تحصیل در مقطع فوق لیسانس شدهاند و وارد کارهای آموزشی، تدریس و ... شده و خواهند شد.
مؤسس مؤسسه تبیان در پاسخ به این سؤال که ممکن است حافظان قرآن که لیسانس رشته علوم قرآن و حدیث میگیرند، با وجود تسلط بر حفظ قرآن بر مباحث حدیثی تسلط لازم را نداشته باشند، گفت: رشته قرآن و حدیث در حال حاضر چند قسمت شده است، بعضیها فقط در قرآن لیسانس میگیرند، بعضیها تفسیر و یا علوم قرآن را میخوانند؛ بنابراین لازم نیست که حافظ قرآن هم قرآن بداند هم حدیث و معادل یک دانشجوی دارای مدرک علوم قرآن و یا تفسیر قرآن باشند. به نظرم مشکل چیزی غیر از این است و آن این است که یک حافظ قرآن بهطور مثال یک کودک 10 یا 11 ساله، بدون اینکه چیزی از قضایا متوجه شود سر کلاس رفته است، شبیه یک ضبط، آیا ما به یک ضبط صوت لیسانس میدهیم، چنین حالتی در بعضی از آنها هست. باید مفاهیم و ادبیات قرآن، صرف و نحو، لغت و تفسیر قرآن در کنارش باشد، چون میخواهیم به آنها مدرک علمی بدهیم.
عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه تهران در پاسخ به پرسشی درباره ارزیابی این قانون، گفت: به صرف حفظ قرآن با اعطای مدرک موافق نیستم. ولی در کنارش اگر آموزههای دیگری را توقع داشته باشیم و تأمین بکنند، خوب است. از جهات دیگر کامل شوند. با ادبیات قرآن و صرف و نحو آشنا شوند، یا لااقل سه چهارم یک لیسانسیه قرآنی اطلاعاتی از آنها بخواهیم، شبیه همان قانونی که نصف نفر اول باید نمره بیاورد. در ابتدا این قانون به این شکل بود که نمره نفر آخر قبول را بیاورد اما الان میگویند که نصف نفر اول باید نمره بیاورد. قانون اولیه خیلی زود اصلاح شد و در واقع سختتر هم شد.
وی افزود: در آزمونی که میدهند مثلاً زبان انگلیسی را هم باید امتحان دهند، زبان دارند اما میتوانند نمره آن را کسب نکنند و عربی را بهتر بزنند. افراد زیادی نیز به همین شیوه قبول میشوند. شاید سالانه بیش از 50 نفر به این شکل لیسانس میگیرند. در آموزشگاه تبیان که مسئولیت آن را برعهده دارم به عدهای هر ساله آموزش میدهم و چند نفر از حافظان قرآن که مشغول فراگیری دروس هستند، حضور دارند.
شاهرودی در پاسخ به اینکه آیا این شیوه اعطای مدرک آسیبهایی داشته است، گفت: مدارکی که این افراد گرفتهاند در مورد برخی در این مدرک متوقف نشده و وارد تحصیل در مقاطع بالاتر شدهاند. دو پدیده در افرادی که به این شکل وارد مقطع فوق لیسانس شدهاند، دیدم؛ یکی اینکه از برخی جنبههایی که افراد عادی رشد کرده بودند و بالاخره تجربیاتی، شناختهایی و اطلاعاتی دارند، اینها دستشان خالی است. افراد دیگر بعضاً دو واحد روش تحقیق گذراندهاند، 140 واحد گذراندهاند و عملاً آشنایی با شیوه نگارش و تحقیق را آموختهاند. با وجود اینکه باید نصف نفر اول نمره بیاورند اما وقتی وارد دانشگاه میشوند از آن پختگی لازم که بچههایی که دوره لیسانس را طی کردهاند، برخوردارند، این افراد برخوردار نیستند. برخی از این افراد هم از نظر علمی و هم از نظر عملی و تجربی، در کارهای پژوهشی، تحقیقی و امثال آن مهارت ندارند.
وی با ارائه راهکاری برای رفع این مشکل، اظهار کرد: افرادی متعهد شوند که از این جهت اینها را حمایت کنند. با اصل این موضوع موافق هستم چون نصف نفر اول را نمره میآورند و این نمره، نمره کمی نیست.
شاهرودی با اشاره به مشکل دیگری که وجود دارد، عنوان کرد: یک تبعات شخصیتی در بعضی از این افراد مشاهد شده است. چون این افراد توانستهاند جهشهای خوبی داشته باشند، یک مقداری امر به آنها مشتبه شده است و بعضاً استادها از آنها رضایت کافی را نداشتهاند. در نوجوانی و در سنین 14 و 15 سالگی توانستهاند این مدارک را کسب کنند؛ لذا آن پختگی لازم در آنها نیست. شخصیتی که یک دانشجوی لیسانس پیدا کرده و آن حرفشنوی و احترام متقابل برای استاد و فرهنگ دانشجویی که در طول چهار سال شکل گرفته است را ممکن است خیلی توجه نداشته باشند.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا کنکور که یک امتحان تستی است و همواره ایرادات فراوانی به آن وارد است، میتواند ملاک درستی برای تعیین وضعیت افراد و اعطای مدرک به آنها باشد، گفت: بله، چون تعداد سؤالات زیاد است. به این شکل نیست که فردی از روی شانس به سؤالات جواب دهد و قبول شود. 110 سؤال است و اگر کسی در این همه سؤال خودش را به رتبه خوبی برساند، نمیتواند خیلی شانسی و اتفاقی باشد. با روشهای تستزنی هم کسی نمیتواند از پس این کار برآید و باید سواد کسب کند.
شاهرودی در پایان به ارائه راهکارهایی برای حذف آسیبها پرداخت و اظهار کرد: غیر از کلاسهایی که باید در دانشگاه بخوانند کلاسهای دیگری هم در کنار آنها باشد. وزارت علوم که این مدرک را اعطا میکند یک مقدار هم از این جنبهها به این افراد بپردازد و کلاسهایی برای آنها بگذارد و مشروط بر برگزاری و شرکت در بعضی از کلاسها مدرک را به آنها بدهد.
اما یه سوال آیا کسی مشمول می باسد ویه از وقت سربازیش گذشت وارد غیبت شده میتواند در این آزمون شرکت کند !؟ ممنون میشوم اگه پاسخ داده شود...
یه سوالی ک برام پیش اومده اینکه کسی اگه بخواد توی دانشگاه پزشکی بخونه و با حفظ قرآن از کنکور رد بشه و مدرک لیسانس رو بگیره بقیه دوره پزشکی رو چطور باید بگذرونه؟؟؟