بانکداری اسلامی در ایران در چه وضعیتی است و در نهایت به چه سرانجامی خواهد رسید؟ این پرسشی است که ذهن بسیاری از اهل فن و کسانی که دغدغه تحقق بانکداری اسلامی در کشور را دارند به خود مشغول کرده و در نهایت منجر به مجادلاتی گسترده بر سر راهکارهای تحقق بانکداری اسلامی در کشور شده است.
دیدگاه سیف درباره بانکداری اسلامی مالزی
فارغ از دیدگاه برخی افراد، از جمله دستاندرکاران سیستم بانکی که بر اجرای دقیق دستورات شرعی در اجرای عقود بانکی تأکید میکنند، اما بعد از سه دهه از اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا در کشور، اکنون انتقادات بسیاری به عملکرد نظام بانکی از سوی صاحبنظران وارد میشود و در نهایت برخی افراد با دیدگاهی ناامیدانه از تحقق بانکداری یکپارچه اسلامی در کشور، اجرای بانکداری دوگانه را پیشنهاد میکنند تا دستکم شاهد اجرای بانکداری اسلامی در بخشی از نظام بانکی کشور باشیم و البته امروزه چنین پیشنهادی از سطح صاحبنظران اقتصادی فراتر رفته و حتی در بیانات مسئولان اقتصادی کشور هم قابل مشاهده است.
چند هفته قبل و در بیستوششمین همایش بانکداری اسلامی بود که ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی ضمن تمجید از سیستم بانکداری دوگانه کشور مالزی اظهار کرد: «مالزی یکی از کشورهای پیشرو در زمینه بانکداری اسلامی است و در زمینه انتشار انواع صکوک و ابداعات موفقیتهای چشمگیری داشته است؛ نظام بانکی مالزی «دوگانه» است و این امر فرصت نوآوری برای نظام بانکداری اسلامی بدون ایجاد اخلال برای جامعه را فراهم کرده است»
مشکلات نظام بانکی بر همگان روشن شده است
هرچند که تئوری اجرای بانکداری دوگانه در کشور و عدم تلاش برای اسلامی کردن یکپارچه نظام بانکی که به گفته منتقدان صرفا به افزایش بینتیجه هزینهها منجر خواهد شد، ایدهای نیست که به تازگی مطرح شده باشد و البته اجرای چنین فرایندی آثار مثبتی از جمله امکان آزمون و خطا و در نهایت اجرای بهترین روش برای نظام بانکی را در پی خواهد داشت اما شاید دیگر برای اجرای چنین روشی دیر شده باشد و بهتر بود سال 63 که قانون عملیات بانکی بدون ربا اجرایی شد، این تئوری برای تحقق بانکداری اسلامی، دست کم در بخشی از نظام بانکی کشور و در نهایت تعمیم آن به کل نظام بانکی اجرایی میشد.
روشن است که نظریهپردازان بانکداری دوگانه، چنین سخنانی را از سر دلسوزی و برای تحقق مقاصد شرع مقدس اسلام بر زبان میآورند اما در اینجا نکاتی وجود دارد که شاید از آن غفلت صورت گرفته است؛ از جمله اینکه عمده هدف اجرای بانکداری دوگانه این است که از گذر رقابت بین بانکهای اسلامی و ربوی و از آنجا قاطبه مردم این کشور مسلمان بوده و طبیعتا بانکهای اسلامی را انتخاب خواهند کرد، این امر در نهایت موجب روشن شدن مشکلات نظام بانکی و رشد بانکداری اسلامی خواهد شد اما نکته مهم این است که اکنون مشکلات نظام بانکی بر همگان روشن شده و صرفا اراده کافی برای برطرف کردن آن وجود ندارد.
آیا بانکداری دوگانه در ایران مورد پذیرش واقع خواهد شد؟
نکته دیگر این است که هرچند در برخی کشورهای اسلامی از جمله مالزی، بانکداری دوگانه اجرایی شده و اتفاقا بانکهای اسلامی در این کشورها توانستهاند مشتریان بسیاری حتی از بین غیرمسلمانان پیدا کنند اما در کشور ما که هم اکثر قریب به اتفاق مردم، مسلمان بوده و هم اینکه نظامی اسلامی بر کشور حاکم است بنابراین با قاطعیت میتوان گفت که پذیرش بانکداری دوگانه، دستکم در شرایط کنونی امری محال است.
هرچند که حمید تهرانفر، معاون نظارتی بانک مرکزی، در گفتوگوی اخیر خود با ایکنا اعلام کرد که «اگر این روش که برخی بزرگان هم به آن اشاره دارند را اجرایی میکردیم اکنون در جایگاه دیگری قرار داشتیم اما قرار نیست بانکداری دوگانه در ایران اجرایی شود» اما از نظر نگارنده اگر بناست برای موردی همانند تحقق بانکداری اسلامی یا حذف شائبه ربا از نظام بانکی اقدام کنیم، بهتر است با داشتن سه دهه تجربه در زمینه اجرای قانون عملیات بانکی بدون ربا و تلاش برای تحقق بانکداری اسلامی که البته عدهای معتقد به اجرای کامل آن در کشور هستند، به جای در پیش گرفتن راهی مجزا و شاید پرهزینه، به سمت اصلاح روندهای کنونی حرکت کرده و از هزینههایی که ممکن است دوباره بر اقتصاد کشور تحمیل شود جلوگیری کنیم و البته اکنون طرح جدیدی برای قانون عملیات بانکی بدون ربا آماده شده و باید دید که بعد از تصویب در مجلس، به چه سرنوشتی دچار خواهد شد.
لوازم تحقق بانکداری اسلامی
پیشنهاد دیگر این است که شاید بهتر باشد برای تحقق بانکهای ویژه اسلامی که اتفاقا اکنون طرفداران بسیاری هم پیدا کرده، اقدام کنیم. اکنون تجربه و امکانات کافی برای اجرایی کردن قوانین موجود برای تحقق بانکداری اسلامی وجود دارد و آزمون و خطاها به اندازه کافی صورت گرفته است بنابراین گمان نمیرود برای اسلامیسازی کامل دستکم بخشی از نظام بانکی مانع یا بهانهای وجود داشته باشد.
و اما نکته دیگری که شاید برای تحقق بانکداری اسلامی در کشور مورد غفلت قرار گرفته این است که بانکداری اسلامی را صرفا در حذف ربا و قرض ربوی از نظام بانکی خلاصه کنیم در حالیکه موردی همانند کاهش نرخ سود بانکی به سطح اقتصادهای دنیا، ایجاد سیستم مناسب حسابداری در نظام بانکی، ایجاد سیستم کارآمد نظارت شرعی، مبارزه با فسادهای موجود در نظام بانکی، مبارزه با پدیده فاکتورهای صوری در شبکه بانکی و ... همگی میتواند به تحقق بانکداری اسلامی واقعی در کشور کمک کند.
نکتهای که باید در پایان یادآور شد این است که لازم است مسئولان اقتصادی کشور به جای تلاش برای فعالیت بانکهای متعارف، برای اصلاح موارد مذکور اقدام کنند و این موضوع را در نظر داشته باشند که با وارد کردن بانکهای ربوی به کشور، نه تنها قطعیتی برای رفع مشکلات نظام بانکی وجود ندارد بلکه ممکن است بر این مشکلات هم افزوده شود.
اکبر ابراهیمی