حجتالاسلام بهاالدین قهرمانینژاد، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در خصوص اینکه گروههای تکفیری پدیدهای معاصرند و یا ریشه در تاریخ اسلام دارند، گفت: گروههای تکفیری در خوارج نهروان ریشه دارند. این گروه پس از تحمیل حکمیت به امیرالمومنین (ع) مرتک یک بدعت شدند و آن تهدید امیرالمومنین به مرگ بود. این درحالی است که طبق آیه 59 سوره نسا مردم باید به اطاعت از اولی الامر بپردازند، ولی آنها با تهدید به مرگ از اولی الامر خواستند از ایشان از اطاعت کند.
قهرمانینژاد ادامه داد: خوارج معتقد بودند هر کس دیدگاه ایشان را نپذیرد کافر است، بنابراین اعتقاد تفکیریون ریشه در خوارج دارد. اقدامات خوارج به تدریج و در جنگ نهروان به اوج خود رسید و آن همین کارهایی است که تفکیریون امروزه انجام میدهند. ایشان جادهها را ناامن کرده و به قتل انسانهای بیگناه میپرداختند. ایشان اصل را بر این گذاشته بودند که همه کافرند مگر اینکه خلافش ثابت شود.
وی تصریح کرد: هرچند اعتقاد تکفیریون مورد مخالفت حضرت امیر(ع) بود، اما بنیامیه و بنیعباس مانند خوارج عمل میکردند. در قرن چهارم هم قرامطه که مرکزشان در حوالی عمان و بحرین امروزی بود و مانند ایشان رفتار میکردند و طواف دور خانه خدا را شرک میدانستند، تا اینکه شخصی به نام ابن تیمه در قرن هفتم بحثهای خوارج را تئوریزه کرد و ابن قیّم کار او را ادامه داد و در قرن سیزده قمری با ساخت وهابیت بر همین مبنا این اندیشه جان گرفت. وهابیون اکنون هر کسی که قائل به زیارت باشد را کافر میدانند.
این استاد دانشگاه در پاسخ به این پرسش که آیا اسماعیله تکفیری بودند، گفت: آن گروه تکفیری نبود، بلکه گروهی سیاسی بوده که مخالفان سیاسی را ترور میکرد، اهدافی سیاسی داشت و هر کس که با عقیده ایشان مخالف بود را تکفیر نمیکرد.
قهرمانینژاد در این خصوص که آیا در حکومتهای صفوی و عثمانی فکر تکفیری وجود داشته است، گفت: خیر به این صورت گسترده مخالف تکفیر و کشته نمیشد. عثمانیها در خصوص برخی افکار خاص، مرتدان را به مرگ محکوم میکردند اما این کار محدود بود.
وی تصریح کرد: فکر تکفیری با ارتداد متفاوت است. فکر تکفیری معتقد است که همه کافرند مگر اینکه خلافش ثابت شود در حالی که در دیدگاه ارتداد فردی که مسلمان است و مرتد میشود مورد برخورد قرار میگیرد.
این استاد دانشگاه افزود: این خواستگاه تکفیری در سنوات اخیر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط استکبار و نظامهای مخوف امنیتی به عنوان ماده فکری تربیت گروههای تکفیری شده است.
وی در پاسخ به این پرسش که رابطه اندیشه سلفی با گروههای تکفیری چیست، گفت: لزوما کسی که سلفی است، تکفیری نیست، سلفیها معتقدند باید مثل سلف صالح فکر کنند، در حالیکه ممکن است کسی سلفی باشد اما تکفیری نباشد. تعبیری که حضرت آقا فرمودند که جوانانی وارد نظام سیاسی عربستان شدهاند و توحش را دامن زدهاند. عربستان پیشتر هم وهابی بود، اما چنین عمل نمیکرد. اگر چه از نظر دیدگاه ایشان خون شیعه مباح است اما این اقدام را انجام نمیدادند. تکفیریهای سوریه و عراق نه تنها شیعه بلکه سنی، علوی و ایزدیها را میکشتند و این کار در جهت مدیریت استکبار بوده و لزوما برخواسته از یک خواستگاه فکری و عقیدتی نیست.
قهرمانینژاد ادامه داد: کلیت اهل سنت با جریان تکفیری مشکل دارد و هیچ یک از فرق اهل سنت این گروه را قبول نداشته و افعال گروههای تکفیری در هیچ یک از منابع اهل سنت وجود ندارد. معلوم نیست که این گروه به چیزی استناد میکند و هیچ ارجاعی به متون دینی در آثار ایشان نیست. هرچند وهابیت معتقد است که قبور در اسلام پایه و اساس وجود ندارد اما خلافت عثمانی در بقیع قبور و آرامگاههایی را ساخته است.
وی در خصوص اینکه علت جذابیتی که گفته میشود در این جریان وجود دارد، چیست؟ این جذابیت فضاسازی است و حاصل گفتههای علمای وابسته به این گروههاست. رفتارهای عجیب و غریب و امکانات مادی که دارند و روابط غیر اخلاقی باعث شده است که در این خصوص فضاسازی به عمل آید.
قهرمانینژاد در پایان گفت: این منابع توسط استکبار و برخی کشورها تامین میشود و فساد و نابسامانی و ترور در سراسر جهان اسلامی گسترش مییابد. جذابیت این گروه از نوع فضاسازی است. افرادی که جذب گروههای تکفیری میشوند در بالاترین حد جهالت قرار دارند.